كلياتي درباره آيين نگارش مقالات
تدوين :دانش پژوهان مدرسه علميه كوثر
کنجکاوی یکی از ویژگی های جدا نشدنی انسان است.همانگونه که مشاهده میکنیم کودک از بدو تولد با نگاه و بعد ها با حرکات و تلاشهای مداوم در پی کشف تازه ها و افزودن به گنجینه ی دانسته ها و تجربیات خود است،به نظر می رسد بشر نیز از ابتدای خلقت در جستجوی کشف رازهای پیچیده محیط اسرار آمیزی که از همه سو وی را احاطه کرده است بوده که هنوز هم ادامه دارد . و نظر به اینکه با همه یپیشرفت های چشم گیری که انسان در علوم ظاهری و فنون پزشکی وحتی در علوم عقلی به دست آورده هنوز در مراحل قبل از قدم اول در راه کشف حقایق و اسرار خلقت قرار دارد . تا بشر هست این جستجو ادامه خواهد داشت .
این کنجکاوی و عطش خاموش نشدنی برای کشف حقایق پایه ئ اساس پژوهش را تشکیل می دهد که در زندگی روزمره،همه مردم به گونه ای آگاه یا ناخود آگاه با آن عجین هستندو قسمت عمده اختراعات و اکتشافات در سایه همین کنجکاوی و تلاش مداوم و پیگیر فراهم است .
نگارنده ی یک اثر پژوهشی به طور کلی باید چهار مرحله اساسی را پشت سر بگذارد:
الف) تهیه طرح تحقیق : انتخاب موضوع ، عنوان ، بررسی پیشینه ، منابع و طرح کلیات مطالب درسی و سیر اجمالی مباحث تا اصول به نتیجه ی تحقیق .
ب ) جمع آوری اطلاعات : مطالعه و تتبع و فیش برداری از مطالب قابل بهره برداری در رسیدن به اهداف پژوهش.
ج) ترکیب و تدوین مطالب : مرتب ساختن و انسجام و تدوین مطالب جمع آوری شده و ایجاد شکل استدلالی ،برای اثبات مدعای مورد نظرو وصول به نتیجه .
د) قرار دادن مطالب در قالب رسمی یک پژوهش : قرار دادن مطالب تدوین شده پس از تکمیل محتوا ، در قالب رسمی یک پژوهش به صورت مقاله و یک رساله علمی و یا کتاب .
مراحل چهار گانه فوق را می توان به طور مشروح تر و گام به گام به تفصیل زیر بیان کرد:
الف) تهیه ی محتوای علمی پژهشی :
برای تهیه محتوای علمی پژوهشی مراحل زیر باید انجام شود :
1.انتخاب موضوع :
پژوهشگر با در نظر گرفتن دغدغه های فردی و اجتماعی ، و انگیزه های خود و نیاز های جامعه و اقشار عام یا خاص و همچنین با توجه به توانایی علمی خود میتواند موضوعی را برای تحقیق و پژوهش خود انتخاب نماید . این موضوع میتواند یک مفهوم بسط و واحد باشد ؛ مانند : ایثار ، دفاع ، و یا یک مفهوم مرکب مانند : تربیت فرزند . گاهی موضوع ، یک مفهوم دارای محدوده معین است ؛ مانند : ولایت و امامت در مکتب تشیع ، یا تربیت فرزند از دید گاه اسلام . موضوع یک پژوهش نباید خیلی کلی و دارای دامنه بسیار گسترده ای باشد . هر چه این محدوده کوچکتر و ضیقتر باشد ، تلاش برای عمق بخشیدن به مطالعه و بررسی موفقتر است.
2. انتخاب محدوده ی پژوهش :
تحقیق در یک موضوع علمی می تواند بدون محدودیت در دامنه پژوهش باشد و پژوشگر موضوع خود را در هر زمینه قابل تحقیق ، بررسیکند؛ اما بهتر است محدودهی معینی از فضای علمی آن را در نظر بگیرد و منابع در دسترس را شناسایی و محدوده استناد و استدلال خود را معین نماید تا گرفتار خلط مباحث و آشفتگی در استدلال نشود؛ مانند : مبانی روانشناختی انسان در منابع اسلامی ، بانکداری در اسلام ، فقه پویا در روایات اهل بیت (ع) و یا حکومت و زمامداری اسلامی در نهج البلاغه .
