سوره احزاب، آيه 40: «مَّا كانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَكِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيماً»
خاتميت چگونه با سير تكاملى انسان سازگار است ؟ مگر جامعه انسانيت ممكن است متوقف شود؟ مگر سير تكاملى بشر حد و مرزى دارد؟ مگر با چشم خود نمى بينيم كه انسانهاى امروز در مرحله اى بالاتر از علم و دانش و فرهنگ نسبت به گذشته قرار دارند؟ با اين حال چگونه ممكن است دفتر نبوت به كلى بسته شود و انسان در اين سير تكامليش از رهبرى پيامبران تازه اى محروم گردد؟
اين سؤال با توجه به يك نكته روشن مى شود و آن اينكه: گاه انسان به مرحله اى از بلوغ فكرى و فرهنگى مى رسد كه مى تواند با استفاده مستمر از اصول و تعليماتى كه نبى خاتم به طور جامع در اختيار او گذارده راه را ادامه دهد بى آنكه احتياج به شريعت تازه اى داشته باشد.
اين درست به آن مى ماند كه انسان در مقاطع مختلف تحصيلى در هر مقطع نياز به معلم و مربى جديد دارد تا دوران هاى مختلف را بگذراند، اما هنگامى كه به مرحله دكترا رسيد و مجتهد و صاحبنظر در علم يا علوم مختلفى گرديد در اينجا ديگر به تحصيلات خود نزد استاد جديدى ادامه نمى دهد، بلكه به اتكاء آنچه از محضر اساتيد پيشين و مخصوصا استاد اخير دريافته، به بحث و تحقيق و مطالعه و بررسى مى پردازد، و مسير تكاملى خود را ادامه مى دهد، و به تعبير ديگر نيازها و مشكلات راه را با آن اصول كلى كه از آخرين استاد در دست دارد حل مى كند. بنابر اين لزومى ندارد كه با گذشت زمان همواره دين و آئين تازه اى پا به عرصه وجود بگذارد.
و به تعبير ديگر انبياى پيشين براى اينكه انسان بتواند در اين راه پر نشيب و فرازى كه به سوى تكامل دارد پيش برود هر كدام قسمتى از نقشه اين مسير را در اختيار او گذاردند، تا اين شايستگى را پيدا كرد كه نقشه كلى و جامع تمام راه را، به وسيله آخرين پيامبر از سوى خداوند بزرگ، در اختيار او بگذارد.
بديهى است با دريافت نقشه كلى و جامع نيازى به نقشه ديگر نخواهد بود و اين در حقيقت بيان همان تعبيرى است كه در روايات خاتميت آمده و پيامبر اسلام را آخرين آجر يا گذارنده آخرين آجر كاخ زيبا و مستحكم رسالت شمرده است.
اينها همه در مورد عدم نياز به دين و آئين جديد است اما مساله رهبرى و امامت كه همان نظارت كلى بر اجراى اين اصول و قوانين و دستگيرى از واماندگان در راه مى باشد، مساله ديگرى است كه انسان هيچ وقت از آن بى نياز نخواهد بود، به همين دليل پايان يافتن سلسله نبوت هرگز به معنى پايان يافتن سلسله امامت نخواهد بود، چرا كه «تبيين» و «توضيح اين اصول» و «عينيت بخشيدن و تحقق خارجى آنها» بدون استفاده از وجود يك رهبر معصوم الهى ممكن نيست.
منبع:
تفسير نمونه، ج 17، ص345,346.
سوره يوسف، آيه 43: «وَ قَالَ الْمَلِكُ إِنىِّ أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَ سَبْعَ سُنبُلَتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يَابِسَاتٍ يَأَيهَُّا الْمَلَأُ أَفْتُونىِ فىِ رُءْيَاىَ إِن كُنتُمْ لِلرُّءْيَا تَعْبرُُونَ»
1- تعبيرى كه يوسف براى اين خواب كرد چقدر حساب شده بود. گاو در افسانه هاى قديمى سنبل “سال” بود، چاق بودن دليل بر فراوانى نعمت، و لاغر بودن دليل بر خشكى و سختى. حمله گاوهاى لاغر به گاوهاى چاق دليل بر اين بود كه در اين هفت سال بايد از ذخائر سالهاى قبل استفاده كرد.
