بهوش باشيم!
21 آبان 1391
صبح كه مي شود،در شكل و شمايل يك دوره گرد،
با چرخ دستي اش،دركوچه هاجار مي زد:(آي كتاب دارم كتاب
،ارزان وزيبا،از من بخريد.)كتاب هايش جذاب بودند.
كوچك وبزرگ دورش حلقه مي زدند وكتاب مي خريدند.
چيزي نگذشت كه بيماري تمام محله را گرفت،
كتاب هايش آلوده بودواوآدمكشيطان صفت دنيا گرايي بود
كه سم مهلك را در پوشش كتاببه جان محله ريخته بود.
فاجعه اي كه به سادگيقابل جبران نبود.
بهوش باشيم اين دوره گرددر محله شماسرك نكشد.