چرا خداي مهربان تر از مادر، دوزخ را آفريد؟
در نظام حكيمانه الهى همان طور كه وجود بهشت در كل نظام هستى، ضرورى و سودمند است؛ وجود دوزخ نيز لازم و فايده مند است. وقتى خداوند متعال نعمت هاى خود بر بندگان را بر مى شمارد، جهنم و عذاب هاى آن را در رديف نعمت ها قرار داده، مى گويد: («… هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ») [1]؛ «اين است همان جهنمى كه تبه كاران آن را دروغ مى خواندند؛ ميان آتش و آب جوشان مى گردند. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟»
يكى از فوايد دوزخ، اين است كه بسيارى از انسانها را از بدى، انحراف و كجروى باز مى دارد. چه بسيار كسانى كه از خوف جهنم، به سعادت و شرافت جاودانه نايل آمده اند. اگر خداوند حكيم دوزخ را در شمار نعمت ها آورده است، واقعاً نعمت بزرگى را تذكر داده؛ چرا كه بدون آن بيشتر انسان ها اهل بندگى و حركت در جهت تكامل نيستند.
صفحات: 1· 2
نظام اسلامی حرف های زیادی دارد؛ حرف های تازه ی زیادی دارد- و در دهه های آینده، نیروی انسانی ما، نیرویی که امروز شما دارید تربیت می کنید، با همّت خود، با عزم خود، با سواد خود و دانشی که آموخته، با روحیّاتی که به او داده شده، خواهد توانست این حصار وابستگی و تعطیل و مانند اینها را بشکند و واقعاً یک حرکت به معنای واقعی بکند و ایران و ایرانی در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد؛ یا این خواهد شد، یا خدای نکرده، وارد یک دوران تحقیرشدگی طولانی دیگری خواهد شد، اگر چنانچه این خصوصیّات را نیروی انسانی ما نداشته باشد؛ اگر نیروی انسانی ما وابسته اندیشید، وابسته حرکت کرد، از وابستگی خوشش آمد، قدر استقلال را ندانست، قدر اسلام و ارزش های اسلامی را ندانست، به خودش بیاعتماد بود -اگر اینجور بود- آن وقت ما وارد یک دالان تاریک طولانی دیگری خواهیم شد، مثل همین دورانی که در زیرسلطه ی غرب از اندکی قبل از مشروطه تا قبل از انقلاب قرار داشتیم که با زحمت زیاد و با تلاش زیاد، توانستیم خودمان را به یک نحوی نجات بدهیم؛ باز وارد همان فرآیند تلخ دشوار گذشته خواهیم بود. این بستگی دارد به اینکه شما امروز این دانشجو را چهجوری پرورش بدهید. بنابراین پرورش دانشجو به نظر من خیلی مهم است.
شما جوان را باید تربیت کنید برای آن صورت اوّل؛ برای اینکه این جوانی که امروز شما تربیت می کنید، بتواند در قبال قضایای آینده و حوادث و تحوّلات مهمّی که جهان در مقابل خود دارد -نه فقط کشور ما یا منطقهی غرب آسیا که البتّه تحوّلات جهانی، اینجا هم اثر دارد یا یکی از مراکز مهمّش اینجا است، لکن تحوّلاتی که من عرض می کنم تحوّلات جهانی است؛ زمینههای علمی و عملی و سیاسی و تقسیم قدرت و امثال اینها؛ تحوّلات عجیبی وجود خواهد داشت- یک عنصری باشد مقاوم، با عزم و اراده، با ایمان، دارای اعتماد به نفْس، کاربلد، کاردان، آگاه باشد، عمیق باشد، انقلابی باشد، متدیّن باشد تا بتواند در آن روز کشور را به راهی که شایستهی او است ببرَد.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری (دام عزه )در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها - ۱۳۹۶/۰۳/۳۱
امام على علیه السلام:
شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ؛
امام على علیه السلام:بدترین وطن، وطنى است که ساکنانش در آن ایمن نباشند.
