به گزارش مشرق، حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، روز پنجشنبه در گردهمایی استادان مدارس علمیه سطح یک در مرکز فقهی ائمه اطهار(علیه السلام) گفت: در حوزه باید تفقه در کنار تبلیغ قرار گیرد، از آیت الله بروجردی نقل شده است که ملایی که فقه آموخته ولی به مردم نیاموزد فایده ای نخواهد داشت بنابراین پژوهش هم باید در خدمت به مردم قرار گیرد.
کسانی که در حوزه میمانند و هجرت نمی کنند (البته در صورتی که بتوانند) قرآن فرموده است که آنان را دوست نداشته باشید و پستی هم به آنان ندهید.
محوریت کار علمی در حوزه علمیه باید بر محور قرآن باشد چرا حوزه علمیه سایت خنده حکیمانه ندارد؛ اگر ۵۰ هزار طلبه ۵۰ هزار خنده حکیمانه ایجاد کنند دیگر نیازی به صرف این همه هزینه برای خنده مصنوعی نخواهیم داشت.
قرائتی با اشاره به عدم بهرهگیری از برخی از آیات قرآن مانند آیات «لایلاف قریش» اظهار کرد: استفاده از مناطق سردسیر و گرمسیر و مسافرت در ایام تعطیلی حوزه به این مناطق و برپایی کرسی درس و بحث و تحقیق و پژوهش از جمله پیام های به روز این آیات است.
تعطیلات در حوزه با اینکه کم شده است ولی باید خیلی کمتر از وضع فعلی باشد؛ همین تفسیر نمونه که با برکت ترین کتاب است در ایام تعطیلی حوزه علمیه نوشته شده و الان ۸۰ بار به چندین زبان ترجمه شده است.
باید در تعطیلات حوزه و متون آموزشی بازنگری شود؛ حوزه امروز باید پاسخگوی فضای مجازی و نیازهای روز باشد از این رو باید مسایل فرعی را کم کنیم و به مسایل اصلی بپردازیم.
وی افزود: مسیر پژوهش ها کج است، در صورتی که روایات و قرآن بر علم نافع تاکید دارند؛ قرآن در سوره کهف به پرسش از تعداد اصحاب کهف انتقاد کرده است در حالی که مفهوم و درس آموزنده و اصلی اصحاب کهف، حفظ دین در فضای فاسد و نادرست است.
قرائتی با بیان اینکه درسی را آموزش بدهید که اگر طلبه آن را نخواند ضرر کند درعین حال به وجود معاونت تهذیب در حوزه اشاره و بیان کرد: در درس های تهذیبی، آیات اخلاقی قرآن را مطرح کنید که هم تفسیر و هم اخلاق است و نباید قرآن را به بهانه حرفهای تهذیبی کنار بگذاریم و در بیان مسایل اخلاقی نیز حرف های غلط و غیرقابل باور بزنیم.
در کتب درسی داستان دید موسی شبانی را به راه آمده است در حالی که مبنای این حرف غلط و ضد قرآن و روایات وارده است و ما هم در منابر این سخنان را تکرار می کنیم.
وی با اشاره به برکات قرآن کریم تاکید کرد: اگر استدلالات ما بر مبنای قرآن باشد و سخنرانیهای ما مستند به آیات این کتاب باشد در این صورت مردم هم استقبال بیشتری خواهند کرد.
قرائتی با بیان اینکه در حوزه کتاب مخلوق جدی گرفته شده ولی کتاب خالق جدی گرفته نشده است افزود: همه طلاب تفسیر بگویید و متنوع برای مردم سخن بگویید همچنین تبلیغ چهره به چهره داشته باشید و غیر از منبرهای رسمی منابر خصوصی داشته باشید.
تصور نکنیم اگر سراغ تفسیر و قرآن برویم از کارهای دیگر عقب میافتیم؛ نمونه آن کسانی مانند آیت الله مکارم و عبدالعلی سبزواری هستند که سراغ قرآن رفتند و به درجه مرجعیت نهم رسیدهاند.
