چهل نَم از يک يَم
يکم. «لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْعُقُولُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» ؛ خدا را فقط با قلبِ متحقق به ايمان ميتوان شناخت نه با حسّ بصر.
دوم. «لَمَّا رَأَيْتُهُ قَدِ اخْتَارَ لِي دِينَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ عَلِمْتُ أَنَّ الَّذِي أَكْرَمَنِي بِهَذَا لَيْسَ يَنْسَانِي فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ» ؛ وقتي که ديدم خدا دين فرشتهها و پيامبران را براي من اختيار نمود، دانستم مرا فراموش نميکند، لذا دوستدار ديدار او شدم.
سوم. «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي» ، «سَلُونِي عَمَّا شِئْتُم»، «سَلُونِي فَإِن عِنْدِي عِلْمَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِين» ، «فَاسْأَلُونِي عَمَّا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَمَّا كَانَ عَلَى عَهْدِ كُلِّ نَبِيٍّ بَعَثَهُ اللَّهُ» ، «وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْت ُ وَ لَكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)» ؛
چهارم. حضرت امير مؤمنان به منزلت نفس حضرت ختمي نبوت6 است. آيه بِهال با عبارت ﴿وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم﴾ مؤيد آن تنزيل و مصحّح: «إِنَّمَا أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْك» خواهد بود.
پنجم. ولايت امير مؤمنان مايهٴ کمال ايمان و اتمام نعمت الهي است: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي﴾.
ششم. امير مؤمنان(ع) با خوابيدن در بستر رسول گرامي(ص)و نزول ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ﴾ به کمال ايثار باريافت.
هفتم. امير مؤمنان با اطعام سهمي از افطار مختصر خود و اهل بيت به اسيري که مشرکانه به قصد کشتن مسلمانان آمد و اسير شد جريان حقوق بشر را رقم زد.
هشتم. امير مؤمنان حقمدار بود، چنانکه حق نيز علي محور بود: «يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَار» ؛ حق فعلي در مدار علي ميگردد، هرچند علي از حق بالذات خلق شده است.
در قرآن مجيد آيات فراواني داريم كه به بيان و اثبات امامت حضرت علي (علیه السلام) و ديگر ائمه طاهرين دلالت دارد. و البته دلالت اين آيات با توجه به احاديث بسيار زياد (متواتر) است كه از رسول گرامي اسلام در شأن نزول اين آيات وارد شده است. حال، ما در اينجا به چند آيه اشاره مي كنيم:
1. آيه تبليغ:
اي پيامبر! آنچه را از سوي پروردگارت نازل شده است به طور كامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهي، رسالت او را انجام نداده اي، و خداوند تو را از (خطرهاي احتمالي) مردم نگاه مي دارد، و خداوند جمعيت كافران لجوج را هدايت نمي كند» (1)
خداوند متعال پيامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود كه رسالت خود را ابلاغ نمايد و طبق روايات، پيامبر اكرم (صلی الله علیه) به دنبال نزول اين آيه، در جايي به نام غدير خم، حضرت علي(علیه السلام) را به جانشيني خود برگزيد (2).
جريان غدير در سال آخر عمر پيامبر اكرم (صلی الله علیه) در حجة الوداع اتفاق افتاد و آن حضرت، با بيان «… من كنت مولاه فهذا علي مولاه…» يعني …هر كس من مولاي او هستم علي مولاي اوست و…، به امامت علي بن ابيطالب تصريح فرمود و رسالت خود را ابلاغ فرمود.
اين واقعه توسط عده ي زيادي(110 نفر) از صحابه (3) پيامبر اكرم(صلی الله علیه) و همچنين از 84 نفر از تابعين و 36 نفر از دانشمندان و مؤلفين، نقل شده است. علامه اميني با مدارك و دلايل محكم از منابع معروف اسلامي(اهل سنت و شيعه)، در كتاب شريف الغدير تمامي اين نقل ها را آورده است.
2. آيه ولايت:
«ولي و سرپرست شما تنها خداست و پيامبر او، و آنها كه ايمان آورده اند و نماز را به پا مي دارند و در حال ركوع زكات مي پردازند.» (4)
بسياري از مفسران و محدثان گفته اند كه اين آيه در شأن علي (علیه السلام) نازل شده است.
«سيوطي» از دانشمندان اهل سنت در تفسير «الدر المنثور» در ذيل اين آيه از «ابن عباس» نقل مي كند كه: «علي (علیه السلام) در حال ركوع نماز بود كه سائلي تقاضاي كمك كرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پيامبر (صلی الله علیه) از سائل پرسيد: چه كسي اين انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علي (علیه السلام) اشاره كرد و گفت: آن مرد كه در حال ركوع است»، در اين هنگام اين آيه نازل شد (5).
همچنين از دانشمندان اهل سنت «واحدي» (6) و «زمخشري» (7) اين روايت را نقل كرده و تصريح كرده اند كه آيه «انما و ليكم الله …» درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.