3. انتخاب عنوان :
عنوان پژوهش میتواند کلمه و یا عبارتی باشد که به طور ضریح یا شکل هنری حکایت از موضوع و یا مدعا و هدف پژوهش نماید . این عنوان ترجیحا باید زیبا ، کوتاه و رسا باشد . گاهی همان موضوع اثر پژوهشی عینا عنوان تحقیق قرار داده می شود . عنوان پژوهش را میتوان پیش از انجام مراحل تحقیقانتخاب نمود و گاهی این عنوان پس از پایان تحقیق انتخاب می شود .
4.تهیه طرح تحقیق :
برای انجام یک تحقیق روشمند و موفق، تهیه طرح تحقیق لازم بلکه ضروری است و عدم تهیه آن موجب سر در گمی وبه بیراهه رفتن و یا دور زدن در محدوده کوچکی از موضوعات است . پژوهشگر بعد از انتخاب موضوع وعنوان و بررسی منابع و پیشینه تحقیق ودستیابی به آخرین نظریات در موضوع ، طرح خود خود را برای طرح مورد نظر ترسیم می کند . اگر ذهنیت کامل وروشنی به مباحث مورد نظر خود داشته باشد ، باید یک طرح کلی برای مجموعه مطالب وفصل ها و بخشهای مورد نظر آن تنظیم نماید و کلیات وسیر مباحث را از آغار مطالب تا سرانجام روی کاغد پیاده کند و در صورت امکان نمودار درختی برای آن بکشد ، و توضیحاتی پیرامون کیفیت سیر مباحث و روش استدلال واستنتاج بنویسد . اما اگر از ابتدای تحقیق ذهنیت کاملی برای ترسیم ساختار کلی مباحث نداشت ، تا حد ممکن سر فصلهای موضوعات ومطالبی را که به نوعی موضوع او مرتبط است ، در برگ طرح تحقیق یادداشت کرده تا در طول سیر مطالعات ، به تدریج عناوین و سر فصلها مشخص شوند و ساختار طرح و سیر مباحث تکمیل گردد .
6) تجزیه و تحلیل مطالب :
در این مرحله پژوهشگر باید مطالب جمع آوری شده را با هم مرتبط ساخته ودر قالب استدلالهای متقن وروشن ویا طرح موزون ومتناسب وهنری ، ترتیب و انسجام بخشد و ساختار یک مجموعه هماهنگ و منسجم در جهت رسیدن به هدف پژوهش را شکل دهد . طبعا پژوهشگر مخاطبان خاصی یا عامی را در نظر گرفته و متناسب سطح فکری و عملی آنان مطالب خود را شکل می دهد ، بنابراین شکل ونوع این ساختار بستگی به موضوع وبحث ومخاطب مورد نظر دارد . اگر پژوهشگر از روش طرح سوال و شبهه و پاسخ دادن به سوالات وشبهات مطرح شده در ذهن مخاطب خود برای رسیدن او به هدف مورد نظر و اثبات مدعا استفاده کند در تاثیرگذاری برمخاطب خود موفقتر خواهد بود .
7) جمع بندی مطالب و نتیجه گیری :
پژوهشگر پس از آرایش دادن مطالب و چینش درست مباحث مترتب بر یگدیگر و احیانا استدلالهای جزئی در بخشهای مختلف جمعبندی و از همه مباحث نتیجه گیری نهایی می نمایند .
ب)تنظیم شکل و قالب پژوهش :
پس از تکمیل مطالب ومباحث محتوای پژوهس ، به تنظیم شکل وقالب مقاله و یا رساله علمی خود می پردازد وبا در نظر داشتن اینکه می بایست فصل ها وبخشها در اندازه های متناسب و متوازن از جهت حجم تقسیم شوند ، ضمن تنظیم فصل ها و بخشها در چینش مطلوب وحفظ ارتباط منطقی مباحث در جهت رسیدن به اهداف پژوهش ، بخشهای دیگری که در یک رساله علمی لازم وضروری است به آن می افزاید که به صورت مختصر به آنها اشاره می شود:
1) فهرستها
فهرست مطالب :پس از تنظیم بخشهای مختلف یک رساله علمی خود ، فهرست عناوین و سر فصل های مباحث را استخراج کرده و در ابتدای پژوهش خود قرار می دهد . فهرست مطالب مقاله یا رساله علمی بسته به موضوع وحجم مطالب تعیین می گردد . اگر کتاب یا رساله دارای حجم زیاد و بخشهای فراوان باشد فهرست می تواند به صورت تفضیلی بیاید ، ولی معمولا در مقالات با حجم متوسط یا کم مطالب ، به همان فهرست اجمالی اکتفا می شود .
