واجب است مسلمانى كه محتضر(در حال جان دادن) است را رو به قبله بگردانند و براي اين كار اجازه گرفتن از ولىّ او لازم نيست.
نكته1: حضرات آيات صافى، سيستانى، تبريزى: بنا بر احتياط واجب رو به قبله نمايند.
نكته 2: حضرات آيات صافى،تبريزى: اجازه گرفتن از ولىّ او به احتياط واجب لازم است.
سيستانى: چنانچه بدانند خود محتضر راضى است و قاصر هم نباشد براى اين كار لازم نيست از ولىّ او اجازه بگيرند و در غير اين صورت اجازه گرفتن از ولىّ او بنا بر احتياط، لازم است.
- مستحبّ است شهادتين و اقرار به دوازده امام عليهم السلام و ساير عقايد حقّه را، به او طورى تلقين كنند كه بفهمد و اين كار را تا وقت جان دادن ايشان تكرار كنند.
- مستحبّ است اين دعاها را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثيرَ مِنْ مَعاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طٰاعَتِكَ يٰا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِير اقْبَلْ مِنِّي الْيَسيرَ و اعْفُ عَنِّي الْكَثيرَ انَّك انْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ اللّٰهُمَّ ارْحَمْنى فَانَّكَ رَحيمٌ.
- مستحبّ است كسى را كه سخت جان مىدهد، اگر ناراحت نمىشود به محلّ نمازش ببرند.
- مستحبّ است براى راحت شدن محتضر بر بالين او سوره مباركۀ «يس، و الصّافات و احزاب» و «آيةالكرسى» وآيۀ پنجاه و چهارم از سورۀ «اعراف» و سه آيۀ آخر سورۀ «بقره» بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.
- تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چيز سنگين روى شكم او و بودن جُنُب و حائض كنار او و هم چنين حرف زدن زياد و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.
منبع:
توضيح المسائل مراجع/ ج1/ 540 /533
سفید، زرد، آبی، قرمز، سیاه؛ پس از مدت ها تلاش برای رسیدن به موفقیت، به آخرش که می رسی، برترین رنگ کمربند مصیبت می شود: مشکی.
کلی کیف می کنی، جشن می گیری، دوستان و آشنااین را پیامک [sms] باران کنی! برای رو کم کنی بعضی ها هم که شده، مراسمی میگیری. با چشمان قلمبه، ابرو های شیب درا و لب و لوچه ی وارفته می پرسند: حالا چه کمربندی گرفتی؟ با افتخار می گویی: مشکی!!
یعنی مهم و با ارزش شدی، قوی شدی، از این به بعد همه باید حواس شان را جمع می کنند؛ چون با کوچک ترین حرکت اضافی، حسابی حالشان را می گیری!
باورکن سیاهی چادر هم همین کار کرد هارا دارد، با دهها قابلیت و توانایی دیگر! کسی جرات نمی کند دنبالت راه بیفتد، متلک بگوید، ماشینها برایت بوق بزنند و تعارف کنند؛ چون شکوه و ابهت چادرت به همه می فهماند که تو مهم و با ارزشی و شرافت خود را فدای چند لحظه لبخند و شوخی های شیطانی آنان نمی نمایی.
با چادر همه روی تو حساب ویژه باز می کنند و حساب کار دستشان می آید.
کتاب دختر باید خانوم باشد / ص 40
وحدت، مهم ترین عامل بقا برای یک جامعه است. کمال، ترقی و پیشرفت جوامع، جز در پرتو وحدت کلمه و برادری، همکاری و هماهنگی میسر نمی گردد.
پژوهش ها ثابت کرده است که حتی حیواناتِ هم آهنگ و متحد، از نعمت بقا و لذات زندگی، از حیوانات قوی که متحد نباشند، بیشتر بهره مند می گردند؛ برای مثال مورچگان با وجود اینکه ضعیفند و دشمنان زیادی دارند، زندگی اجتماعی و اتحاد و اتفاقشان موجب شده که بتوانند به یکدیگر کمک کنند، لانه بسازند، طعام ذخیره نمایند تا کمتر در معرض خطر دشمنان قرار گیرند و به هنگام خطر، چاره بیندیشند و از خطرها در امان بمانند. با این تفاوت که وحدت و هماهنگی حیوانات یک امر طبیعی و غریزی است و حال آنکه انسان از روی تدبر و مقایسه و استدلال، امور را بررسی می کند و انجام می دهد
منبع:
محمد برفی، جلوه های عینی وحدت، تهران، اسعدی، 1376، ص 175.
مهم اين نيست كه شما چطور عبادت ميكنيد، مهم اين است كه اين عبادت شما استاندارد هست يا نه، الان رب گوجه استاندارد دارد، الان هر كشكي كه بخواهي بخري، استاندارد دارد. عبادت ما هم بايد استاندارد باشد. و لذا جوانها و آقايان و خواهر و برادر كه پاي تلويزيون هستيد، عقايدتان را به يك اسلام شناس درجهي يك، عرضه كنيد. حمد و سورهتان را نزد يك قاري بخوانيد، ممكن است كه يك عمري نماز بخوانيد، بعد اي خاك بر سر، نمازمان غلط بوده است. يك آدم بسيار مهمي نماز ميخواند، مهم بود، حالا من اسمش را نميبرم، ميگفت: «سبحان ربي الاَ اَعلي و بحمده» «اَ اَ» گفتم: خوب اين درست نيست. درستش اين است. «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» «الْأَعْلَى» نه «اَ الْأَعْلَى» يك خورده فكر كرد، گفت: كل نمازم غلط بوده است. چه اشكالي دارد، آقاجان بنشين من پنج دقيقه نمازم را براي تو ميخوانم؟ حضرت عبدالعظيم، به امام هادي گفت: عقايدم را به شما ميگويم، ببينيد درست است يا نه؟ استدلالم را به شما ميگويم، من با اين دليل اين كار را كردم. درست است يا نه، حالا!