فخر رازي در تفسير خود از عبدالله بن سلام نقل مي كند، هنگامي كه اين آيه نازل شد، من به رسول خدا (صلی الله علیه) عرض كردم كه با چشم خود ديدم كه علي(علیه السلام) انگشترش را در حال ركوع به نيازمندي صدقه داد به همين دليل ما ولايت او را مي پذيريم! وي همچنين روايت ديگري نظير همين روايت را از ابوذر در شأن نزول اين آيه نقل مي كند (8)
طبري نيز در تفسير خود روايات متعددي در ذيل اين آيه و شأن نزول آن نقل مي كند كه اكثر آنها مي گويند: درباره حضرت علي(علیه السلام) نازل شده است (9).
مرحوم علامه اميني (ره) در كتاب الغدير، نزول اين آيه درباره حضرت علي را با رواياتي از حدود بيست كتاب معتبر از كتاب هاي اهل سنت، با ذكر دقيق مدارك و منابع آن، نقل كرده است (10)
در اين آيه، ولايت حضرت علي(علیه السلام) در رديف ولايت خدا و پيامبر(صلی الله) قرار داده شد.
3. آيه اولي الامر:
«اي كساني كه ايمان آورده ايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول خدا (صلی الله علیه) و اولي الامر از خودتان را» (11)
از سويي دانشمندان (12) گفته اند كه آيه اولي الامر درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.
مثلا «حاكم حسكاني» حنفي نيشابوري (مفسر معروف اهل سنت) در ذيل اين آيه پنج حديث نقل كرده كه در همه آنها عنوان «اولي الامر» بر علي (علیه السلام) تطبيق شده است (13)
در تفسير «البحر المحيط» نوشته «ابوحيان اندلسي مغربي» در ميان اقوالي كه درباره اولي الامر نقل كرده از مقاتل و ميمون و كلبي (سه نفر از مفسران) نقل مي كند كه منظور از آن، ائمه اهل بيت (علیه السلام) هستند (14)
« ابوبكر بن مؤمن شيرازي» (از علماي اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل مي كند كه آيه فوق درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است(15)
از سويي ديگر در اين آيه شريفه با سبك و سياق واحد و عدم تكرار لفظ (اطيعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولي الامر واجب شده است و از اين جهت اولي الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معني نداشت) همانطوريكه خدا و پيامبرش معصومند. و طبق آنچه در روايات آمده، معصومين منحصر در امامان شيعه اند.
4. آيه انذار
در سال سوم بعثت آيه انذار عشيره نازل گرديد و به پيامبر فرمان داد كه خويشاوندان خود را دعوت به اسلام نمايد. «وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الاْءَقْرَبِينَ ـــ اي پيامبر [خويشاوندان نزديكت را انذار كن» (16)
در پي اين فرمان الهي مبني بر انذار و دعوت خويشاوندان به اسلام، پيامبر اكرم مجلسي تشكيل داد و حدود چهل نفر از بستگان نزديك خود را به خانه ابوطالب دعوت نمود كه از جمله آنان حمزه و ابولهب بودند، پس از صرف غذا و هنگامي كه پيامبر قصد اعلام اين مأموريت را داشت ابولهب با سخنان خود زمينه ابلاغ اين پيام را از ميان برد لذا پيامبر روز بعد غذايي تهيه كرد و آنان را دوباره به خانه ابوطالب دعوت نمود و پس از صرف غذا فرمود: اي فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هيچ جواني را در عرب نمي شناسم كه براي قومش چيزي بهتر از آن چه من آورده ام آورده باشد، من خير دنيا و آخرت را براي شما آورده ام و خداوند به من دستور داده كه شما را به آئين اسلام دعوت نمايم سپس فرمود: «ايكم يؤازرني ليكون اخي و وارثي و وزيري و وصيّي و خليفتي فيكم؟؛ كدام يك از شما مرا ياري مي دهيد تا پس از من برادر و وارث و وزير و وصيّ و جانشين من در ميان شما باشد.» (17)
جمعيت همگي از پاسخ دادن امتناع كردند جز علي(علیه السلام) كه با وجود كمي سن از جا بپاخواست و عرض كرد: اي پيامبر من در اين راه يار و ياور خواهم بود. پيامبر اكرم پس از تكرار اين سخن و پاسخ نشنيدن از سوي ديگران دست به شانه علي(علیه السلام) نهاده و فرمود: «هذا أخي و وارثي و وزيري و وصيّي و خليفتي فيكم بعدي فاسمعوا له و اطيعوه ـــ اين [علي] برادر من و وارث و وزير و وصي و جانشين من در ميان شما پس از من خواهد بود به امر او گوش فرا دهيد و از او فرمان بريد.» (18)
و بدين ترتيب پيامبر اكرم(صلی الله علیه) در همان آغاز بعثت خويش علاوه بر دعوت ديگران به اسلام، علي(علیه السلام) را به عنوان وزير و وصي و جانشين خود به مسلمانان معرفي كرد و همگان را به اطاعت و پيروي آن حضرت فراخواند. اين حديث را علاوه بر مفسران و محدثان شيعه، بسياري از مورخان، مفسران و محدثان اهل سنت از جمله طبري، ابن اثير، ابن ابي حاتم، ابن مردويه، ابي نعيم، بيهقي، ثعلبي و ابن ابي الحديد در كتب تاريخ، تفسير و حديث خود نقل كرده اند. (19)
صفحات: 1· 2
بررسی تاریخ صدر اسلام با هدف رسیدن به واقعیتها و عبرت گیری و الگوگیری و الگوبرداری و پرهیز از لغزشهگاهها و بهره بردن از فرصتها امری ضروری است . اینکه پس از پیامبر ، چرا و چگونه حاکمیت از علی ابن ابیطالب (ع ) دریغ و در اختیار دیگران قرار گرفته است. سوالی است که یافتن پاسخ آن می توان برای امروز و مسلمانها در مقابله با تهاجم های پیچیده و فتنه گرانه دشمن چراغ راه بوده و از آن بهره مند شوند.
