به نقل از مشروح هدف از این سه سلام: «ایها النبی، علینا و علی عبادالله الصالحین، علیکم» چیست؟ منظور از سلام اول ظاهراً مشخص است که رسول اکرم (ص) است، اما مفهوم سلام دوم (علینا و علی عباد الله الصالحین) و سلام سوم (علیکم) چیست؟
سلام در زبان و ادبیات عرب به معنای درود بوده، و از این باب هم در زمان ملاقات و هم در زمان خداحافظی کاربرد دارد. این سه سلام در احادیث ذکر شده اند، اما کسی هرسه اینها را با هم واجب ندانسته است. برای فهم معنای این سلامها لازم است به ترجمه آنها دقت کنیم:
ترجمه:
«درود و سلام بر توای پیغمبر، و رحمت و برکات خدا بر تو باد».
«درود و سلام از خداوند عالم بر ما نماز گزاران و تمام بندگان خوب او».
«درود و سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد».
با توجه به این ترجمه مشخص میشود که ضمائر موجود به چه کسانی برگشت میکند.
در باب معنای سلام نیز امام صادق (ع) فرمودهاند: معنای سلام در انتهای نماز، امان است؛ یعنی کسی که امر خداوند و سنت پیغمبر(ص) را با اخلاص و خشوع انجام میدهد، برای او از بلای دنیا امان و از عذاب آخرت نجات است؛ و سلام اسمی از اسمای الهی است.
مردی از امیرمؤمنان (ع) پرسید: معنای «السلام علیکم…» چیست؟ امام فرمود: «پیشوای مترجمان فرمایش خداست و در وقتی که «السلام علیکم…» خطاب به همگان میگوید، به معنای آن است که همگی از عذاب خدا در روز قیامت مصون هستید».
همین «معنای سلام» و «جایگاه» آن سبب شده است که در پایان نماز نیز سلام بگوییم.
چون کسی که فریضه نماز را انجام داده، به نوعی خود را از عذاب سلامت بخشیده است. امام صادق (ع) میفرمایند: معنى سلام در آخر هر نماز امان است، یعنى کسى که امر پروردگار متعال را به جا آورد و به سنت پیغمبر خدا به حال خضوع و خشوع عمل کند پس او از بلاء دنیا و از عذاب آخرت در امن مى شود.
امام صادق علیهالسلام در حدیثی می فرمایند: امیرمؤمنان علیهالسلام، در مسجد کوفه بود که مردی به سراغش آمد و گفت: سلام و رحمت خدا و برکتهای او بر تو باد، ای امیر مؤمنان!
ایشان، پاسخ سلامش را داد. او گفت: فدایت شوم! قصد مسجد الأقصی کردهام. خواستم بر تو سلام کنم و با تو وداع نمایم.
فرمود: با این سفر، درپی چه هستی؟
گفت: درک فضیلت، فدایت شوم!
فرمود: مَرکب سواری خود را بفروش و توشهات را مصرف کن و در این مسجد، نماز بخوان، که نماز واجب در آن، برابر با حجّی پذیرفته شده است و نماز مستحب در آن، برابر با عمرهای پذیرفته شده است و تا شعاع دوازده میلی آن، برکتخیز است.
سمت راستش برکت است و سمت چپش حیلهورزی است. در میانه آن، چشمهای از روغن و چشمهای از شیر و چشمهای از آب نوشیدنی و چشمهای از آب پاکیزه برای مؤمنان است. کشتی نوح علیه السلام از آن جا به حرکت درآمد و بتهای نَسر و یَغوث و یَعوق، در آن قرار داشتند. هفتاد پیامبر و نیز هفتاد جانشین پیامبر که من یکی از آنهایم، در آن نماز گزارده است.
آن گاه ، در حالی که دستش را بر سینهاش گذاشته بود، فرمود: هیچ گرفتاری نیست که در آن برای درخواست نیازی از نیازهایش دعا کند، مگر آن که خداوند پاسخش را میدهد و گرفتاریاش را برطرف میسازد
“کافی،ج3، ص491 -کامل الزیارات،ص80 - تهذیب الأحکام،ج 3،ص251- بحار،ج100،ص403″
«فلسفه نماز»
قبل از پرداختن به فلسفه قنوت جزئی از نماز است، لازم است قدری بیشتر در مورد فلسفه نماز که پایه و اساس آموزه های دینی می باشد صحبت کنیم.
