آياتي از قرآن كه امامت حضرت علي(ع) را اثبات مي كند
در قرآن مجيد آيات فراواني داريم كه به بيان و اثبات امامت حضرت علي (علیه السلام) و ديگر ائمه طاهرين دلالت دارد. و البته دلالت اين آيات با توجه به احاديث بسيار زياد (متواتر) است كه از رسول گرامي اسلام در شأن نزول اين آيات وارد شده است. حال، ما در اينجا به چند آيه اشاره مي كنيم:
1. آيه تبليغ:
اي پيامبر! آنچه را از سوي پروردگارت نازل شده است به طور كامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهي، رسالت او را انجام نداده اي، و خداوند تو را از (خطرهاي احتمالي) مردم نگاه مي دارد، و خداوند جمعيت كافران لجوج را هدايت نمي كند» (1)
خداوند متعال پيامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود كه رسالت خود را ابلاغ نمايد و طبق روايات، پيامبر اكرم (صلی الله علیه) به دنبال نزول اين آيه، در جايي به نام غدير خم، حضرت علي(علیه السلام) را به جانشيني خود برگزيد (2).
جريان غدير در سال آخر عمر پيامبر اكرم (صلی الله علیه) در حجة الوداع اتفاق افتاد و آن حضرت، با بيان «… من كنت مولاه فهذا علي مولاه…» يعني …هر كس من مولاي او هستم علي مولاي اوست و…، به امامت علي بن ابيطالب تصريح فرمود و رسالت خود را ابلاغ فرمود.
اين واقعه توسط عده ي زيادي(110 نفر) از صحابه (3) پيامبر اكرم(صلی الله علیه) و همچنين از 84 نفر از تابعين و 36 نفر از دانشمندان و مؤلفين، نقل شده است. علامه اميني با مدارك و دلايل محكم از منابع معروف اسلامي(اهل سنت و شيعه)، در كتاب شريف الغدير تمامي اين نقل ها را آورده است.
2. آيه ولايت:
«ولي و سرپرست شما تنها خداست و پيامبر او، و آنها كه ايمان آورده اند و نماز را به پا مي دارند و در حال ركوع زكات مي پردازند.» (4)
بسياري از مفسران و محدثان گفته اند كه اين آيه در شأن علي (علیه السلام) نازل شده است.
«سيوطي» از دانشمندان اهل سنت در تفسير «الدر المنثور» در ذيل اين آيه از «ابن عباس» نقل مي كند كه: «علي (علیه السلام) در حال ركوع نماز بود كه سائلي تقاضاي كمك كرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پيامبر (صلی الله علیه) از سائل پرسيد: چه كسي اين انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علي (علیه السلام) اشاره كرد و گفت: آن مرد كه در حال ركوع است»، در اين هنگام اين آيه نازل شد (5).
همچنين از دانشمندان اهل سنت «واحدي» (6) و «زمخشري» (7) اين روايت را نقل كرده و تصريح كرده اند كه آيه «انما و ليكم الله …» درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.
فخر رازي در تفسير خود از عبدالله بن سلام نقل مي كند، هنگامي كه اين آيه نازل شد، من به رسول خدا (صلی الله علیه) عرض كردم كه با چشم خود ديدم كه علي(علیه السلام) انگشترش را در حال ركوع به نيازمندي صدقه داد به همين دليل ما ولايت او را مي پذيريم! وي همچنين روايت ديگري نظير همين روايت را از ابوذر در شأن نزول اين آيه نقل مي كند (8)
طبري نيز در تفسير خود روايات متعددي در ذيل اين آيه و شأن نزول آن نقل مي كند كه اكثر آنها مي گويند: درباره حضرت علي(علیه السلام) نازل شده است (9).
مرحوم علامه اميني (ره) در كتاب الغدير، نزول اين آيه درباره حضرت علي را با رواياتي از حدود بيست كتاب معتبر از كتاب هاي اهل سنت، با ذكر دقيق مدارك و منابع آن، نقل كرده است (10)
در اين آيه، ولايت حضرت علي(علیه السلام) در رديف ولايت خدا و پيامبر(صلی الله) قرار داده شد.