کتاب دشمن شدید(2)، دومین دفتر از مجموعه کتاب دشمن شدید است که با پژوهشی عمیق در دشمن شناسی تاریخی به پرسشهای اینچنینی با رویکرد تاریخ بصیرت افزا و رصد جریان حق و باطل پاسخ می دهد.
دشمن شدید(دفتر دوم) در ادامه یهود شناسی دفتر اول به واکاوی حوادث پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و نقش یهود در تحریف اسلام را نمایان می سازد. در ادامه نویسنده به چالش های حضرت علی ع در حکومتش و نقش یهود در انتقال قدرت ها پرداخته و با استنادات محکم تاریخی به اثبات این موضوع می پردازد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
جریان حاکم، با غصب ولایت به این هدف خود دست یافته بودند؛ ولی حلقه پایانی این نقشه ناتمام بود.
باید علی علیه السلام کاملا از صحنه حذف می شد. بنابرابن تصمیم گرفتند ایشان را در نماز به شهادت برسانند. زیرا همانگونه که در زمان رسول الله (ص) شخص رسول اکرم بالاترین تهدید برای آنان به شمار می آمد، پس از ایشان، این خطر از ناحیه علی (ع) متوجه آنها بود؛ چرا که او می توانست افشاگر و همچنین خنثی کننده طرح های آنان باشد. بنابراین می بایست ترور فیزیکی و نیز شخصیتی علی ع را در دستور کار خود قرار دهند.
کتاب دشمن شدید(دفتر دوم) در قطع رقعی و به کوشش حجت الاسلام مهدی طائب و با قیمت پشت جلد 22 هزار تومان، توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
منبع:خبرگزاری تسنیم
در روایتی از امیرمؤمنان(ع) در مورد امام زمان(عج) چنین آمده است:
مردم دنبال او میگردند، ولی او را نمییابند. اما به خدا قسم حجت خدا روی زمین است؛ در راهها پیاده میرود، در خانهها داخل میشود، در شرق و غرب حرکت میکند، سخنان را میشنود و بر جماعت سلام میکند، میبیند ولی دیده نمیشود.خود امام مهدی(عج) هم به ابنمهزیار فرمودند: پدرم با من عهد کرد نزدیک مردمی که خداوند به آنها غضب کرده نباشم، و به من دستور داد در کوههای سخت و صعبالعبور و سرزمینهای بیآب و علف زندگی کنم.از این روایات استفاده میشود که حضرت حضوری همیشگی در جامعه داشته و با مردم دیدار و صحبت میکند؛ به منزل بعضی میرود، ولی مردم او را نمیشناسند، و این کارها را بهطور ناشناس انجام میدهد؛ اما محل زندگی و سکونت ایشان داخل شهرها نیست، بلکه در بیابانها و کوهها و محلهای دور از مردم است. همچنین حضرت دائماً در حال تغییر مکان خود هستند و جای ثابتی برای سکونت ندارند.
منبع:
الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص324.
الغیبة، نعمانی، ص144.
بحارالانوار، ج52، ص12.
امیر مؤمنان، حضرت علی علیه السلام در فرمایشی زیبا میفرماید: «خوشا به حال آن که به بندگان خدا نیکی کند و برای آخرت خود زاد و توشه برگیرد». حال با توجه به این حدیث گران مایه، میتوان پی برد پرستاران که شبانه روز در پی برطرف ساختن گرفتاریهای بیماران و درمان آنها هستند، به چه پاداشی میرسند و نزد خداوند متعالی، چه جایگاه و مقامی دارند.
مقام معظم رهبری، در مورد کارهای نیک پرستاران می فرماید: «هر حرکت انسانیِ یک پرستار برای بیمار، یک حسنه است و کمکی است به انسانی محتاجِ کمک؛ آن هم در شرایطی حساس».
منبع:
گروه دین و اندیشه،نشریه گلبرگ، ش 7