منبع:
[ غررالحکم و دررالکلم، ح ۵۷۱۲.]
یکی از رنج هایی که خدابه رخ ما میکشه،رنج مرگ هست.چرا خداوندمرگ رو این قدر سخت،وحشت انگیز و هولناک قرار داده،که حتی یاد اون،لذت هارو ازبین می بره؟ چون می خواد تو از روز اول با مرگ زندگی کنی. برای همین می فرماید:((مرگ و زندگی رو آفرید؛الذی خلق الموت والحیاه)).در این آیه می بینید که خدا ابتدا مرگ رو بیان میکنه؛انگار خدامرگ رو قبل از زندگی آفریده است! رسول خدا(صلی الله علیه واله سلم)می فرماید:((اگر مرگ انسان را موعظه کند،کافی است؛کفی با الموت واعظا))مرگ رو فراموش نکنید.ما با تلخی و رنج باید خودمون رو تربیت کنیم.مرگ واقعا آدم رو (( آدم )) می کنه؛و مرگ ،تلخ و رنج آور است. انسان نباید از مرگ که تلخ ترین واقعه ی زندگی انسان است غافل بشه.امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:( یاد کردن مرگ ،شهوات و تمایلات نفسانی رو در قلب انسان نابود کرده و ریشه های غفلت رو از دل می کند،و قلب را به وعده های الهی تقویت نموده و طبیعت و فطرت انسانی را لطیف و نرم می کند و نشانه های هوی و هوس رومی شکند. آتش حرص و تمع رو خاموش میکند،و دنیاو زندگی دنیوی را در نظر انسان کوچک و خوار می کند…و اگر کسی از جریان مرگ عبرت نگرفته ،و درمورد بیچارگی و حالت ضعف، عجز و ذلت خود تفکر نکرده باشدو از مدت طولانی اقامت در قبر،و حالت تحیر و وحشت خود در قیامت و محشر تفکر نکند،در چنین کسی خیر و امید سعادتی نخواهد بود…))کسی که از مرگ عبرت نگیره ،دیگه آدم شدنی نیست.
منبع/ کتاب تنها مسیر آرامش
نکند رمان بیش از قرآن شود!
اگر زندگی ما جوری شد که رمان را بیشتر از قرآن خواندیم بدانید که راه انحرافی است. انسمان با کتاب های رمان اگر بیشتر از قرآن شد بدانیم که در مسیر انحرافی قرار گرفتیم. رمان می خوانید عیبی ندارد اما به چه قیمتی؟ جوری نشود که قرآن کم رنگ شود. دیدید مقام معظم رهبری اخیرا چه فرمودند؟ امیدواریم که این در مساجد باب شود ساز و کارش دیده شود که یک نفر بیاید روی منبر بنشیند قرآن بخواند و مردم هم بنشینند گوش دهند. مثل کسی که سخنرانی می کند. جلسه ای باشد که یک نفر بنشیند قرآن بخواند دیگران هم گوش کنند. این اثر دارد. خصوصا اگر کسی بتواند با خواندنش آیات را در دل انسان بنشاند؛ یعنی آنجایی که سخن از عذاب است لحنش یک جور باشد؛ آنجایی که پاداش و بهشت و اینهاست یک جور بنشاند.
در روایتی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده حضرت فرمودند که «خَيْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ» بهترین شما آن کسانی هستند که قرآن را یاد می گیرند و قرآن را یاد می دهند. منتها اینجا دیگر حضرت تلاوت نفرمودند قرآن را فرمودند. حالا این تعلم قرآن مراتب دارد؛ یک کسی می رود تلاوت قرآن یاد می گیرد، یک کسی می رود تجوید قرآن یاد می گیرد، یک کسی میرود تفسیر قرآن یاد می گیرد همه اینها را شامل می شود یا کسی اینها را تعلیم می دهد به دیگران. انس ما با قرآن کم است. ماه رمضان تمرینی است برای ما که بعد از ماه رمضان نیز انس با قرآن را داشته باشیم.
منبع :پایگاه اطلاع رسانی حوزه