فهرست منابع :همچنین فهرست منابع و موآخذ که در پژوهش از آنها استفاده شده جمع آوری وبه ترتیب حروف الفبا وبا چینش زیر تنظیم می شود )شهرت مولف ، نام مولف ، نام کتاب ، انتشارات ، نوبت چاپ ، محل نشر ، سال نشر. ) مانند : مجلسی ، محمد تقی ، بحارالانوار ، دارالفکر ، چاپ دهم ، بیروت ، 1418 . فهرست های دیگری نیز بسته به نوع مباحث و محتوای تحقیق می تواند به آن اضافه شود ؛ مانند فهرست اعلام ، آیات و روایات ، و … .
2) پاورقیها :
در هر صفحه هر جا که مطالبی از موآخذ خاصی نقل و یا به نوعی به آ اشاره شده باشد ، با شماره کوچکی در بالای عبارت مورد نظر به منبع نقل قول در پاورقی صفحه اشاره می شود و اگر عبارت خاصی از منبعی مورد بحث باشد ، داخل متن و بین گیومه ودر خطوط کوتاهتر از خطوط اصلی متن قرار داده ، و به همان صورت در پاورقی منبع آن ذکر می شود . موآخذ و آدرس منبع در پاورقی بار اول بطور کامل وبا ذکر نام مولف و ناشر و مشخصات دیگر(مانند ذکر در فهرست منابع) ودر دفعات بعد فقط نام کتاب و جلد و صفحه و با ترتیب زیر ذکر می شود :
نام کتاب ، جلد ، صفحه ، مانند : بحارالانوار 285:53 و یا بحارالانوار : 285/53 .
3) مقدمه :
گرچه مقدمه در ابتدای تحقیق قرار می گیرد اما نوعا پس از اتمام آن نوشته می شود . مقدمه باید چشم اندازی کلی از مجموعه محتوای مقاله یا کتاب را به خواننده نشان دهد ، و می تواند او را با پیشینه موضوع ، پرسشهای اصلی و انگیزه و رویکردهای نویسنده آشنا کند . همچنین مقدمه می تواند نقطه نظرها ، پیشبینی ها ، توقعات ، انتقاده ویا پیشنهادهای نویسنده را دربرداشته باشد . اختصاص یک بیستم حجم مقاله به مقدمه بسیار معمول است .
3) چکیده :
چکیده ، آمیزه هایی از طرح موضوع ، ضرورت موضوع کلیات مطالب و نتایج تحقیق است . نویسنده اثر علمی ،خلاصه وچکیده هایی از مجموعه مباحث را در پایان اثر خود حداکثر در دو یا سه صفحه تنظیم می کند به طوری که خواننده با مساله ، طرح ، نظریات ، سیر بحث و کلیات آن و همچنین نتیجه گیری و نظر صاحب اثر آشنا شود .
لازم به ذکر است ، مطالب و نکات بسیار دیگری پیرامون شیوه نگارش مقاله و رساله علمی وجود دارد که جهت رعایت اختصار از ذکر آنها صرف نظر شد .
منابع:
نشريه اسوه
راهنماي پژوهشي واصول عامي مقالات
شعار هفته پژوهش:هر طلبه يك پژوهشگر
جايگاه پژوهش دربيانات مقام معظم رهبري:
- باید عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها مورد توجه قرار بگیرد.
- برای خدمت رسانی بهتر به مردم کارهای دقیق پژوهشی لازم است.
- علم و تحقیق کلید قطعی پيشرفت کشور است.
- اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد؛ نتیجه اش یک جا ایستادن درجازدن وبا دنیایی پیرامون خود به تدریج بیگانه تر شدن است.
جملات پژوهشي:
- انسان های موفق به اندیشه هایشان عمل می کنند وسایرین تنها به سختی انجام آن می اندیشند.
- پژوهش چشمه زلال دانایی است.
تدوين:دانش پژوهان مدرسه علميه كوثر(س)
دانشجو كيست؟
کلمه ی «دانشجو»از لحاظ بار معنایی ،حامل معنایی جالب توجه و مهم است . دانشجو یعنی جوان طالب علمی که آینده در دست اوست ،دانشجو یعنی جوان ؛چون دانشجویی قهرا مربوط به دوران جوانی میشود؛البته این بدین معنا نیست که یک فرد سالخورده نمی تواند دانشجو باشد. طالب علم بودن و جستجو دانش برای دانشجو بودن کافی است.