دوران بعد از واقعه عاشورا و عصر امام سجاد علیه السلام، ویژگی های خاصی از حیث سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی داشته است این ویژگی ها را می توان در موارد زیر خلاصه کرد :
الف.تحریف اندیشه اصیل اسلامی در زمان بنی امیه خصوصا در دوران حکومت یزید؛ (نهادینه شدن اسلام بنی امیه) : از جمله تبلیغ عقاید غلط مرجئه و ترویج اعتقاد به جبر و عدم اختیار انسان.
ب. به ثمر نشستن تحریکات و تبلیغات سوء بنی امیه علیه اهل بیت علیهم السلام
پ. دنیاگرایی و راحت طلبی مسلمانان و دلبستن به خوشی های دنیا و فدا کردن دین و آخرت به دنیا و زخارف آن.
ت. مطرح شدن و سرکار آمدن شخصیت های بدلی به ظاهر دینی؛ (از خلیفه مسلمین تا مرجع دینی مردم).
ث. کاهش یاران واقعی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان راستین در پی قتل و کشتار بی سابقه از قبل عاشورا و شدت یافتن سخت گیری علیه شیعیان و دوستدران اهل بیت علیهم السلام.
ج. ترویج بی سابقه هوسرانی و بی بند و باری و برگزاری مجالس مختلط غنا و موسیقی حتی در مدینه
در چنین شرایط سخت، امام سجاد علیه السلام طی سی و سه سال امامت مظلومانه و غریبانه خویش اقدامات بی سابقه ای انجام داد که آثار بابرکت آن در عصر حضرت و تا به امروز باقی است
الف. معرفی اسلام ناب و عقاید صحیح در قالب مواعظ و دعاها (صحیفه سجادیه، مناجات خمس عشر، ابوحمزه و …) برای از بین بردن اعتقادات ناصواب اسلام بنی امیه.
ب. معرفی و شناساندن جایگاه، اهمیت و فضیلت اهل بیت علیهم السلام در مقابل شخصیت های بدلی و ساختگی
همچنین ایشان در فضایی که بنی امیه لعن و سب بر علی علیه السلام را ترویج و نهادینه کرده بودند با تأکید بر صلوات بر محمد و آل محمد در جای جای ادعیه خویش و تکرار صلوات بر اهل بیت علیهم السلام، سعی در برچیده شدن بساط این بدعت ننگین داشتند که نتایج آن در دوران خود بنی امیه به ظهور رسید.
پ. تربیت شاگردان برجسته و زمینه سازی برای تشکیل بزرگترین حوزه علمیه شیعیان در زمان امام باقر و امام صادق علیه السلام؛ شیخ طوسی تعداد شاگران برجسته آن حضرت را در حدود یکصد و هفتاد نفر دانسته که از جمله آن ها می توان : ابوحمزه ثمالی، ابان بن تغلب، جابر بن عبدالله انصاری، ابوالاوسد دوئلی را نام برد.
همچنین آن حضرت در حدود چهارهزار برده را تربیت و آزاد کرده که نقش بسزایی در تربیت انسان های و برچیده شدن بساط برده داری داشته است.
ت. برخورد شدید با افراد و اشخاصی که افکار و اذهان مردم را به سوی حکومت طاغوتی زمان سوق می دادند.
ج. استفاده از ابزار منحصر به فرد دعا، جهت بالابردن سطح معرفت مردم و تقویت روحیه تقوا و پرهیزگاری در مقابل تلاش های حکومت طاغوتی برای ترویج دنیاگرایی و بی بندباری و هوسرانی در میان همه مردم.
