کسانی که با سیره امیرالمومنین علیه السلام آشنا باشند می دانند که غرور حضرت علی علیه السلام در طول حیاتشان دو بار شکسته شد. یک بار در کوچه بنی هاشم و دیگری باری است که مردم کوفه غرور حضرت را شکستند.
شما نامه های حضرت را ملاحظه کنید متوجه می شوید که بر روی مردم کوفه حساب باز کرده است. زیرا این نیست اگر علی بیاید، حکومت درست می شود و اگر برود حکومت خراب خواهد شد. این گونه نیست.
امیرالمومنین نمی خواهد که با نیروی غیب حکومت کند. او می خواهد که مردم بفهمند که این سکه طلا است و از آن بگذرند. این جا حق است، این جا باطل است و… وقتی به معاویه و اصحاب جمل نامه می نویسد، می گوید که من با سپاه مهاجر و انصار به جنگ شما می آیم. وقتی سه سال گذشت دیگر به یاری ایشان نیامدند.
اگر علی علیه السلام هم حاکم باشد اما مردم نخواهند که از اسلام استفاده کنند و پایبند به قوانین اسلام شوند، به ظاهر آن حاکم نیز موفق نخواهد شد زیرا او که نمی خواهد با قدرت تکوینی خود حکومت کند. او اگر اشاره کند عالم زیر و زبر می شود اما او که نمی خواهد از این قانون استفاده کند….
منبع :به نقل از سایت تبیان
پیامبر(ص) در خطبه غدیر از امام مهدی (عج) با تعبیر «إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی» نامبرده است و در این خطبه رسول اکرم (ص) نام امامان(ع) بعد از امیرالمومنین (ع) را یک به یک ذکر می کند و دست مسلمانان را تنها در دست امیرالمومنین (ع) نمی گذارد بلکه دست ما را در دست تمام امامان(ع) گذاشته است.
از همان ابتدای نصب امیرالمومنین علی (ع) به خلافت و امامت، پیامبر (ص) زنجیره امامت را تا امام زمان (عج) در خطبه غدیر به مردم معرفی می کنندوامام علی (ع) در فرازهای مختلفی از زندگی خود پیرامون امام مهدی(عج) سخن گفته اند البته تمام امامان پیرامون ایشان سخن گفته اند.
براساس آیه 8 سوره مبارکه هود «وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلَا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ» کلمه «أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ» به معنای امت کوچک ذکر شده است و امیرالمومنین (ع) در تفسیر این آیه، این کلمه را به 313 یار امام زمان (عج) تعبیر می کنند.
ویژگی های 313 یار امام زمان (عج)
براساس فرمایشات حضرت(ع)، این 313 نفر دارای 40 خصیصه هستند و با این خصایص که شامل: 1- دزدی نکردن ، 2- زنا نکردن، 3- مسلمانی را به اسیری نگرفتن، 4- مُحرمی را نکشتن، 5- رعایت حریمی که خدا واجب کرده، 6- به منزلی به یکباره یورش نبردن، 7- کسی را به حق نزدن، 8- گندم و جو را احتکار نکردن، 9- اموال یتیم را نخوردن، 10- مسجدی را ویران نکردن، 11- راه را به مردم نبستن، 12- خاک را بالشت و تکیه گاه خود قرار دادن و … است با امام زمان (عج) بیعت می کنند.
رعایت حق الناس مهمترین ویژگی یاران حضرت حجت(عج)
باکمی دقت متوجه میشویم صفات نامبرده شده، همگی به حق الناس مربوط است، اگر کسی بنا دارد یار امام زمان(عج) باشد، باید حق الناس را رعایت کند و البته حق الله سر جای خود است و این فرد باید نماز و روزه اش صحیح باشد و اگر حق الناسی بر گردن دارد، باید هم اکنون در پی جبران آن باشد.