در ابتدا گفته شد دانشجو یعنی جوان طالب علمی است که آینده در دست اوست. چون فرض این است که آینده کشور ،به سمت اداره ی علمی کشور پیش می رود، یعنی به سمت اداره ی عالمانه و منطبق بر موازین دانش.وهر کشور وهر جامعه ای که علم وفهم ومحاسبه ی دقیق درهمه ی شئوون آن دخالت داشته باشد،وضعش بهتراست.
بنابراین کسی که در جستجوی علم و دانش است و ناظر به آینده، آینده نیز متعلق به اوست و فرقی نمیکند که در دانشگاه تحصیل کند یا اینکه در حوزه به تحصیل مشغول باشد و به او طلبه گفته شود .به طور کلی هر شخصی که در جستجوی علم باشد دانشجوست.
با توجه به سخنان مقام معظم رهبري،که آینده کشور در دست دانشجو است ،اهمیت دانشگاه ها و حوزها وبه طور کلی هر مکانی که دانش را به دانشجو عرضه می کند به قدر اهمیت آینده کشور است ، اگر ما بخواهیم در آینده کشوری بزرگ ، آباد ، پیشرفته ، مترقی ، متمدن و دارای دو جناح مادی و معنوی داشته باشیم باید به دانشگاه ها و حوزه ها بپردازیم . همه چیز ما باید علمی باشد امروز بدون ابزار علمی نمیشود در دنیا قدم از قدم برداشت . دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاری همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و ملت بگذارند تا آن کسانی که اهل کار و تلاش هستند ، با پیشنهاد ها و قالب ها و نوآوری های علمی خود بتوانند بنای یک جامعه ی آباد و عادلانه ی مبتنی بر تفکرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند .
اما دانشجویی که بتواند به این هدف بزرگ يعني تأثيرگذاري در جامعه،جامه ی عمل بپوشاند ، بايد دارای ویژگیها یی باشد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1-گرایش به مسائل معنوی
مقام معظم رهبری در این باره چنین میفرمایند:«من پرهیزکارترین و نورانی ترین جوانها را در مواردی در میان دانشجوها دیدهام. فراموش نمی کنم از جوان نوزده ساله یا بیست ساله ای که بعد از شهادتش،وصیت نامه ی او را دیدم. او نوه ی یکی از مراجع تقلید زمان خود بود وآن مرجع تقلید ، اهل سلوک و معرفت و توحید شمرده می شد. وقتی وصیت نامه ی جوان خواندم ، این طور فهمیدم که این جوان نوزده ،بیست ساله ی دانشجو ،در رسیدن به آن حالت حضور،حالت مکاشفه و حالت عروج معنوی و روحی که هر سالک وعارفی آرزوی داشتن آن را دارد،اگر از پدربزرگ خود که هفتاد سال هم در این راه زحمت کشیده بود،جلوتر نباشد عقب تر نیست.»
ایشان در سخنانشان دانشجو را جوانی معرفی می کنند و تصریح کردند جوان به طور طبیعی طالب اصلاح است .البته نه اصلاح طلبی که انسان را به دورانی برگرداند که دین فقط جنبه ی تشریفات در زندگی انسان داشته باشد .بلکه جوان طالب اصلاحی است که با تکامل و پیشرفت همراه است.
اصلاح طلبی ، با معنای درست کلمه ،جزو لاینفک انقلاب است و یک دانشجوی مسلمان نمی تواند اصلاح طلب نباشد.
2-فهم بالای سیاسی دانشجو
درک سیاسی ، زیر ساخت عمل سیاسی است. مقام معظم رهبری در توصیه های رهبری خود به دانشجویان ، همواره به جایگاه رفیع «بینش سیاسی» در «عمل اجتماعی» قشر دانشجو تاکید ورزیده اند و آن را نه تنها مقدمه ی عمل سیاسی ، که پیش درآمد زندگی مفید اجتماعی شناخته اند.
از این رو دانشجوها بایستی سیاسی بشوند ،یعنی فهم سیاسی پیدا کند نه اینکه دستخوش جریانهای سیاسی قرار بگیرد .سیاسی بودن یعنی دانشجو از آنچه که در جهان و در کشور خودش میگذرد ،آگاه باشد ، بینش داشته باشد . در غیر این صورت ممکن است فردی به حد اعلای علم هم برسد ،خیلی هم متدین باشد ، اما دشمن اورا به قیمت بسیار ارزانی بخرد و او را زیر بال خودش بگیرد .