در فضای خفقانی که بنی امیه خصوصا بعد از واقعه عاشوراء حاکم کرده بود هیچ شمشیری برنده تر از سلاح دعا که توان نفوذ تا اعماق قلوب مردم حتی در قرن های آینده نیز داشته باشد، وجود نداشت و در واقع این دعاها معجزه بزرگ خاندان اهل بیت علیهم السلام بوده و هست که امروز نیزمعارف و حقایق ناب را به جویندگان حقیقت ارائه می دهد.
شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛
در فرازی از سخنان مقام معظم رهبری آمده است: توصیه مىکنم که بروید صحیفه سجادیه را بخوانید و در آن تدبر کنید. با تدبر خواهید دید که هریک از دعاهاى این صحیفه سجادیه و همین دعاى مکارم الاخلاق، یک کتاب درس زندگى و درس اخلاق است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صحیفه کامله سجادیه اثر جاودانه حضرت زین العابدین (علیه السلام)، یکی از جامعترین و ارزندهترین منابع فرهنگی ناب اسلامی است که در میان آثار بهجا مانده از این امام از همه مهمتر است. این کتاب شریف، دومین کتابی است که در صدر اسلام تدوین شده است و از جهت اهمیت پس از قرآن و نهج البلاغه قرار دارد و «اخت القران»، «زبور آل محمد» و «انجیل اهل بیت» لقب گرفته است. انتساب صحیفه سجادیه به حضرت زین العابدین علیه السلام مورد قبول تمام علمای اسلام از همهی فرقههاست و هیچکس در این باره تردیدی ندارد. بسیاری از علما این مجموعه ارزشمند را از جمله متواترات دانستهاند که کمترین نیازی به بررسی صحت و سقم سند آن نیست
مهمترین بعد صحیفه سجادیه جنبه عبادی و ملکوتی این کتاب است. این کتاب راه بیان تمام آنچه را که انسان در راز و نیاز با خدا میخواهد، نشان میدهد. البته امروزه این کتاب غنی و ارزشمند کمتر مورد توجه است. مقام معظم رهبری درمورد ارزشها و جنبههای مختلف این کتاب مطالب متفاوتی را عنوان کردهاند؛ که بخشی از این مطالب به شرح ذیل است:
صحیفهى سجادیه را اگر مطالعه کنید و جنبهى دعایى کلمات را ندیده بگیرید، هر دعاى آن یک درس عالى از معارف اسلامى و قرآنى است. اگر کسى خطبهى امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) در توحید را که خطبهى اول نهجالبلاغه است، جلو خودش بگذارد، یا دعاى اول صحیفهى سجادیه را که در تحمید است- حمد الهى است- جلو خودش بگذارد، مىبیند این دو مثل هماند و فرقى با هم ندارند. خطبهاند و درساند. امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) در مقابل جمعى از مردم ایستاده و معارف الهى را بیان کرده و امام سجاد (علیهالصلاةوالسلام) دعا کرده و به زبان دعا، همان معارف را بیان فرموده است.
(خطبههاى نماز جمعهى تهران - 07/12/1371)
تا آنجا که مىتوانید، با صحیفه سجادیه مأنوس شوید. کتاب بسیار عظیمى است. اینکه گفتهاند زبور آل محمد، واقعاً همینطور است؛ پر از نغمههاى معنوى است، دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علمالنفس است، هم درس امور اجتماعى است. آنجا ملاحظه کنید: “أللهم إنى أعوذ بک من هیجانالحرص و سورةالغضب… و الحاحالشهوة". یکىیکى این خصوصیات معنوى و اخلاقى و این ریشههاى فاسدى را که در نفس ما هست، در زبان دعا به ما معرفى مىکند. (دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران - 13/09/1376)
مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) - قائم آل محمد (ص) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مىگوید:
«سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، هم درد بزرگ برادر كه جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنكه فدایى برادر بود و از او حفاظت كرد و براى رساندن آب به او كوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیكم بن طفیل طایى» را لعنت كند…»
امام عصر - عجل الله تعالى فرجه - صفات والاى ریشه دار در عمویش، قمر بنىهاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر مى شمارد و مى ستاید:
1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سختترین و دشوارترین شرایط تا آنجا كه این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ گشت.
2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.
3- فدا كردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (ع).
4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.
5- كوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى كه نیروهاى ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطرهاى آب به خاندان پیامبر (ص) شده بودند.
منبع:سایت اوینی
حسین علیه السلام عصاره رسالت و میوه درخت امامت است که سیره اخلاقى او مى تواند ترسیم کننده ارزشهاى والاى قرآنى باشد. اعتلاى شخصیت اخلاقى امام حسین علیه السلام و استقلال شخصیتسیاسى اجتماعى آن حضرت، انعکاس گستردهاى در جامعه اسلامى آن روز داشت; به گونهاى که دشمنان و مخالفان وى نیز آن را باور داشتند; به این جمله که از زبان معاصران آن حضرت نقل شده، بنگرید: معاویه به فرزندش یزید چنین سفارش کرد:
«حسین احب الناس الى الناس» (1)
حسین محبوبترین چهره مردمى است.
و نیز ولیدبن عتبه، والى مدینه به عبیدالله بن زیاد نوشت:
«حسین به عراق روى آورده است. او فرزند فاطمه و فاطمه دختر پیغمبر صلى الله علیه و آله است. بترس از آن که کمترین ناگوارى به او برسانى و اگر با او بد رفتارى کنى، مردم به تو و قبیلهات مىشورند و هیچ کس از خاصه و عامه تا ابد آن را فراموش نخواهد کرد.» (2)
این دو نمونه گواه این نکته است که: امام حسین علیه السلام به عنوان یک انسان وارسته و فرزانه در عصر خودش مطرح بوده و سیره و روش آن حضرت برهمگان روشن و معلوم بوده است.
چهره سیاسى – اجتماعى و نیز چهره انسانى و اخلاقى امام حسین علیه السلام به عنوان الگوى عینى جامعه اسلامى در میان دوست و دشمن مطرح بوده است.
اباعبدالله علیه السلام پیش از هرچیز، «عبدالله» بود و عبودیت در تمام زوایاى زندگى و رفتار و گفتارش آشکار بود. سیره او سازنده انسان و ترسیم کننده سیستم ارزشهاى اخلاقى است. به این حدیثشریف از زبان امام باقر علیه السلام بنگریم و چهره انسانهاى سوزنده و سازنده را ترسیم نماییم و سپس به نمونههایى از سیره سازنده اخلاقى امام حسین علیه السلام بپردازیم:
امام باقر علیه السلام در ترسیم اسوه هاى شرآفرین و الگوهاى برکت آفرین و رحمت بخش چنین مى فرماید:
«ان لله عبادا میامین میاسیر یعیشون و یعیش الناس فىاکنافهم و هم فىعباده مثل القطر، و لله عباد ملاعین مناکیر، لایعیشون و لا یعیش الناس فى اکنافهم، و هم فىعباده مثل الجراد، لایقعون على شىء الا اتواعلیه.» (3)
«همانا براى پروردگار بنده هایى است پربرکت و بامیمنت که خود خوش مى زیند و مردم نیز در پرتو آنان زندگى خوشى دارند. آنها در میان بندگان مانند بارانند. در برابر، انسانهایى هستند نفرین شده و نکبتبار که نه خود زندگى سالمى دارند و نه کسى از زندگى آنان بهرهاى مى گیرد. این گروه مانند ملخ هستند که جز نابودى و تبهکارى چیزى ندارند.»
امام حسین علیه السلام الگوى رحمت، رافت، کرامت و بزرگوارى است که باران وجودش همگان را سیراب مى سازد و شادابى و نشاط و حیات و حرکت مى آفریند.1
منبع:
1- تهذیب، ابن عساکر، ج ۴، ص۳۲۷٫2
2- نفس المهموم، محدث قمى، ص ۱۰۷٫
3- تحف العقول، ص ۳۱۰٫