امیرالمومنین امام علی (ع) این ویژگی ها را برای آن ذکر کرده اند تا خود را بسنجیم و بدانیم سرنوشت دنیا و آخرت ما چگونه است زیرا اگر سمت امام زمان (عج) باشیم، سعادتمند هستیم و اگر میزان دوری ما از حضرت(عج) بسیار زیاد باشد، شاید نعوذ بالله در مقابل ایشان بایستیم.
سید بن طاووس برای جلب ارتباط با امام زمان (عج) ایشان به پسر خود گفته است که هر روز ارتباطت را با امام زمان (عج) برقرار کن و برای این امر آیه «یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ» رابخوان .
منبع : سایت قدس
نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
1-مدح کننده :ذات مقدس خداوند متعال
2-شنونده مدح :اول شخص عالم امکان وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
3-زمان مدح :شب معراج
4-مکان مدح : جائی که جبرئيل با آن همه عظمت از رفتن باز ماند
مکانی که هیچ نبی مرسل و هیچ ملک مقرب توان ورود با آنجا رانداشته اند. در این مکان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بپاى عرش اعظم رسيد و هزار مرتبه از حضرت رب العلى «ادن منى» استماع نمود و در هر مرتبه ایشان را ترقى دست ميداد تا قدم بر سر «دَنا» نهاد و از آنجا بر منظر فيض گستر «فَتَدَلَّى» جلوه گر شد و بخلوت خانه «فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى» درآمد و اسرار «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى» را از حضرت حق استماع نمود .
أَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
اصبغ بن نباته از ابن عباس از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نقل كرده كه حضرت فرمود
لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ مِنْهَا إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى وَ مِنَ السِّدْرَةِ إِلَى حُجُبِ النُّور
وقتى در شب معراج به آسمان هفتم رسيدم و از آنجا به سدره المنتهى و از آنجا هم به سوى حجابهاى نورى رفتم،
ِ نَادَانِي رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ يَا مُحَمَّدُ أَنْتَ عَبْدِي وَ أَنَا رَبُّكَ
خداوند مرا صدا كرده فرمود: اى محمد، تو بنده منى و من خداى تو هستم.
فَلِي فَاخْضَعْ وَ إِيَّايَ فَاعْبُدْ وَ عَلَيَّ فَتَوَكَّل
پس براى من خاضع باش و به من عبادت كن و به من توكل نما.
فَإِنِّي قَدْ رَضِيتُ بِكَ عَبْداً وَ حَبِيباً وَ رَسُولًا وَ نَبِيّاً
بدرستى كه من از حيث بندگى و دوستى و رسالت تو راضى هستم
وَ بِأَخِيكَ عَلِيٍّ خَلِيفَةً وَ بَاباً
و به برادرت على هم خلافت دادم و او را باب علم قرار دادم.
فَهُوَ حُجَّتِي عَلَى عِبَادِي وَ إِمَامٌ لِخَلْقِي
پس او حجت من بر بندگانم و امام براى خلقم مىباشد.
بِهِ يُعْرَفُ أَوْلِيَائِي مِنْ أَعْدَائِي
بوسيله او دوستان و دشمنان من شناخته مىشوند (يعنى هر كس او را دوست بدارد و به امامت او معتقد باشد دوست من است و هر كس او را بامامت قبول نكند و با وى دشمنى نمايد دشمن من است).
وَ بِهِ يُمَيَّزُ حِزْبُ الشَّيْطَانِ مِنْ حِزْبِي
باز هم بوسيله او حزب من از حزب شيطان تميز داده مىشود.
وَ بِهِ يُقَامُ دِينِي وَ تُحْفَظُ حُدُودِي وَ تُنْفَذُ أَحْكَامِي
بوسيله او دين من قوام پيدا مىكند و احكام من نافذ مىباشد و حدود قوانين من معلوم و محفوظ مىگردد.
وَ بِكَ وَ بِهِ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ أَرْحَمُ عِبَادِي وَ إِمَائِي
و به خاطر تو و او و امامان از صلب او به بندگانم رحم مىكنم.