این مهم ایجاب می کند که دانشجو ، در جریان دقیق رخدادها و پشت صحنه های آن در داخل و خارج از کشور باشد و تا مرز مسائل امنیتی و منافع ملی ، بدون سانسور و قبض خقایق ، از چیستی و چرایی وقایع و تصمیم گیریهای اطلاع پیدا کند ، تا به واسطه ی ابهام ، دچار بی تفاوتی نشود.
امروز جمهوری اسلامی ، از یک دولت مردمی صد در صد وابسته ی به مردم خودش بر خوردار است. خوب، این دولت چه کاری می کند؟ هدف هایش چیست ، اقداماتش کدام است ؟ چرا در فلان جهت حرکت می کند ؟ چرا در فلان جهت دیگر ، حرکت نمی کند ؟ دانشجوباید اینها را بداند.جامعه نمیتواند به متخصصی که مسائل سیاسی جامعه ی خود را نمیداند دل ببندد.
3- نو گرایی
یک ویژگی در دانشجویان وجود دارد که حالت استثنایی و در خور تأمل بیشتری به آنان می بخشد و آن علم و تحقیق و اندیشه و نو آوری است.
مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند :«محیط دانشگاه به طور طبیعی ، محیط شادابی ، نو گرایی ، نو آوری و نو زایی است. محیط دانشگاه ،محیط بالیدن شخصیتها ، جوشیدن استعدادها و بروز و ظهور نقاط در خشان پنهان در شخصیت هست . همچنین دانشگاه محیط صفا و خلوص وحقیقت جویی هم هست ؛ چون مجموعه جوانند و اینها از خصوصیات جوان است. »
دانشجو باید شجاعانه ، بُرنده ، قوی ، بی مهابا حرفش را بزند نقطه ی قوت دانشجو ایجاست دانشگاه چنین جایی است .از این جهت که افکار نو در آن رواج پیدا میکند.
4- نقد و اعتراض صحیح
دانشجو حالت سوال، اعتراض و نقد نسبت به آنچه در اطرافش می گزرد و بخصوص در قبال سیاستهای اجرایی، در خود احساس می کند. هدایت این ویژگی در طریق صحیح و پذیرش این روحیه می تواند نشاط را در این قشر حفظ کند.
مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:« دانشجو ، یک نسل استثنایی و یک موجود استثنایی است.دانشجو جوان است ، درصراط علم و دانش است؛با محیطهای آزاد آشناست؛در یک جا مجتمع است ،آن هم با این کمیت زیاد . این ترکیب و این خصوصیات،بر روی هم حالت و تاثیرات خاصی را به وجود می آورد؛ این تاثیرات را بایستی پذیرا بود.
باید به دانشجو این حق را داد که به مقتضای آن روحیه ی شور و نشاط و شوقی که دارد ، یک حالت سوالی داشته باشد ؛احیاناً اغتراضی داشته باشد ؛ پیشنهادی داشته باشد . در محیط دانشگاه ،اینها را بایستی تحمل کرد و پذیرفت . این،از جمله ی عواملی است که شور و نشاط را در آنها زنده وآنها را همچنان دانشجو نگه میدارد.»
منابع:
1-دانشگاه و دانشجو ویژگیها ، آفات وانتظارات.
2-نکته های ناب«گزیده ی بیانات رهبر انقلاب».
3-دانشگاه و دانشجودر آینه ی رهنمودهای رهبر
انقلاب.
4-دانشجو باید سیب زمینی نباشد.
ای تشنه ای که بر لب دریا گریستی از دیده خون زمرگ احبا گریستی
تنها نه بهر تشنه لبان اشک ریختی
دیدی چو کام تشنه سقا گریستی
«ثلاث منجیات للمؤمن:کفّ لسانه عن الناس و اغتیابهم ،و إشغاله نفسه بما ینفعه لآخرته و دنیاه،و طول بکائه علی خطیئته»؛
امام سجاد علیه السلام میفرمایند:سه چیز باعث نجات مومن میشود :دم فرو بستن از بدگوییو غیبت،وادار کردن خود به کارهایی که سود آخرتی داشته باشد وگریه طولانی بر گناهان.
«إنّ المعرفته و کمال دین المسلم ترکه الکلام فیما لا یعنیه، و قله مرائه ،وحلمه،وصبره،و حسن خلقه»؛
امام سجاد علیه السلام میفرمایند :نهایت شناخت و کمال یک مسلمان به ترک سخن بیهوده،کم جدل کردن ،بردباری و خوش اخلاقی است.