3. آيه اولي الامر:
«اي كساني كه ايمان آورده ايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول خدا (صلی الله علیه) و اولي الامر از خودتان را» (11)
از سويي دانشمندان (12) گفته اند كه آيه اولي الامر درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.
مثلا «حاكم حسكاني» حنفي نيشابوري (مفسر معروف اهل سنت) در ذيل اين آيه پنج حديث نقل كرده كه در همه آنها عنوان «اولي الامر» بر علي (علیه السلام) تطبيق شده است (13)
در تفسير «البحر المحيط» نوشته «ابوحيان اندلسي مغربي» در ميان اقوالي كه درباره اولي الامر نقل كرده از مقاتل و ميمون و كلبي (سه نفر از مفسران) نقل مي كند كه منظور از آن، ائمه اهل بيت (علیه السلام) هستند (14)
« ابوبكر بن مؤمن شيرازي» (از علماي اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل مي كند كه آيه فوق درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است(15)
از سويي ديگر در اين آيه شريفه با سبك و سياق واحد و عدم تكرار لفظ (اطيعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولي الامر واجب شده است و از اين جهت اولي الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معني نداشت) همانطوريكه خدا و پيامبرش معصومند. و طبق آنچه در روايات آمده، معصومين منحصر در امامان شيعه اند.
4. آيه انذار
در سال سوم بعثت آيه انذار عشيره نازل گرديد و به پيامبر فرمان داد كه خويشاوندان خود را دعوت به اسلام نمايد. «وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الاْءَقْرَبِينَ ـــ اي پيامبر [خويشاوندان نزديكت را انذار كن» (16)
در پي اين فرمان الهي مبني بر انذار و دعوت خويشاوندان به اسلام، پيامبر اكرم مجلسي تشكيل داد و حدود چهل نفر از بستگان نزديك خود را به خانه ابوطالب دعوت نمود كه از جمله آنان حمزه و ابولهب بودند، پس از صرف غذا و هنگامي كه پيامبر قصد اعلام اين مأموريت را داشت ابولهب با سخنان خود زمينه ابلاغ اين پيام را از ميان برد لذا پيامبر روز بعد غذايي تهيه كرد و آنان را دوباره به خانه ابوطالب دعوت نمود و پس از صرف غذا فرمود: اي فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هيچ جواني را در عرب نمي شناسم كه براي قومش چيزي بهتر از آن چه من آورده ام آورده باشد، من خير دنيا و آخرت را براي شما آورده ام و خداوند به من دستور داده كه شما را به آئين اسلام دعوت نمايم سپس فرمود: «ايكم يؤازرني ليكون اخي و وارثي و وزيري و وصيّي و خليفتي فيكم؟؛ كدام يك از شما مرا ياري مي دهيد تا پس از من برادر و وارث و وزير و وصيّ و جانشين من در ميان شما باشد.» (17)
جمعيت همگي از پاسخ دادن امتناع كردند جز علي(علیه السلام) كه با وجود كمي سن از جا بپاخواست و عرض كرد: اي پيامبر من در اين راه يار و ياور خواهم بود. پيامبر اكرم پس از تكرار اين سخن و پاسخ نشنيدن از سوي ديگران دست به شانه علي(علیه السلام) نهاده و فرمود: «هذا أخي و وارثي و وزيري و وصيّي و خليفتي فيكم بعدي فاسمعوا له و اطيعوه ـــ اين [علي] برادر من و وارث و وزير و وصي و جانشين من در ميان شما پس از من خواهد بود به امر او گوش فرا دهيد و از او فرمان بريد.» (18)
و بدين ترتيب پيامبر اكرم(صلی الله علیه) در همان آغاز بعثت خويش علاوه بر دعوت ديگران به اسلام، علي(علیه السلام) را به عنوان وزير و وصي و جانشين خود به مسلمانان معرفي كرد و همگان را به اطاعت و پيروي آن حضرت فراخواند. اين حديث را علاوه بر مفسران و محدثان شيعه، بسياري از مورخان، مفسران و محدثان اهل سنت از جمله طبري، ابن اثير، ابن ابي حاتم، ابن مردويه، ابي نعيم، بيهقي، ثعلبي و ابن ابي الحديد در كتب تاريخ، تفسير و حديث خود نقل كرده اند. (19)
صفحات: 1· 2