و هفت خوشه خشكيده كه بر هفت خوشه تر پيچيدند تاكيد ديگرى بر اين دو دوران فراوانى و خشكسالى بود، به اضافه اين نكته كه بايد محصول انبار شده به صورت خوشه ذخيره شود تا به زودى فاسد نشود و براى هفت سال قابل نگهدارى باشد.
و اينكه عدد گاوهاى لاغر و خوشه هاى خشكيده بيش از هفت نبود، نشان مى داد كه با پايان يافتن اين هفت سال سخت، آن وضع پايان مى يابد و طبعا سال خوش و پر باران و با بركتى در پيش خواهد بود. و بنابراين بايد به فكر بذر آن سال هم باشند و چيزى از ذخيره انبارها را براى آن نگهدارند!
در حقيقت يوسف يك معبر ساده خواب نبود بلكه يك رهبر بود كه از گوشه زندان براى آينده يك كشور برنامه ريزى مى كرد و يك طرح چند ماده اى حد اقل پانزده ساله به آنها ارائه داد، و چنان كه مي دانيم اين تعبير خواب توام با راهنمايى و طراحى براى آينده، پادشاه مصر و اطرافيان او را تكان داد و موجب شد كه هم مردم مصر از قحطى كشنده نجات يابند و هم يوسف از زندان و هم حكومت از دست خودكامگان!
2- نكته دوم اين است كه قدرت خداوند فوق آنچه ما تصور مى كنيم است. اوست كه مى تواند با يك خواب ساده كه به وسيله يك جبار زمان خود ديده مى شود هم ملت بزرگى را از يك فاجعه عظيم رهايى بخشد و هم بنده خاص خودش را پس از سالها زجر و مصيبت رهايى دهد.
بايد سلطان اين خواب را ببيند و بايد در آن لحظه ساقى او حاضر باشد، و بايد به ياد خاطره خواب زندان خودش بيفتد، و سرانجام حوادثى مهم به وقوع پيوندد. اوست كه با يك امر كوچك، حوادث عظيم مى آفريند. آرى به چنين خدايى بايد دل ببنديم.
3- خواب هاى متعددى كه در اين سوره به آن اشاره شده از خواب خود يوسف گرفته تا خواب زندانيان، تا خواب فرعون مصر و اهميت فراوانى كه مردم آن عصر به تعبير خواب مى دادند نشان مى دهد كه اصولا در آن عصر تعبير خواب از علوم پيشرفته زمان محسوب مى شد. و شايد به همين دليل پيامبر آن عصر يعنى يوسف نيز از چنين علمى در حد عالى برخوردار بود كه در واقع يك اعجاز براى او محسوب مى شد.
مگر نه اين است كه معجزه هر پيامبرى بايد از پيشرفته ترين دانش هاى زمان باشد؟ تا به هنگام عاجز ماندن علماى عصر از مقابله با آن يقين حاصل شود كه اين علم سرچشمه الهى دارد نه انسانى.
منبع:
تفسير نمونه، ذيل آيات 43 الي 49 سوره يوسف.
زندگی علی علیه السلام از تولد تا شهادت درس بود. درس هایی که دوست و دشمنِ منصف به برتری آن معترفند. درس هایی که شاگردان مکتبش، از بزرگان عالم در عصر خودشان شدند. شخصیت هایی بی نظیر همچون امام خمینی (ره) که از پیروان حقیقی و نمونه ی این مکتب در عصر ما بود.
علی علیه السلام انسانی بزرگ و کامل بود که بررسی زندگی و حتی جزئی ترین رفتار ایشان، نکته هایی در بر دارد که عاملین خود را به سعادت می رساند. او آنقدر بزرگ بود که به عنوان یک شاخص عمل می کرد. اگر کسی می خواست ، ظهور خوبی ها را در کسی ببیند، باید علی (علیه السلام) را می دید.
حتی بعد از چهارده قرن، مطالعه زندگی او و اعجاب زیبایی های رفتاری و خلقی اش، زبان تحسین محققین را گشوده است.
«جرج جرداق»، ادیب و نویسنده ی مسیحی، در ستایشی دعاگونه می گوید: « ای دنیا چه می شود اگر تمام نیروهای خود را فشرده سازی و در هر زمان مردی چون علی را با خرد و قلب و زبان و ذوالفقارش بیاوری…»
این گونه ستایش ها که کم هم نیستند، نشان از نیاز و تشنگی انسان های آزاده ی امروز به شخصیت هایی مثل علی (علیه السلام) است.