از آنجا که خداوند وجودی نامحدود و نامتناهی و پیراسته از هر گونه نقص و نیاز است احتیاجی به پرستش ما ندارد پس پرستش و عبادت او فی الواقع وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور او به عبادت، یک نوع لطف و مرحمت و راهنمائی خواهد بود که ما را به کمال شایسته برساند. در مجموع عبادت و خصوصاً نماز دارای یک سلسله آثار گرانبهای فردی و اجتماعی است زیرا اولاً حس تقدیر و شکر گزاری را در انسان زنده می کند، قدر دانی از مقامی که نعمتهای زیادی در اختیار او نهاده و با این سپاس گزاری، فرد، حق شناسی خود را در برابر آفریدگار خود که این همه نعمتهای گرانبها در اختیار او گذاشته اعلام می دارد.
ثانیاً نماز و عبادت مایه تکامل روحی انسان است. در نماز ما خود را با کمال مطلق مرتبط ساخته و از او کمک می خواهیم که شایستگی و لیاقت سخن گفتن با خود را به ما بدهد. ضمن این که نمازگزار همواره به یاد خداست و یاد خدا بهترین وسیله برای کنترل نفس امّاره و روح طغیانگر است چنان که غفلت از یاد خدا و بی خبری از پاداشها و کیفرهای او موجب تیرگی عقل و خرد و کم فروغی آن می شود.
انسان غافل فکر عاقبت کار ناپسند و عقوبات آن را نمی کند و این نماز است که انسان را به یاد خدا می اندازد و اثر آن غفلت را از روح و روانش پاک می سازد و هم چنین نماز گزار برای قبولی نماز خود از بسیاری از گناهان اجتناب می ورزد. مثلاً یکی از شرائط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلی است که در آن به کار می رود مانند آب وضو و غسل، لباس و مکان نمازگزار. این موضوع باعث می شود که نمازگزار اطراف حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقیّد شود و در موارد دیگر بی پروا باشد بالاخص که نمازگزار بداند شرط قبولی این است که حقوق مستمندان و زکات را بدهد، از گناهان کبیره بپرهیزد. مسأله دیگری که نمازگزار باید به آن توجه داشته باشد نظافت و بهداشت است زیرا او باید با لباس و بدنی پاک و تمیز که بعضاً مجبور است غسل نماید تا از آلودگیهای ظاهری و معنوی خود را پاک سازد و از آنجا که نماز برای خود وقت معیّنی دارد یکی از آثار آن انضباط و وقت شناسی است.
آثار و فلسفه نماز به آن چه گفته شد منحصر نیست ولی این نمونه می تواند نشانه اسرار شگرف این عبادت بزرگ باشد. البته نمازی می تواند تمام آثار را داشته باشد که با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا آورده شود. روی همین جهات است که پیامبر گرامی(ص) می فرماید: نماز چون نهر آب صافی است که انسان خود را در آن شستشو می دهد، اگر کسی در شبانه روز پنج مرتبه خود را با آب پاک شستشو دهد هرگز بدن او آلوده و کثیف نمی شود. هم چنین کسی که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در این چشمه صاف معنوی شستشو دهد، هرگز آلودگی گناه بر دل و جان او نمی نشیند (التهذیب، ج ۲ ، ص ۲۳۷ ، ۱۲- باب فضل الصلاة و…).
«فلسفه قنوت و آثار آن»
قنوت در لغت به معنای تذلل و خاکساری در پیشگاه الهی است و بالا بردن دستها در حال نماز به درگاه الهی و مطرح کردن خواست و حاجت خود به زبان دعا بیانگر حالت تذلل عبد و نیاز همه جانبه او به خداوند بی نیاز است . نمازگزار در اثنای نماز، این اجازه را می یابد که با بالا بردن دست های خود، به دعا بپردازد و خواسته های خود را مطرح نماید. قنوت در تمامی نمازهای واجب، قبل از رکوع دوم مستحب است و بهتر است ترک نشود.
در باره ئ فلسفه و رموز قنوت، گفتنی است:
۱. قنوت، بهترین حالت نیایش و طلب حاجت از خدا است. نمازگزار در این حالت سر خود را به هدفی خم می کند و دست هایش را متواضعانه بالا می برد و بدین وسیله نیازمندی و احتیاج خود را به نمایش در می آورد.
۲. نمازگزار در قنوت این اجازه را می یابد که خواسته ها و نیازهای معنوی و مادی خود را مطرح کند و استجابت آنها را از آفریدگارش طلب نماید.
به هر حال قنوت در نماز یک مرحله ئ حساس است و طبق احادیث، دعا در آن مستجاب می گردد. (وسائل الشیعه،ج ۴، ص ۹۰۹).
