حجت الاسلام والمسلمین محمد باقریان کارشناس علوم قرآنی درباره جایگاه والدین گفت: رب العالمین جایگاه ویژه ای برای پدر و مادر شبیه جایگاه خود قرار داده است. در روایات آمده است که رضایت پدر و مادر رضایت خداست و ناخشنودی و ناخرسندی آن ها ناخرسندی خداست.
وی در همین راستا افزود: در قرآن کریم خداوند می فرماید: "اَنِ اشْکُرْ لی و لِوالِدَیْکَ". در اینجا خدا تشکر را مختص خود ندانسته بلکه بعد از اسم خود که به خدا بر می گردد از پدر و مادر یاد می کند و این نشان دهنده جایگاه ویژه ای است که خدا برای پدر و مادر قائل است.
این کارشناس علوم قرآنی درباره احترام فرزندان به والدین اظهار کرد:در سوره لقمان آیه 14 خداوند متعال با جمله “اَنِ اشْکُرْ لی و لِوالِدَیْکَ” از بندگان خواسته است تا به والدین احترام و تشکر کنند. همچنین در آیه 23 سوره اسراء نیز آمده است "وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا". حکم کردیم بر همه که جز خدا کسی را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید، احسان بر به پدر و مادر بعد از عبودیت خدا آمده است که این یعنی جایگاه والدین خدایی است.
حجت الاسلام والمسلمین باقریان ادامه داد: در روایات آمده است که “انَّ رَجُلًا سألَ رَسُولَ اللّهِ ما حَقُّ الْوالِدَیْنِ عَلى وَلَدِهِما؟ قالَ:هُما جَنَّتُکَ وَ نارُکَ". مردى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پرسید: حق پدر و مادر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: آن دو بهشت و جهنّم تو هستند. اگر با آن ها به درستی و نیکی رفتار کنید بهشتی و اگر با ناملایمت و با خشم رفتار کنی جهنمی هستید. تعاریفی که درقرآن آمده و از منابع و روایات رسیده نشان می دهد که پدر و مادر جایگاه ویژه ای بعد از خدا دارند و حتی از ائمه اطهار(علیه السلام) به عنوان پدر و مادر ما یاد می شود.
وی خاطرنشان کرد: عباراتی مانند "امام کالوالد الشفیق"، مانند پدر مهربانی و مادر دلسوز در خطبه امام رضا(علیه السلام) و "أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة". من و علی دو پدر این امت هستیم و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز مادر است، بر این اساس می توان گفت همه معصومین (علیه السلام) به لحاظ نقش تربیت معنوی و روحانی و هدایت و ارشاد امت حق پدری بر گردن امت دارند. این شخصیت ها جایگاه ویژه ای در قرآن و روایات دارند و به عنوان پدر و مادر معنوی ما عنوان و مطرح شده اند.
احسان و تکریم به پدر و مادر از جایگاه بسیار بلندی در آیات و روایات اسلامی برخوردار است و همواره پس از بیان حکم وجوب پرستش خدای یگانه، به احترام و تکریم پدر و مادر در قرآن کریم، تصریح شده است.
در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضاى الهى و خشم آنانخشم خداوند است. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مىکند و سبب مىشود که فرزندانمان نیز به ما احسان کنند.
یکی از آیاتی که به بیان نیکی به والدین پرداخته است آیه 15 سوره مبارکه احقاف است، بر همین اساس مفاهیم و تفسیر این آیه را از تفسیر نور حجتالاسلام محسن قرائتی برای عموم علاقهمندان میآوریم:
آیه 15 سوره «احقاف»
«وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَوَضَعَتْهُ کُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِى أَنعَمْتَ عَلَىَّ وَعَلَى وَالِدَىَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِى فِى ذُرِّیَّتِى إِنِّى تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّى مِنَ الْمُسْلِمِینَ»؛
ما انسان را سفارش کردیم که به والدین خود نیکى کند، مادرش او را با سختى حمل کرد و با سختى به دنیا آورد و دوران حمل تا ازشیر گرفتنش سى ماه به طول کشد، تا آنگاه که به رشد کامل رسد و چهل ساله شود، گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا نعمتى را که بر من و بر پدر و مادر من لطف کردى، شکرگزارى کنم و عمل شایستهاى انجام دهم که تو آن را بپسندى و فرزندانم را براى من صالح و شایسته گردان، همانا من به سوى تو بازگشته و از تسلیم شدگانم.
نکتهها
«کُره» به معناى سختى درونى و «کَره»، سختى از بیرون است. «أوزعنى» به معناى ایجاد علاقه و عشق براى انجام کارى است که به آن توفیق الهى گویند. احسان به والدین، از جایگاه ویژهاى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار کلمه «وصّینا» بکار رفته که سه بار آن مربوط به والدین است.