دغدغه های انسانی، فراتر از جغرافیا، نژاد، زبان و یا حتی زمان است. بزرگانی چون علی علیه السلام، فراتر از زمانه ی خود بودند و هیچ گاه محدود به افراد خاصی نمی شوند و هرکس در هرزمان و از هرجای عالم، از دستوراتش پیروی کند، از جنس او می شود.
«نویسیان» که یک دانشمند مسیحی است، نگاه جالبی در این باره دارد. او می گوید: «اگر امام علی (علیه السلام) این خطیب با عظمت و این گوینده ی زبردست، امروز در همین عصر، بر منبر کوفه می نشست، شما می دیدید که مسجد کوفه با آن همه وسعت، از مردم مغرب زمین و دانشمندان جهان برای استفاده از دریای خروشان علم علی (علیه السلام) موج می زد.»
بدون شک در این یادداشت کوتاه، امکان تبیین شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام نیست. تنها نکته ای که می توان به عنوان هدف این مطلب در نظر گرفت؛ یادآوریِ ضعف ما در شناخت و تبعیت از شخصیت بزرگی است که ما خودمان را به لحاظ دینی به ایشان نزدیک می دانیم. شخصیتی که ما به یادگیری دستوراتش برای زندگی مان نیاز داریم و این کوتاهی ما، جز جفای در حق خودمان نخواهد بود. خوب است که سوای گفتار؛ در عمل هم مولایمان «علی» (علیه السلام) باشد.
امیرالمومنین امام علیبنابیطالب علیهالسلام فرمودند:
نیکو کنید تلاوت قرآن را که آن سودمند ترین داستان هاست، و بدان شفا جوئید که آن شفای سینه هاست. و پیروی کنید نوری را که خاموش نشود، و چهره ای را که کهنه نشود، و فرمانبردار باشید و تسلیم دستور آن باشید که با تسلیم بودن هیچگاه گمراه نشوید.
متن حدیث:
أحسنوا تلاوة القرآن فإنّه أحسن القصص و استشفوا به فإنّه شفاء الصّدور و اتّبعوا النّور الّذی لا یطفی و الوجه الّذی لا یبلی و استسلموا و سلّموا لأمره فإنّکم لن تضلّوا مع التّسلیم.
«غررالحکم و دررالکلم، ٨١٢٨ ٤-ص ٣١٠»
روز قدس در بیانات امام خمینی(ره)
** نامگذاری روز همبستگی مسلمانان
«من در طی سالیان دراز خطر اسراییل غاصب را گوشزد مسلمین نموده ام که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران می کند. من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنیم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند…» (پیام امام خمینی برای نامگذاری روز جهانی قدس، هفدهم مرداد 1358)
**روز قدس، روزحکومت اسلامی
«روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرت ها فهماند که دیگر آنها نمی توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم می دانم، روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند.»(صحیفه امام، جلد 9، ص 278)
**روز اجرای قوانین اسلام
«…روز قدس روزی است که باید به همه ابرقدرت ها هشدار داد که باید دست خود را از روی مستضعفین بردارید و سر جای خود بنشینید… روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همه ابرقدرت ها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما، به واسطه عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد، روز قدس، روز حیات اسلام است.» (صحیفه امام، جلد 9، ص277)
روز قدس در بیانات مقام معظم رهبری
** ملت ایران حامی فلسطین
«… روز قدس را گرامی بدارید و آن را بزرگ بشمارید. البته تبلیغات جهانی منعکس نمی کنند؛ نکنند. آن کسانی که در زندانهای فلسطینی هستند، به ما گفته اند که از شعار شما و حضور شما و مشت گره کرده ی شما - که حاکی از نیت و عزم صادقانه ی شماست - احساس قوت و قدرت می کنند و ایستادگی می نمایند. آن کسی که در پشت دیوارهای زندان فلسطینی است، باید احساس تنهایی نکند، تا بایستد. آن زن و مردی که در کوچه ها و خیابانهای بیت المقدس و نوار غزه و شهرهای دیگر فلسطین اشغالی مورد تهاجم اراذل و اوباش صهیونیست است، باید احساس کند که شما پشت سرش هستید، تا بتواند مقاومت کند…» (سخنان رهبری در خطبه های نمازجمعه،شانزدهم فروردین 1370)