وَ بِالْقَائِمِ مِنْكُمْ أَعْمُرُ أَرْضِي بِتَسْبِيحِي وَ تَهْلِيلِي وَ تَقْدِيسِي وَ تَكْبِيرِي وَ تَمْجِيدِي
و بقائم از شما زمينم را آباد سازم بتسبيح و تهليل و تقديس و تكبير و تمجيدم
وَ بِهِ أُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَائِي وَ أُورِثُهَا أَوْلِيَائِي
و بوسيله او (مهدى قائم) روى زمين را از دشمنانم پاك مىكنم و اولياى خود را وارث زمين مىكنم
وَ بِهِ أَجْعَلُ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِيَ السُّفْلى وَ كَلِمَتِيَ الْعُلْيَا
و بوسيله او سخنان كافران را پايين مىآورم و كلمه من والاتر مىشود
وَ بِهِ أُحْيِي عِبَادِي وَ بِلَادِي بِعِلْمِي
و به وسیله او و با علم خود بندگانم و بلادم را زنده كنم
وَ لَهُ [بِهِ] أُظْهِرُ الْكُنُوزَ وَ الذَّخَائِرَ بِمَشِيَّتِي
و به خاطر او با مشيت خودم همه خزاين و دفينههاى داخل زمين را بيرون مىريزم
وَ إِيَّاهُ أُظْهِرُ عَلَى الْأَسْرَارِ وَ الضَّمَائِرِ بِإِرَادَتِي
و با اراده خودم او را به پنهانيها و آشكارها آگاه مىكنم
وَ أَمُدُّهُ بِمَلَائِكَتِي لِتُؤَيِّدَهُ عَلَى إِنْفَاذِ أَمْرِي وَ إِعْلَانِ دِينِي
و با ملائكه خودم او را تأييد مىنمايم تا بتواند امر مرا در روى زمين نافذ كند و دين مرا بلندتر سازد
ذَلِكَ وَلِيِّي حَقّاً وَ مَهْدِيُّ عِبَادِي صِدْقا
آن امامان والى حق من هستند و مهدى هم بنده صادق من مىباشد.
منبع: الجواهر السنية-كليات حديث قدسى، ص: 466
چندروز به عیدالله الأکبر مانده و فرصت خوبی برای تدارک دیدن برای جشن بزرگ غدیر است. حجت السلام علیرضا پناهیان در این باره میگوید:«هرکسی عید غدیر را در قلب خودش در خانواده، در محله و شهر خودش گرامی بدارد، غربتی را از اسلام برطرف کرده است.»
مخصوصا در جامعه دینی ما که اصلا از آن انتظار نیست.
جامعهای که برای عاشورا و برای 28 صفر مایه میگذارد، جامعهای که برای زیارت امام رضا علیه السلام سرمایهگذاری میکند، جامعهای که برای زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام سر و دست میشکند، بالاخره برای غدیر که ثوابش به نوعی بیشتر از اینهاست باید بیشتر مایه بگذارد. اساساً در شاد بودن به شادی اهل بیت علیهم السلام ثواب بیشتری است تا در غمگین شدن به مظلومیت اهل بیت علیهم السلام. چرا؟ چون رنج اهل بیت علیهم السلام دیده میشود و اگر کسی عقلش به دیدهاش باشد مظلومیت اهل بیت علیهم السلام را لمس میکند و متاثر میشود و تاثرش را نشان میدهد اما نور اهل بیت علیهم السلام دیده نمیشود و اگر کسی عقلش به دیده باشد نمیتواند فرح و سرور جایگاهی مثل غدیر را ببیند. اگر آن اصلاح خدایی نکرده در مورد ما صدق کند که مردم عقلشان به چشمشان است آن وقت عید غدیر را پاس نمیداریم کما اینکه می بینیم پاس نمیداریم، من نمیگویم که عقلمان به چشممان است اما میگویم که غفلت کردیم. عزاداری کردن برای اهل بیت علیه السلام آسان تر است یا جشن گرفتن برای اهل بیت علیه السلام؟ معلوم است عزاداری کردن آسانتر است و کاری که آسانتر است نباید قیمتش از آنچه سخت است بیشتر باشد»
منبع:به نقل از خبر نگاری تسنیم .
