جایی که پر است از نام و نماد شهدا؛ از همرزمان کرمانی تا یاران و دوستان لبنانی …
در این میان رابطه عاطفی و معنوی سردار با شهید عماد مغنیه پررنگ تر نشان می دهد؛ از اینروست که حاجی پیراهن شهید مغنیه را به یادگار نگه داشته است!
ماجرای کاپشن حاج عماد در خانه حاج قاسم:
«گمان نمی کنم حاج قاسم کسی را بیشتر از حاج عماد دوست می داشت، البته اگر جناب سید حسن (نصرالله) را استثنا کنیم، همچنین گمان نکنم حاج عماد کسی را بیشتر از حاج قاسم دوست داشت، البته باز هم اگر جناب سید حسن (نصرالله) را استثناء کنیم».
این سخن شیخ مالک وهبی، دوست قدیمی حاج عماد و از علمای حزب الله لبنان است، کسی که از کودکی با عماد بوده است.
حاج قاسم کاپشنی که مغنیه در هنگام شهادتش بر تن داشت و جای ترکش ها و زخم برادر بر آن پیداست، به خانه آورده و قاب کرده بود و همیشه در برابر دیدگان او بود.
اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری (مد ظله)
آیت الله حائری شیرازی :
برای اینکه اذان در بین مردم رایج شود، باید بینند که بزرگان اذان می گویند. مثلاً کسی که در بازار از همه محترمتر است، شاگردش را به جای خود بگذارد و اذان بگوید. در مدرسه، مدیر اذان بگوید. در ادارات، مدیر کل و استاندار اذان بگوید.
ما در چیزهایی که خودمان را میشکنیم اجر میبریم. وقتی پیشخدمت اذان بگوید، ترقی میکند ولی وقتی مدیر کل اذان بگوید، دیگران تعجب میکنند و او کمی شکسته میشود، اما همین شکسته شدنها ما را میسازد و در آخرت و در بهشت دری میشود که انسان را از آن داخل میکنند. مسلمان هر وقت دید که با عبادتی کوچک میشود، آن را به دیگری ندهد، چون او را بزرگ میکند و تکبر را از وجود او بیرون مینماید. هر چه عبادت سختتر باشد، بیشتر انسان را بزرگ میکند و میسازد.
گاهی انسان باید کمی خودش را بشکند. در قدیم که کوچهها طاق داشت، وقتی که مردم به آن میرسیدند اگر یادشان میرفت، پیشانی آنها به طاق میخورد! بنابراین فرد مجبور بود که خودش را خم کند و بشکند تا بتواند عبور کند. مثل رکوع و سجودِ نماز که انسان خود را میشکند.
بندر عباس یک جلسه بود برای ثبت نام و اعزام نیرو به جبهه های مقاومت !
جلسه دیر وقت تمام شد وقرارشد که حاج قاسم سلیمانی شب را بمانند!
خانه ما شد پراز نور حاج قاسم.چون دیر وقت بود ،من یک پذیرایی مختصری کردم و بعد هم رخت خواب آوردم تا سردار بخوابد.
حاج قاسم نگاهی به تشک وپتو کردند .
سری تکان داده وگفتند:
_اینا چیه ؟! یعنی من روی تشک وپتو نرم بخوابم؟
شما اینا رو جمع کنید ،من روی زمین میخوابم.همین بالش کافیه!
اتاقی پراز وسایل راحتی؟
خانه ای پراز امکانات رفاهی؟
حاج قاسم اگر دل ها تسخیر کرد چون خودش،راحتی اش ،امکاناتش ولذتش،اولویتش نبود!
جانش برای خدا!
توانش برای خدا!
دارایی اش در راه خدا..
منبع : کتاب حاج قاسم
امام_باقر عليه السلام فرمودند :
روزی جوانى در مدينه با زنى رو در رو شد .
جوان ، در حالى كه زن به سوى او مى آمد ، به او نگاه كرد .
وقتى زن از كنار جوان گذشت ، جوان ، همان طور که راه مى رفت ، وارد كوچه ای شد و از پشت سر به آن زن مى نگريست .
ناگهان صورتش به استخوانی كه از ديوار بیرون زده بود ، خورد و شكاف برداشت .
وقتى زن رفت ، جوان متوجّه شد خون بر سينه و لباسش مى ريزد .
با خود گفت : به خدا قسم ، نزد پيامبر_اکرم صلى الله عليه و آله خواهم رفت و داستان را به ايشان خواهم گفت .
سپس نزد ایشان آمد .
پیامبر خدا از او پرسيدند : اين چه وضعى است؟
جوان ، داستان را گفت .
آن گاه ، جبرئيل عليه السلام نازل شد و اين آيه را آورد :
« قُل لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکي لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ *
به مردان با ايمان بگو : ديده فرو نهند و پاك دامنى ورزند كه اين ، براى آنان ، پاكيزه تر است؛ زيرا خدا به آنچه مى كنند ، آگاه است . »
سوره نور ، آیه ۳۰