**حمایت از فلسطین نشان دهنده پیوند مردم با نظام جمهوری اسلامی
«…هر چیزی که در کشور ما حاکی از حضور مردم است، دشمن در تبلیغات جهانی سعی می کند آن را پوشیده بدارد. میلیون ها نفر در شهرهای مختلف و در تهران، در مراسم روز قدس و در اجتماعات عظیم به مناسبت های مختلف اجتماع می کنند؛ این ها را در تبلیغات شان منعکس نمی کنند؛ چون حاکی از پیوند مردم با نظام جمهوری اسلامی است؛ نمی خواهند این در دنیا مسجل بشود؛ نمی خواهند برای ذهن عمومی ملت ایران این باور به وجود بیاید؛ بلکه سعی می کنند آنها را هرچه کوچکتر هم نشان بدهند. یک میلیون جمعیت را می گویند دهها هزار نفر! در تبلیغات جهانی این طوری است! دیگر فکر هم نمی کنند که حالا مردمی که خودشان این اجتماع عظیم را دیده اند، درباره ی آنها چه قضاوتی خواهند کرد! تیری می اندازند، شاید به هدف خورد…» (سخنان رهبری در دیدار با فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم ، نوزدهم دی 1370)
** ملت فلسطین در انتظار حمایت جهانی
«…از باب این که مساله ی قدس مهم است و از این باب که امروز متاسفانه صهیونیست ها در وارد آوردن فشار مضاعف به فلسطینی ها حمایت می شوند و با توجه به این که بسیاری از کسانی که شعار فلسطین را می دادند، در بین راه، این ملت مظلوم را وا گذاشتند و امروز، مبارزین فلسطینی و ملت مظلوم فلسطین، نیاز به حمایت جهانی و دلگرمی از سوی برادران مسلمان خودشان دارند، من به مردم عزیزمان و همین طور به همه ی ملت های مسلمان توصیه می کنم که ان شاءاللَّه این روز را از گذشته گرمتر و پرشورتر برگزار کنند. این، به مبارزه و اصلاح امور فلسطینی ها کمک خواهد کرد. اصلاح امور فلسطینی ها به این است که ان شااللَّه مردم فلسطین که صاحبان خانه شان هستند حق خودشان را به دست آورند…» (گفت و گو ی رهبری با صدا و سیما درباره ی روز جهانی قدس، بیست و هفتم اسفند 1371)
** اهمیت اتحاد مسلمان ها در دفاع از فلسطین
«…متحدا محکوم کنند، متحداً مؤاخذه کنند، متحداً قضایا را نسبت به مساله ی فلسطین تعقیب کنند و متحداً امنیت صاحبان فلسطین را در خانه خودشان تأمین و تضمین کنند. چنانچه این کار از طرف مسلمان ها انجام نگیرد، خود آن مردم مظلوم، انجام خواهند داد. اگر دولت های اسلامی نتوانند از آن ملت مظلوم که در خانه ی خودش غریب است، دفاع جهانی کنند، تا آنها بتوانند لااقل در خانه خودشان امنیّت داشته باشند، خود فلسطینی ها کاری خواهند کرد که در خانه ی خودشان امنیت به وجود آورند. این کار را خواهند کرد و این به برکت اسلام، عملی است…» (سخنان رهبری در دیدار کارگزاران نظام در عید فطر، بیست و دوم اسفند 1372)
**حمایت جهانیان از فتوای امام خمینی
«…این که می بینید ملت های مسلمان در آسیا و اروپا و آفریقا به نفع انقلاب اسلامی سخن می گویند؛ از یک فتوای امام، آن طور حمایت می کنند؛ از انقلاب اسلامی، از روز فلسطین روز قدس؛ جمعه ی آخر ماه رمضان و دیگر مناسبت ها آن طور استقبال می کنند و درباره اش شعار می دهند، همه حاکی از عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است، که دشمنان، این را هم نمی توانند ببینند…»(سخنان رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران، چهاردهم بهمن 1373)
حضور فعال جوانان در راهپیمایی روز قدس
«… یکی از بزرگ ترین فرصتهای ما همراهی مردم ما و جوانهای ما با نظام و هدفهای نظام و امام بزرگوار است. من به شما برادران و خواهران عزیز توجّه میدهم که نگاه کنید در این راهپیمایی های روز قدس یا بیست ودوّم بهمن، عمده جوانها هستند…» (سخنان رهبری در حرم مطهر رضوی یکم فروردین 1394)
برگرفته از: کتاب صحیفه ی امام خمینی
پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری