«صبر» از آن صفات عالیه است که اگر کسی مزین به این صفت شود و بتواند آنرا در خود رشد داده و بپروراند، توانسته مصداق یکی از سفارشهای اکید خداوند متعال و اهل بیت(سلام اله علیها) باشد. خداوند در قرآن نسخه صبر را برای مؤمنین تجویز میکند؛ آیه «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَاشِعِینَ» یکی از توصیههای خداوند متعال برای مؤمنین در مقابله با مشکلات و مصائب است. خداوند میفرماید از «نماز و صبر» کمک بگیرید. به جز این، آیاتی زیادی در قرآن وجود دارد که مردم را به صبر کردن فرا میخواند.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز میفرماید: صبر بر سه گونه است، صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت و اما بحث ما در این نوشتار بر سر «صبر بر مصیبت» است که عاشورا، بهترین مصداق این نوع از صبر است.
بانوی صبر
وقتی فردی عزیزش را از دست میدهد اطرافیان برای همدلی و همدردی در اولین برخورد و دلداریشان، بانوی بزرگ کربلا حضرت زینب(سلام اله علیها) را به یادش میآورند و در واقع میخواهند با این یادآوری فرد عزادار را متوجه یک مصیبت بالاتر و الگویی برای صبر کنند که مبادا زیر بار فشارهای عاطفی لب به کفر گشاید. اما آیا حضرت زینب(سلام اله علیها) تنها در چند ساعت حضور در صحرای کربلا بود که صبر کرد و صبرش در گوش تاریخ پیچید؟
صبر بر طاعت، صبر بر معصیت
واضح است که فردی میتواند در مقابل مصائب بیشمار روز عاشورا دل به صبر بدهد که پیش از آن صبر بر طاعت و صبر بر معصیت را از سر گذرانده و در آن عرصهها سربلند بیرون آمده باشد. متأسفانه ما تنها به یک روز از زندگی حضرت زینب(سلام الله علیها) چشم دوختهایم، درست است که این روز اوج صبر حضرت در زندگی پرثمرهشان است اما این بانوی بینظیر را باید در تمامی گسترهی زندگیشان دید. بد نیست بدانید که حضرت زینب(سلام اله علیها) به اندازهای با تهجد، شبزندهداری و عبادات، مأنوس بودند که ایشان را «عابده آل علی» مینامیدند. ایشان حتی در شام عاشورا و پس از آنهمه مصیبت و خستگی، نماز شبشان قضا نشد. امام حسین(علیه السلام) هنگام وداع با خواهرشان فرمودند: «خواهرم، مرا در نماز شبت فراموش نکن»
سخن این است که بانوی معروف به صبر و استقامت، در همهی عرصههای زندگی مصداق تمام و کمال انواع صبر بودند.
عاشورا تابلوی صبر و استقامت
همانطور که گفتیم، حضرت زینب(سلام الله علیها) که به مظهر صبر و استقامت معروفند و اگر نبود صبر ایشان پیام کربلا، با همهی عظمتش در خود باقی میماند و به گوش تاریخ نمیرسید، در تمام زندگیشان از انواع صبر برخوردار بودهاند. صبر بر طاعت، معصیت و مصیبت. ایشان تمامی مردان خانوادهی خود به جز برادرزادهشان امام سجاد علیه السلام را در یک نصفه روز از دست دادهاند، در حالی که آنها را با نامه و اصرار به کوفه فراخواندهاند با شمشیر و جنگ و اسب به استقبالشان آمدهاند و بدترین نوع جنایتها در حقشان روا داشته شده است. آنهم در حق خانوادهی پیامبر (صلی الله علیه و اله) ) و از سوی کسانی که ادعای ایمان به همین پیامبر (صلی الله علیه و اله) ) را دارند و نماز و قرآن هم می خوانند. در چنین شرایطی حضرت زینب(سلام اله علیها) فقط یک جمله میگویند: «ما رأیت الا جمیلا» «چیزی به جز زیبایی ندیدم»!
آیا این جملهی حضرت زینب(سلام الله علیها) برای این است که دشمنان را ناامید کنند فقط؟ یا واقعاً دارند زیبایی میبینند و اگر پاسخ آری است، این نگاه زیبا و آرامش از کجا آمده است.
چند نکته را باید دقت کرد…(لطفا به صفحه بعد رجوع شود)
صفحات: 1· 2
به دنیا آمده تا صبر را شرمنده کند، آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند. آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد.آمده بود تا رسالت خود را به انجام رساند، مونس و یار برادر، سالار غافله حسینی و غم خوار اسیران باشد.آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد، فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دلهای حق جویان می رسد.اسیران بر کوهی از خون نشسته بودند. با حسین(علیه السلام) آمده بودند و بی حسین(علیه السلام) بر می گشتند و سالار قافله، زینب بود. هر چند خمیده و شکسته دل ، ولی به پاسداری از حقیقت ایستاده بود تا اغمتداد راه برادر باشد…
منبع:
برگرفته از کتاب سیمای زینب در آیینه تاریخ/اعظم شبیری/ص 190
دین و مجالس دینی که با قالب و محتوا و مفاهیم دین انجام می گیرد راه حق را می نمایاند و راه نجات از ضلالت را ارائه می دهد.عزاداری برای حضرات معصومین و اولیاء الله صلوات الله علیهم اجمعین صبغه الهی دارد و از تقوای دل و برای تقوای دل است و موجب پایایی و پویایی جامعه است.