منبع/ پیشوایان هدایت زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)
موضوع : ویژگی های بسیج از منظر ولایت و رهبری
محققان : دانش پژوهان مدرسه علميه كوثر(س)
هفته ی بسیج فرصت و بهانه ای برای زنده نگهداشتن ارزشها و روح بسیجی در آحاد ملت ایران مخصوصا جوانان پر شور و مدافعان عاشق است.
همان طور که امام عزیز ما فرمودند :من هم آرزو میکنم و از خدا می خواهم که با بسیجیان محشور باش،یعنی سعی میکنیم این روحیه را برای کشور و انقلاب حفظ نماییم .
بسیجی را میتوان در هر قشری از اجتماع جستجو کرد . بسیجی با ایمان عمیق توامبا عواطفی که از خصوصیات ملت ایران سر چشمه میگیرد رفتار و عملکرد دشمن را رصد کرده و هر زمان لازم شد وارد میدان شده و با تفکری که از اسلام ناب محمدی نشأت میگیرد، به مقابله با خطرات می رود.
بسیجی در هر عصر و نسلی برای انجام رسالت خطیر حفاظت از دستاورد های انقلاب در ابعاد سیاسی،فرهنگی و…تلاش میکند.
بسیجی از منظر ولایت دارای دو ویژگی اساسی است.
1-بسیجی یعنی مغز متفکر:
بسيج يعني دل با ايمان مغز متفكر- دارای آمادگی برای همه ی میدانهایی که وظیفه،این انسان رابه آن میدان ها فرا میخواند . حضور همه جانبه در صحنه های دشوار و سخت مبارزه با دشمنان و قرار گرفتن در برابر تهدیدهای همه جانبه انان از ویژگی های این مغز متفکر است. بسیجی برای کشور دل می سوزاند ،او بر آورده کردن نیازهای جامعه و سایر افراد را بر نیازهایخود تر جیح میدهد .او با قصد تحصیل رضای خداوند متعال و بدون هر گونه توقعی در عرصه ی ارتفاع نیازجامعه وابادانی کسور تلاش میکند .برای حفظ استقلال ملی، هر چه بتواند کار میکند و از جان خود هم میگذرد امروز هم اگر احساس کند دشمن می خواهداز روزنه ای ، چه اقتصادی، سیاسی وچه فرهنگی ،به داخل کشور نفوذ کند در مقابل او می ایستد و با مشت به صورتش می کوبد …امام فرموده اند:بسیج باید سازماندهی بشود باید یکدیگر را بشناسد بایدآمادگی به وجود بیاورند وآن را حفظ کنند. امروز هم تکلیف بزرگ شما همین است که دشمنان خیال نکنند بسیج یک امر احساس است.
بسیج آن رزمنده پا کبازیست ،که شبها در فراق مولای خود نجوا میکند و روز در جهادی خضور دارد که یک روز برابر هجوم نظام سلطه ایستادگی کرده و اینک در برابر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم آن خاکریز کرده است.
2-بسیجی یعنی الگوی پیشرو:
رهبر دانا و حکیم انقلاب در معرفی الگوی پیشرو فرموده اند: شما امیرالمومنین علیه السلام را فقط به عنوان یک چهره ی دورانچهل ساله و پنجاه ساله و شصت ساله نبینید درخشش آن حضرت در جوانی ،همان الگوی پیشرو و ماندگاریاست که همه ی جوانان می توانند آن را سر مشق خودشان قرار دهند ،در دوره ی جوانی عنصر فداکار و باهوشو جوانی فعای و پیشرو و پیشگام بود ،در همه ی میدان ها موانع بزرگ را از سر راه پیامبر بر میداشت. در عرصه ی حکومت یک فرد کار آمد بود ودرزمینه ی مسائل اجتماعی هم یک جوان پیشرفته ی به تمام معنا بود .
الگوی امروزی پیشرو بودن را نیز شهدا و ایثارگران معرفی فر موده اند که عمل آنها نتیجه ی بسیار بزرگی برای ملت ایران داشت و ملتی را که چند قرن او را به بی حالی و تسلیم در مقابل زور گویان عادت داده بودند،تبدیل کردندبه این ملت با نشاط ، سرافراز ،پرافتخار و با عزم اراده مستحکم و راسخ .
