معالجه عملى مرض ريا
و اما علاج عملى ريا، آن است كه: خود را عادت دهد به پنهان داشتن عبادات. و در هنگام عبادت، در به روى مردم ببندد - همچنان كه معاصى خود را از مردم پنهان مى دارد - تا دل او قانع شود به اطلاع خدا بر عبادات او، و نفس او ديگر خواهش آگاهى مردم را به اعمال او نكند.
و مخفى نماند كه: كسى كه عبادت را به جهت طمع از مردم، و حب مدح ايشان به جا نياورد و مطلقا ريا در نظر او نباشد بلكه به جهت امر الهى به عبادت پردازد باز بسيار مى شود كه شيطان مردود، دست از او بر نمى دارد و در صدد معارضه با او بر مى آيد، خصوصا در اثناى عبادت. پس چيزهايى به خاطر او مى رساند و توهمات و افكار به دل او مى افكند تا اينكه اندك ميلى به ريا از براى او پيدا مى شود و دل او را مضطرب مى گرداند. و اگر در آن وقت آن كس خود كراهت از آن حالت داشته باشد و با نفس خود مجادله نمايد و بر آن متغير گردد بر او گناهى نيست، و عبادت او فاسد نمى شود.
و بايد كه اگر چنين وسوسه اى از شيطان حاصل شود به آن التفات نكرد. و متوجه آن نشد. و دل را مشغول عبادت گردانيد. و حضور قلب در عبادت را از دست نداد. و به مجادله شيطان و معارضه با آن نپرداخت، زيرا مى شود كه شيطان از ريا كردن كسى مايوس باشد اما توهم ريا را به خاطر او بگذراند، به جهت اين كه او در صدد معارضه و مجادله دفع آن توهم برآيد و از حضور قلب باز ماند. و اگر آدمى پى دفع آن توهم رود و مشغول جواب شيطان گردد، شيطان به مطلوب خود مى رسد و دست از آن شخص بر نمى دارد. و اما هرگاه ملتفت آن نگردد و به قوت قلب، متوجه عبادت شود از او مايوس مى شود و ديگر پيرامون او نمى گردد.
منبع:
معراج السعاده