هر محفلی که برای اقامه حق بر گزار می شود تهدیداتی نیز دارد که به سخت و نرم تقسیم می شود و یا هر دو توام می تواند باشد.
در تهدید سخت ، موجودیت و قالب را نشانه رفته است و می خواهد وجودش را از میان بردارد . درتهدید نرم پوست را حفظ می نماید و محتوا را خالی می کند و خواسته های باطل را محتوای آن قرار دهد و محتوا سازی می کند . ارزش ها را کنار می گذارد و غیر ارزش ها مثل خرافات ، بدعت و غلورا ارزش جلوه می دهد و جایگزین می سازد.
دشمنان می خواهند:
1 - مجالس و محافل دین با قالب و محتوا و مفاهیم دین مثل امامت و امام برگزار نشود و امامت و امام حق شناخته نشود .
2 - خنثی باشند یعنی قالب باشد ولی خبری از محتوا و مفاهیم حق نباشد ونقشی نکند و در حد سرگرمی و وقت گذرانی باشد .
3 - نه تنهاکاری به دین نداشته باشد بلکه قالب و محتوا و مفاهیم مورد نظرآنان باشد .
هر یک از معصومین و اولیاء الله و تربیت یافتگان دین صلوات الله علیهم اجمعین به نوبه خود برای حفظ و تبلیغ دین کوشیده اند و برای ترویج آن مجالس و محافل برگزار کرده اند .(لطفا به ادامه مطلب رجوع شود)
آیا عزادارى براى امام حسین علیه السلام، در زمان امامان علیهم السلام سابقه دارد؟ بلى، در اینجا تنها به ذکر نمونه هاى اندکى از آنچه که در تاریخ نقل شده، بسنده مى کنیم:
1. عزادارى بنى هاشم در ماتم سیدالشهدا؛ از امام صادق علیه السلام روایت شده است: «پس از حادثه عاشورا هیچ بانویى از بانوان بنى هاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانه هیچ یک از بنى هاشم دودى که نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد تا آنکه ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعه خونین عاشورا پیوسته اشک بر چشم داشته ایم»[1].
2. عزادارى امام سجاد علیه السلام؛ حزن امام سجاد علیه السلام بر آن حضرت به صورتى بود که دوران زندگى او، همراه با اشک بود. عمده اشک آن حضرت بر مصایب سیدالشهداء علیه السلام بود و آنچه بر عموها، برادران، عموزاده ها، عمه ها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا که وقتى آب مى آوردند تا حضرت میل کند، اشک مبارک شان جارى مى شد و مى فرمود: چگونه بیاشامم در حالى که پسر پیامبر را تشنه کشتند؟![2] و مى فرمودند: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا علیهاالسلام را به یاد مى آورم گریه ام مى گیرد».[3] امام صادق علیه السلام به زراره فرمود: «جدم على بن الحسین علیه السلام هرگاه حسین بن على علیه السلامرا به یاد مى آورد، آن قدر اشک مى ریخت که محاسن شریفش پر از اشک مى شد و بر گریه او حاضران گریه مى کردند».[4]
3. عزادارى امام محمد باقر علیه السلام؛ امام باقر علیه السلام در روز عاشورا براى امام حسین علیه السلام مجلس عزا برپا مى کرد و بر مصایب آن حضرت گریه مى کردند. در یکى از مجالس عزا، با حضور امام باقر علیه السلام کمیت شعر مى خواند، وقتى به اینجا رسید که: «قتیل بالطف …»، امام باقر علیه السلام گریه زیاد کرده، فرمودند: «اى کمیت! اگر سرمایه اى داشتیم در پاداش این شعرت به تو مى بخشیدیم؛ اما پاداش تو همان دعایى است که رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره حسان بن ثابت فرمودند که همواره به جهت دفاع از ما اهل بیت علیهم السلام، مورد تأیید روح القدس خواهى بود».[5]
4. عزادارى امام صادق علیه السلام؛ امام موسى کاظم علیه السلام مى فرماید: «چون ماه محرم فرا مى رسید، دیگر پدرم خندان نبود؛ بلکه اندوه از چهره اش نمایان مى شد و اشک بر گونه اش جارى بود، تا آنکه روز دهم محرم فرا مى رسید. در این روز مصیبت و اندوه امام به نهایت مى رسید. پیوسته مى گریست و مى فرمود: امروز، روزى است که جدم حسین بن على علیه السلام به شهادت رسید».[6]
5. عزادارى امام موسى کاظم علیه السلام؛ از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: «چون ماه محرم فرا مى رسید، کسى پدرم را خندان نمى دید و این وضع ادامه داشت تا روز عاشورا: در این روز پدرم را اندوه و حزن و مصیبت فرا مى گرفت و مى گریست و مى گفت: در چنین روزى حسین را که درود خدا بر او باد، کشتند».[7]