بسیجی ها باید از شهدا و ایثارگران یاد بگیرند والگو پیشرو جامعه باشند باید از بقیه مردم در هوه عرصه های زندگی جلوتر باشند و باید به گونه ای رفتارکنند که احترام و محبت مردم را جلب کنند بسیجی باید نمونه ی اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشد آن کس بسیجی تر است که مقررات را بیشتر رعایت میکند و به خاطر آنکه این فرد بیشتر از همه برای نظام دل می سوزاند . هر کسی که بسیجی است باید به بسیجی بودن خود افتخار کند بسیج بودن سرافرازی و سر بلندی پیش پروردگار است ،فرهنگ بسیجی فرهنگی معنویت و شجاعت و غیرت و استقلال و آزادگی واسیر خواستنهای حقیر نشدن است. بسیج باید در وسط میدان باشند تا فضیلت های اصلی انقلاب زنده بماند.
منابع:
آشنایی با بسیج سطح 1
فصلنامه شمیم معرفت شماره ی22
فصلنامه نور اندیشه شماره ی12
ماهنامه سراج بسیجی شماره 75
موضوع :آثار و بركات عزاداري امام حسين (ع)در ماه محرم و آسيبهاي آن
محققان :دانش پژوهان مدرسه علميه كوثر (س)
یکی از مهمترین موضوعاتی که باید به آن توجه شود ،رسالت و هدف مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام است. ظرفیت فرهنگی و تبلیغی مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام بسیار زیاد است. فضای عاشوراو فرهنگ عاشورا،انسان را تربیت میکند و اساسافلسفه ی نهضت عاشورا ،احیای جامعه ی ، یعنی زنده کردن سنتهای پیامبر صل علی علیه واله و امام علی علیه السلام ،زنده کردن آداب واحکام دین،ایجاد نشاط،هیجان ،حماسه ،عزت وکرامت انسانی و این است که انسانها در برابر سیر تکاملی خود و جامعه اسلامی احساس مسولیت کنند.
آثار و بركات عزاداري در ماه محرم :
عذاداری وزنده نگهداشتن حادثه عاشورا از آثار و برکات بسیاری برخوردارکه از جمله این آثار میتوان به موارد زیر اشاره نمود
اول :مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام همانند یک دانشگاه اسلامی مردم گرد آمده را بر شئون اسلامی واقف میسازد وهر چند به اختصار مسولیت شیعه بودن را گوشزد می کند و بدین وسیله ،آرمانهای شیعه با اهداف دیگر،همه ی مسلمانان شیعه سرتاسر جهان را دور هم جمع می کند و بر روی یک خط مستقیم قرار می دهد .
دوم:مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام فراخوانی به ذیت است. آن هم به بهترین صورت و لطیف ترین روش، همه مسلمانان را دور هم جمع می کندو رساترین فریاد اسلامی استکه غافلان را از رخوت و سستی و بی خبری بیدار می کند چرا که دین را به معنای صحیح کلمه درکالبد جامعه می دمد .
سوم:در این مجالس روح معارف دینی و بخشی از دانش های سودمندبشری نشر می یابد. به ویژه اگر اصول در آن رعایت شود می تواند بهترین مدرسه و آموزشگاه برای توده ی مردم می باشند.
چهارم:خطبا در پرتو استمرار این مجالس و در اثر ممارست در سخنوری به مهارت می رسند و در فن خطبه به اوج پیشرفت نایل می آیند .
پنجم:با ذکر مصایب و یاد آن حوادث تکان دهنده و فجایع کوبنده هم مصیبت دیگر فراموش می شود .
ششم :همواره با بذل داراییها در راه خدا به برکت مجالس عزای حسینی به گرسنگان و تشنگان مستمند و بی نوا رسیدگی می شود .
هفتم :مصلحتی که امام حسین (ع ) در راه آن به شهادت رسید ایجاب می کند که این مجالس سوکگواری تا قیامت دوام داشته باشد .
آسیبهای موجود در عزاداري
یکی از راه های نفوذ آفت و رسیدن آسیب به عزاداری ها وجود برخی از رفتارهای واهی در دستجات سینه زنی و هیأتهای مذهبی می باشد که این نوع رفتارها باعث یک سوی از اعمال و رفتار نامناسب و خرافی می شود برخی از این رفتارها به شرح ذیل است :
1-نواختن شیپور، نی ، دهل ، طبل و آهنگهای مبتذل
یکی از اعمال خرافی که در برخی از عزاداریها انجام می شود ، نواختن شیپور ، نی ، دهل ،طبل و آهنگهای مبتذل و …..می باشد که همه ی اینها هیچ وجه شرعی ندارد و اکثر فقها استفاده از آلات موسیقی را در عزاداری ممنوع دانسته و یا حداقل حرمت استفاده از آنها را مقید به مناسبت داشتن مجالس لهو و لعب و خوشگزرانی کرده اند.