زندگی امیرالمؤمنین سر تا پا درس است. آن چیزی که در میان رفتارهای امیرالمؤمنین - که شامل همهی خصلتهای نیک یک انسان و یک زمامدار است - انسان مشاهده میکند و برترینِ این خصوصیات برای امروز ماست، مسئلهی بصیرتبخشی و بصیرتدهی به کسانی است که نیاز به بصیرت دارند؛ یعنی روشن کردن فضا. در همهی ادوار، این شجاعت بیپایان، این فداکاری عظیم، در خدمت آگاه کردن مردم، عمق دادن به اندیشهی مردم و ایمان مردم به کار رفته است. در جنگ صفین وقتی طرف مقابل که احساس میکرد دارد شکست میخورد، برای اینکه جنگ را متوقف کند، قرآنها را سر نیزه کرد، یک عدهای آمدند دور امیرالمؤمنین را گرفتند و فشار آوردند که باید تسلیم شوی و جنگ را تمام کنی؛ اینها قرآن را مطرح کردند. کار مزورانهای بود، کار عجیبی بود. حضرت فرمود: شما اشتباه میکنید؛ شما اینها را نمیشناسید. این کسانی که امروز قرآن را به عنوان حَکم مطرح میکنند، به قرآن اعتقاد ندارند. من اینها را میشناسم. «انّی عرفتهم اطفالا و رجالا»؛ من دورهی کودکی اینها را دیدم، دورهی بزرگی اینها را هم دیدم. «فکانوا شرّ اطفال و شرّ رجال»؛ بدترینها بودند. اینها به قرآن اعتقادی ندارند. وقتی در تنگنا گیر میکنند، قرآن را مطرح میکنند. البته آنها گوش نکردند، اصرار ورزیدند و دنیای اسلام خسارتش را خورد.
امیرالمؤمنین اهل بصیرت دادن است. امروز ما به این بصیرت احتیاج داریم. امروز دشمنان دنیای اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزارهای دین وارد میشوند، با ابزارهای اخلاق وارد میشوند؛ باید هشیار بود. آنجائی که میخواهند افکار عمومی مردم غیرمسلمان را فریب بدهند، نام حقوق بشر را میآورند، نام دموکراسی را میآورند؛ آنجائی که میخواهند افکار عمومی دنیای اسلام را فریب بدهند، نام قرآن را میآورند، نام اسلام را میآورند؛ در حالی که نه به اسلام و قرآن اعتقادی دارند، نه به حقوق بشر اعتقادی دارند. این را امت اسلامی باید بداند. ملت ایران در طول این سی وچندسال اینها را آزموده است؛ امروز هم باید بدانیم، همهی ما باید بدانیم.
امیرالمؤمنین در آن لحظهی فریب و فتنه، به دوستان خود نهیب میزند: «امضوا علی حقّکم و صدقکم»؛ این راه حقی که در پیش گرفتید، این حرکت صادقانهای که دارید انجام میدهید، این را از دست ندهید و رها نکنید؛ با حرفهای فتنهگران و فتنهانگیزان، در دل شما تزلزل به وجود نیاید؛ «امضوا علی حقّکم و صدقکم»؛ راهتان راه درستی است. خاصیت دوران فتنه - همان طور که بارها عرض کردهایم - غبارآلودگی است، مهآلودگی است. نخبگان گاهی دچار خطا و اشتباه میشوند. اینجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بیّنهای است که در اختیار مردم قرار دارد. امیرالمؤمنین مردم را به آن ارجاع میداد. امروز ما هم محتاج همان هستیم.
منبع:سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم بوشهروسال 86