6. عزادارى امام رضا علیه السلام؛ گریه امام رضا علیه السلام در حدى بود که فرمودند: «همانا روز مصیبت امام حسین علیه السلام، پلک چشمان ما را مجروح نموده و اشک ما را جارى ساخته است».[8] دعبل خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد. آن حضرت درباره شعر و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام کلماتى چند فرمودند؛ از جمله اینکه: «اى دعبل! کسى که بر مصایب جدم حسین علیه السلام گریه کند، خداوند گناهان او را مى آمرزد. آنگاه حضرت بین حاضران و خانواده خود پرده اى زدند تا بر مصایب امام حسین علیه السلام اشک بریزند». سپس به دعبل فرمودند: «براى امام حسین علیه السلام مرثیه بخوان، که تا زنده اى تو ناصر و مادح ما هستى، تا قدرت دارى از نصرت ما کوتاهى مکن». دعبل در حالتى که اشک از چشمانش مى ریخت، قرائت کرد: أفاطم لوخلت الحسین مجد لا و قد مات عطشانا بشط فرات صداى گریه امام رضا علیه السلام و اهل بیت آن حضرت بلند شد.[9]
7. عزادارى امام زمان(عج)؛ بنابر روایات، امام زمان(عج) در زمان غیبت و ظهور بر شهادت جدّشان گریه مى کنند. آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سیدالشهدا علیه السلام مى فرمایند: «فلئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرک المقدور، و لم اکن لمن حاربک محاربا و لمن نصب لک العداوة مناصبا فلاَنْدُبنّک صباحا و مساء و لابکین لک بدل الدموع دما، حسرة علیک و تأسفا على ما دهاک»[10]؛ «اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و دور ماندم از یارى تو و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم؛ هم اکنون هر صبح و شام بر شما اشک مى ریزم و به جاى اشک در مصیبت شما خون از دیده مى بارم و آه حسرت از دل پر درد بر این ماجرا مى کشم». در سوگ تو با سوز درون مى گریم از نیل و فرات و شط، فزون مى گریم گر چشمه چشم من، بخشکد تا حشر از دیده به جاى اشک، خون مى گریم[11] پی نوشت ها منبع: ____________http://www.ahlebayt.porsemani.ir______ [1]. نگا: امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، ص 145. [2]. بحارالانوار، ج 44، ص 145. [3]. خصال، ج 1، ص 131. [4]. بحارالانوار، ج 45، ص 207. [5]. مصباح المتهجد، ص 713. [6]. امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، ص 143. [7]. حسین، نفس مطمئنة، ص 56. [8]. بحارالانوار، ج 44، ص 284. [9]. همان، ج 45، ص 257. [10]. بحارالانوار، ج 101، ص 320. [11]. مصطفى آرنگ به نقل از اشک حسینى، سرمایه شیعه، ص 66
کربلا چیست؟
کربلا یعنی رنج وبلا،اشک ودعا،عشق وصفا،یعنی عاشورا،یعنی رقیه سه ساله،یعنی اصغر شش ماهه،اکبر دردانه،یعنی کشتن حسین غریبانه……
کربلا،یعنی مسلم بی پناه،حر بی گناه،شبه مصطفی،زینب کبری،عباس دست جدا،یعنی حسین(علیه السلام) سرجدا.
سرتاسر کربلا پراست از درس وعبرت ومانند بحری است که باید از آن استخراج کنیم:یکی از پیام های عاشوراکه لازم است دراینجا به آن اشاره کنیم این است که چه شد جامعه ومردمی که خلیفه آنان امیرالمومنین (علیه السلام) بود به جایی رسید که پسر خلیفه مسلمین و پسر دختر پیامبر را این گونه به شهادت رساندند؟؟؟
قرآن درسوره مریم آیه 55 جواب این سوال رادوعامل دانسته:
1- دور شدن ازذکرخدا که مضهرآن نماز است.
2- پیروی ازشهوت رانی و هوس ودریک جمله ((دنیاطلبی))
این یک درداساسی وبزرگ است ؛جامعه مانیز جامعه اسلامی است که ممکن است به این درد دچارشود وما باید سعی کنیم در این خطر بزرگ نیفتیم که جامعه ما جامعه امامزمانی شود؛باید باتبلیغ درباره این دعامل فساد جامعه را از راه کج به راه امام حسین(علیه السلام) برسانیم وقیام عاشورا را تاابد زنده نگهداریم.
تقدیم به یاسین بی سر…
منبع:
قلم زنی یکی از طلاب «فاطمه بهیار» حوزه علمیه کوثر(س)علی آباد کتول