۳. قنوت، مناجات و راز و نیاز صمیمانه با خدا است. در قنوت نمازگزار از حالت رسمی خارج می شود و با دعاها و ذکرهای مختلف و مورد علاقه، به صحبت و درد دل کردن با خدا می پردازد. این شیرین ترین لحظه ای است که در سایر ارکان و اعمال نماز کمتر مشاهده می شود. پس در قنوت دعای خاصی لازم نیست و به فرموده امام صادق (ع) هر دعایی که بر زبان جاری شد، خوب است.
۴. قنوت، وسیله ای برای آسان گرفتن مراحل حسابرسی در قیامت است. پیامبر (ص) می فرمایند: (اطولکم قنوتا فی دار الدنیا، اطولکم راحة یوم القیامة فی الموقف ، کسی که در دنیا (در نماز) قنوت طولانی داشته باشد در قیامت راحت ترین فرد در موقف (حسابرسی) خواهد بود. بحار الانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).
۵. قنوت و دعای در آن، نشانه تواضع و خدا خواهی انسان است. خداوند می فرماید: (مرا (با خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود باشد که با ذلت و خواری، داخل جهنم شوند. مؤمن ۴۰، آیه ۶۱).
۶. توجه واقعی به خدای آسمان ها و زمین ؛ نمازگزار با بالا بردن دست های خود به سوی آسمان، به عظمت و بزرگی خدا اعتراف کرده و همه چیز و همه کس را از او می داند. خداوند در همه جا حضور دارد ؛ ولی ما متوجه این مطلب نیستیم. از این رو بهترین حالت این است که دست ها را به سمت فضای بی کران و لایتناهی بگیریم و خدای خود را در هر کجا که هست یاد کنیم و از او استعانت جوییم.
۷. تقویت نیرو و اراده ؛ دکتر فرانک لاباخ می نویسد:(هنگام زانو زدن و دعا کردن چقدر ضعیفیم و هنگام برخاستن چقدر پر از نیرو. پس چرا ما چنین سستی به خود یا دیگران روا می داریم (و دعا نمی کنیم) که پیوسته نیرومند نباشیم؟ چرا گاه گاهی دچار غم شده و نا توان، ترسو، مضطرب و رنجدیده می شویم در صورتی که دعا و نیایش با ما است و شادی با ما است و نیرو و شهامت نزد خدا است…). (نماز از دیدگاه دانشمندان، ص ۲۱۶).
۸. تکمیل کردن نماز ؛ امام صادق (ع) می فرمایند: (کسی که عمدا قنوت نماز را ترک کند، نمازش، نماز (کاملی) نیست). (اسرار الصلاة جوادی آملی، ص ۱۱۳).
با توجه به این که روح نماز، عبودیت و اظهار بندگی و فقر و عجز و نیاز به درگاه خالق هستی است قنوت در نماز با توجه به هیئت و قالب و محتوای آن با این هدف هماهنگی کامل دارد .
هر چند بهتر است نماز با چشم باز خوانده شود و نمازگزار به مهر و محل سجده نگاه كند و نماز با چشم بسته مكروه و ترك آن بهتر است؛ ولى براى كسانى كه با بستن چشمان خود در نماز، تمركز بيشترى پيدا مىكنند و حضور قلبشان در نماز، افزايش مىيابد، نماز با چشم بسته اشكالى ندارد.
شهيد ثانى (ره) در اين باره مى فرمايد: «چشمان خود را ببندد و يا در جايى تاريك و يا در مكانى كه چيزى جلب كننده نظر، در مقابل او نباشد و يا نزدراه درمان فرد ضعيف و عاجزى كه با اندك چيزى كه چشمش مى بيند و يا گوشش مى شنود، فكرش پراكنده مى گردد؛ آن است كه در نماز يك ديوارى كه چشم اندازى نداشته باشد، نماز بخواند و از نماز خواندن در مكان هايى كه داراى نقش و نگار است و بر فرش هاى زينتى، خوددارى كند»[1].
بيان اين نكته لازم است كه حالت انسان، از نظر كنترل نيروى خيال يكسان نيست؛ چون گاهى در برخى افراد، نماز در جاى تاريك و با چشم بسته، نه تنها مانع فعاليت نيروى خيال نمى گردد؛ بلكه باعث افزايش آن مى گردد. به همين جهت، هر كس در مورد نماز خواندن با چشم باز و يا بسته و نيز در جاى خلوت و يا در حضور ديگران، بايد حال خود را ملاحظه كرده، و بر طبق آن عمل كند.[2]
منبع:
[1] شهيد ثانى، التنبيهات العليه على وظائف الصلاه القلبيه، ص 110.