2-سینه زنی های بی وقت و مزاحمت بلند گوها
زمان سینه زنی اکثر دسته جات در مساجد محله نامناسب و در آخر شب صورت می گیرد و غالبا بلند گوهایشان را به خاطر لجاجت و هم چشمی با محله ها ی دیگر آنقدرزیاد می کنند که حقیقتاخواب ئ آرامش را از همسایه ها سلب می کنند و اصولا به فکر این نیستند که در یکی از این منازل مریض در بستر بیماری افتاده است و علاوه بر این آذار و اذیت ها ممکن است نماز صبح عزاداران از دست رود این در حالی است که عزاداری مستحب و نماز صبح واجب است .
3- قمه زنی و زنجیر های تیغ دار
از دیگر آسیب های عزاداری می توان به قمه زنی و استفاده از زنجیر های تیغ دار اشاره کرد که در برخی از جوانان افراطی در ذسته جات اقدام به این کار اقدام می کنند.
4- مداحان و نوحه خوانهای افراطی
از جمله آسیبهای مداحی بهره گیری از اشعار غلوآمیزو مخالف اعتقادات دینی ومذهبی که در آن ائمه را آنقدر بالا می برد که در حد مرتبه خداوند قرار می دهند و استفاده از لحن و آهنگ ترانه های عاشقانه در بین مردم همه گیر شده برای برخی
نوحه ها که برخی مداحان نااهل بر روی اشعار مصیبت امام حسین علیه السلام پیاده می کنند و می خوانند پس بر ماست که با هوشیاری کامل از مداحی این گونه افراد جلو گیری و از مداحان و شاعران حمایت وپشتیبانی کامل به عمل آید تا این مراسم هم چنان پاک و پیراسته باقی بماند.
5-خطبا و وعاظ مسئولیت شناس
خطبا و موئظه از دیرباز ، مخصوصا در ایام عزاداری یکی از ابزارهای بسیار مهم و مناسب درپیشبرد و اهداف و تعالیم اسلامی ، تبلیغ دین و تزکیه مردم به شهر می رود هم چنین توانسته اند جلو خیلی از اغرافات و کجروی ها را بگیرند اما با تأسف برخی از خطبا و واعظ مسئولیت شناس سبب گردید که خطابه و موعظه در برخی موارد نه تنها کارایی خود را از دست داده بلکه به نقطه منفی و بهانه جویی تبدیل شده که عبارتند از : ریا و طمع به مال دنیا که علاوه بر از بین رفتن اجر و پاداش سه چیز مهم دیگر را نیز در پی دارد
الف)کاهش تأثیر و نفوذ کلام او،چرا که گفته اند:هر آنچه از دل براید بر دل نشیند.
ب)نرسیدن به آمال و آرزوهای خود او که می خواست از طریق موعظه و خطابه به مال و منلی برسد که یقیناٌ نخواهد رسید.
ج)آسیب رساندن به خطابه و عزاداری، او با این کارش در واقع به مجلسی که نقش مهمی در نیل به سعادت و نیکبختی مردم دارد ضربه می زند.بنابراین بر فراز منبر رفتن و به موعظه خلایق یا نشر معارف دینی پرداختن کار هر کسی نیست و صلاحیتها و شرایطی را مي طلبد که متأسفانه برخی از وعاظ و منبری ها بدون داشتن آن به منبر می روند.
از دیگر آسیب های وعاظ و موعظه می توان به دروغ گفتن در منبر و رعایت نکردن صدق احادیث،نشان دادن چراغسبز گناه به مردم و بی مطالعه منبر رفتن اشاره کرد.
راه های جلوگیری از آسیب های عزاداری:
1-بصیرت دینی ،در مقابل کج اندیشی ها و برداشت های غلط
2 -تقوا در مقابل هوی و هوس
3-تبیین و روشنگری اندیشمندان و علما در حوزه مساءل دینی،سیاسی و اجتماعی
4-پیروی مردم از علمای راستین که مصداق عام امامان زمانند.
5-به حاشیه راندن تفکرات متحجرانه و جمود گرا
(نقش عزاداری امام حسین(ع)، بعثتي دوباره با عاشورا ،سوگنامه امام حسين (ع)،مجله امان شماره 24)