وجدان راحت..
30 مهر 1397
وجدان راحت
بچه هارو برده بودیم اردو .
برای ناهار به یه رستوران بین راهی رفتیم .
همه معلما کنار بچه ها مشغول غذا خوردن شدن ولی وقتی شهلا بلند شد و با غذاش رفت بیرون….
نشست کنار فقیری که کنار جاده نشسته بود و غذاش رو با اون میخورد .وقتی برگشتیم تو اتوبوس بچه ها به خاطر اینکه رفته بود با گدا غذا خورده بود اذیتش میکردن .اولش هیچی نمیگفت
ولی بعد جواب داد :
مگه ندیدین موقع غذا خوردن بهمون نگاه میکرد؟
خوب من نتونستم بشینم راحت غذامو بخورم .حالا که این کارو کردم وجدانم راحته ….همه بچه ها سکوت کردن
شهید شهلا هادی یاسین
برگرفته از قاموس عشق صفحه 285
امام صادق ع فرمودند:یکی از موجبات بهشت و امرزش “اطعام گرسنه است