[2] حضور قلب در نماز، ص 54.
رحيم كارگر، حضور قلب در نماز، ص 39.
منبع:انوارطاها
4رکعت نماز به جای نماز های قضا شده!…
با شروع یک مناسبت مذهبی یا آغاز یک رویداد دینی یکی از مسائلی که در فضای مجازی به سرعت انتشار داده میشود، ذکر اعمال مستحبی است و مخاطب بدون بررسی سندی یا روایی موضوع مبادرت به پخش مجدد آن در گروهها و کانالهای موجود در این فضا میکند. از جمله خواندن فلان دعا تا دق الباب مساجد و حتی نمازی برای جبران نماز قضا!
به این محتوا دقت کنید:
اگر نماز قضا دارید، حضرت رسول (صلی الله و علیه) فرمود: هر که نماز قضا بر ذمهاش باشد. قبل از ظهر جمعه آخر ماه رمضان چهار رکعت نماز بخواند. به ۲ سلام. در هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه آیةالکرسی و ۱۵ مرتبه سوره «کوثر». این نماز، ثواب ۲۰۰ سال نماز قضا را کفایت میکند و روایت دیگر از آن حضرت ثواب ۴۰۰ سال و روایت از امیرالمؤمنین ۶۰۰ سال و از حضرت رسول (صلی الله و علیه) سئوال کردند مردم آخرالزمان بیش از ۱۰۰ سال عمر نمیکنند. حضرت رسول (صلی الله و علیه) فرمود: نماز قضاهای پدر و مادر و قربای او را کفایت میکند و بعد از نماز این دعا را بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا سامِعَ الصَّوتِ یا جامِعَ الفوَتْ یا مُحْیَ الْعِظام بَعْدَ الْمَوتْ صَلِّ عَلی مُحمَّد و آل مُحمَّد وَاجْعَل لی فَرَجالی وَمَخْرَجاً مِمّا اَنَا فیهِ اِنَّکَ تَعْلَمَ وَاَنْتَ تَقْدِرَ وَلا اَقدِر وَاَنْتَ عَلّامُ الْغُیوب یا واهِبَ العْطَا یا غافرَ الْخطا یا یاسُبّوُح یا قُدّوُس یا رَبَّ الْمَلائَکَةِ وَالرّوح رَبِ غْفِرْ وَرْجَمْ وَتَجاوَرزْعَمّا تَعَلَمْ اِنَّکَ اَنْتَ العَلِیُّ الَاعْظَمْ یا ساتِرَ الْغُیوُب یا کاشِفَ الکُروُب یا غافِرَ الذَنُوبَ یا ذَالْجَلالِ وَالِاکْرام برحمتک با ارحم الراحمین
و اما….
در این زمینه صحت یا سقم این حدیث را از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی جویا شدیم که در ادامه میآید:
اولاً: طبق جستوجویی که در منابع معتبر روایی شیعه داشتیم، این روایت را نیافتیم.
ثانیاً: بر فرض وجود چنین روایتی مفاد آن با سایر روایات قطعی و معتبر در تعارض است. زیرا روایات متعددی دلالت بر «وجوب قضاء ما فات کما فات» (۱) دارد؛ یعنی قضاء نمازی که فوت شده و از دست رفته، باید همانگونه که از دست رفته باشد. اگر ۲ رکعت بود ۲ رکعت، اگر شکسته بوده شکسته و …. بنابراین هیچ چیزی جز بجا آوردن نمازهای قضا شده نمیتواند جایگزین آن شود.
بر فرض صحت سند، منظور این است که ثواب نمازهای قضا را دارد، نه این که جای آن را پر کند. مثل اینکه درباره برخی کارها گفته شده ثواب حج را دارد. معنای آن این نیست که اگر مستطیع هست، نیازی به حج رفتن نیست.
بنابراین به نظر میرسد این شایعه به منظور تخریب باورها و ادا نشدن تکالیف مکلفان منتشر شده است. در واقع برای متزلزل کردن اعتقاد مردم نسبت به فریضه نماز است و افرادی با جعل و انتشار این نوع مطالب درصددند که از ارزش و اعتبار این امر مهم دینی بکاهند تا این امر در ذهن مردم نهادینه شود که اگر نماز نخواندی مهم نیست؛ چرا که در اوقاتی مخصوصی میتوان همه آن را یک جا بجا آورد و جبران کرد!
پینوشت:
۱ـ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، سال ۱۴۰۹ هـ.ق، ج۸، ص ۲۶۸.