نميشود موجي عمل كرد.
عزاداريهاي ما هم استاندارد نيست، بيوقت عزاداري ميكنيم. دوم اينكه گاهي دروغ در عزاداري است، يك وقت يكي ميگفت كه در قرآن آيهاي جز آيهي علي ابن ابيطالب نيست. گفتم بابا نيست اينطور، آيهي تيمم هست، آيهي وضو هست، آيهي روزه هست، اميرالمؤمنين(ع)، آياتي زيادي در قرآن در شأنش هست، اما اينكه شما ميگويي در قرآن هيج آيهاي نيست جز آيهي ولايت، خوب اين دروغ است. دروغ گناه كبيره است. ما در عزاداريهايمان گناه كبيره ميكنيم. يك بندهي خدا روضه ميخواند، ميگفت: سيصد نفر ريختند دور زهرا(س) بزنند. گفتم آقا دروغ است اين! به زهرا(س) جسارت شد، سيلي زدند، در را سوزاندند، چه و چه… همه درست، اما سيصد نفر كجا ايستادند؟ آخر يك نفر كه اينجا ايستاده است، مثلاً پنج نفر دورش هستند، رديف دوم هم پنج نفر، ده نفر، رديف… مثلاً پنج رديف كه بيشتر دست آدم نميرسد كه، آخر سيصد نفر مگر سنگپراني… بله اگر تيراندازي باشد، ميشود. سنگپراني باشد، ميشود. اما زدن، بيش از ده و بيست نفر جا نيست. همينطور ميگويد. عزاداري همراه با دروغ، همراه با مبالغه، همراه با خرافات، همراه با رقابت، هيأت ما يك سرش كجاست و يك سرش كجاست! اين فكر ميكند امام حسين روز قيامت طناب ميگذارد، هر هيأتي درازتر باشد، ثوابش بيشتر است. متري كه نيست. سرش كجاست و يك سرش كجاست!
همراه با سدّ معبر! عزاداري همراه با پرخرجي! عزاداري همراه با… اصل را به شور ميدهيم. شور! شور! شور خوب است، ولي شور و شعور با هم باشد. با عدم بهداشت! كارهايي… با كم محتوايي! مخلوط كردن و هموزن كردن عزاداري با آهنگهاي بد! خروج از اعتدال!
عزاداري چنين بايد باشد، همراه با نماز جماعت. شروع با قرآن. اصل داشتن، محتوا داشتن، اشعار خوب خواندن، از اسلامشناس دعوت كردن، فقه گفتن، كوتاه گفتن، مفيد گفتن، بايد اين رقمي باشد. حالا! مهمتر از عمل، حفظ عمله.
نگاهی به چهل روز گذشته خود بیندازیم.آیا استاندارد بود ؟وآیا حفظش میکنیم؟؟؟
منبع:
درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی شهریور 90
يا نبايد توجّه داشته باشيم كه ما رييسى داريم كه بر احوال ما ناظر است؟! واى بر حال ما اگر در كارهايمان او را ناظر نبينيم، و يا او را در همه جا ناظر ندانيم! گناهان شخصى كه در خلوت انجام مى گيرد و ربطى به امور اجتماعى ندارد، استحقاق جهنّم را دارد« إِلّا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ »؛ (مگر اين كه بعد از آن توبه اى مناسب حال، انجام گيرد.) عواقب گناهان اجتماعى كه موجب تغييرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و يا تحريم حلال و ترك واجب و يا مصادره ى اموال، هتك حرمت و قتل نفوس زكيّه و ريختن خون مسلمانان و حكم به ناحقّ و…مى شود، چگونه خواهد بود؟با وجود اعتقاد به داشتن رييسى ـ كه « عَيْنُ اللّه النّاظِرَة » است ـ آيا مى توانيم از نظر الهى فرار كنيم و يا خود را پنهان كنيم؟! و هر كارى را كه خواستيم انجام دهيم؟! چه پاسخى خواهيم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او مى گيريم و به نفع دشمن به كار مى گيريم، و آلت دست كفّار و اجانب مى شويم و به آنها كمك مى كنيم! چه قدر سخت است اگر براى ما اين امر ملكه نشود كه در هر كارى كه مى خواهيم اقدام كنيم و انجام دهيم، ابتدا رضايت و عدم رضايت او را در نظر نگيريم و رضايت و خوشنودى او را جلب ننماييم! البته رضايت و سخط او در هر امرى معلوم است، و ظاهرا منتهى به واضحات مى شود، و در غير واضحات و موارد مشكوك بايد احتياط كنيم.
منبع:
سخنان آیت الله بهجت(ره) در سایت اخلاقی حوزه