در این آیه به دوران جنینى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده و این سنّ، اوج کمال جسمى انسان شمرده شده است.«بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة»
از این آیه معلوم مىشود که کوتاهترین مدّت حاملگى، شش ماه است، چون دو سال شیردهى، اگر از سى ماه که در آیه آمده است کم شود، حداقل مدت حمل شش ماه مىشود. «و حمله و فصاله ثلثون شهرا»
مادر به دلیل دشوارى دوران باردارى و زایمان و شیردهى، حق ویژهاى بر فرزند داشته و باید نسبت به او بیشتر احسان کرد، چنانچه در روایات تأکید بیشترى در مورد احسان به مادر شده است و پیامبر اکرم در روایتى سه بار سفارش به نیکى به مادر کرد و آنگاه سفارش به نیکى به پدر.
پیامها
1- سفارش احسان به والدین، در طول تاریخ و تمام ادیان بوده است. «وصّینا» در قالب ماضى آمده است
2- احسان به والدین، از حقوق انسانى است که هر پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند. «وصّینا الانسان» نفرمود: «وصینا الّذین آمنوا»
3- در احسان به والدین، مسلمان بودن آنان شرط نیست. «وصّینا الانسان بوالدیه»
4- استحکام بنیاد خانواده و حفظ جایگاه والدین، مورد توجّه خاص خداوند است. «وصّینا الانسان بوالدیه احساناً»
5 - نه تنها انفاق و امداد و احترام، بلکه هر نوع نیکى نسبت به والدین لازم است. «احساناً» به صورت نکره آمده که شامل هر نوع احسانى شود.
صفحات: 1· 2
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺑﯿﻔﮕﻨﻨﺪ، ﯾﻮﺳﻒ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ!
ﯾﻬﻮﺩﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ؟! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ…!
ﯾﻮﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ با ﻣﻦ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ…!
ﺍﯾﻨﮏ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻂ ﮐﺮﺩ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ “ﻧﺒﺎﯾﺪ جز خدا ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﻨﺪﻩﺍﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩ…”
ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ؟ اَلَیْسَ اللهُ بِکافٍ عَبْدِه
ﺳﻮﺭﻩ ﺯﻣﺮ، ﺁﯾﻪ۳۶
عَنْ أَبِي الزُّبَيْرعَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ:
يَجِيءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلَاثَةٌ يَشْكُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمُصْحَفُ وَ الْمَسْجِدُ وَ الْعِتْرَةُ يَقُولُ الْمُصْحَفُ يَا رَبِّ حَرَّقُونِي وَ مَزَّقُونِي وَ يَقُولُ الْمَسْجِدُ يَا رَبِّ عَطَّلُونِي وَ ضَيَّعُونِي وَ تَقُولُ الْعِتْرَةُ يَا رَبِّ قَتَلُونَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا فَأُجْثُوا لِلرُّكْبَتَيْنِ لِلْخُصُومَةِ فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لِي أَنَا أَوْلَى بِذَلِك.
ابو الزبير از جابر نقل مى كند كه شنيدم پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
در روز قيامت سه چيز مى آيند و به خدا شكايت مى كنند: قرآن و مسجد و عترت (من). قرآن مى گويد: پروردگارا مرا سوزانيدند و در هم كوبيدند. و مسجد مى گويد: پروردگارا مرا تعطيل كردند و ضايع نمودند. و عترت مى گويد: پروردگارا ما را كشتند و طرد كردند و آواره ساختند. (پيامبر مى فرمايد:) پس من جهت دادرسى زانو به زمين مى زنم و خداوند مى فرمايد: من به اين كار شايسته ترم.
منبع:
الخصال، ج1، ص 175باب خصلت هاي سه گانه حديث232
سوره ابراهيم/ آيه 36: «رَب إِنهُنَّ أَضلَلْنَ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنى فَإِنَّهُ مِنى وَ مَنْ عَصانى فَإِنَّك غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
در آيه فوق خوانديم كه ابراهيم مى گويد: خداوندا كسانى كه از من تبعيت كنند از من هستند. آيا پيروان ابراهيم تنها همان ها بودند كه در عصر او يا اعصار بعد در كيش و مذهب او بوده اند و يا همه موحدان و خداپرستان جهان را - به حكم اينكه ابراهيم سمبل توحيد و بت شكنى بود - شامل مى شود؟!
از آيات قرآن - آنجا كه آئين اسلام را ملت و آئين ابراهيم معرفى مى كند به خوبى استفاده مى شود كه دعاى ابراهيم همه موحدان و مبارزان راه توحيد را شامل مى گردد.
در رواياتى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نيز به ما رسيده اين تفسير تاييد شده است. از جمله در روايتى از امام باقر (عليه السلام) مى خوانيم : «من احبنا فهو منا اهل البيت قلت جعلت فداك:منكم ؟! قال منا و الله،اما سمعت قول ابراهيم من تبعنى فانه منى»؛ هر كس ما را دوست دارد (و به سيره ما عمل كند) از ما اهل بيت است. راوى سؤ ال مى كند: فدايت شوم براستى از شما؟ فرمود: به خدا سوگند از ما است، آيا گفتار ابراهيم را نشنيده اى كه مى گويد «من تبعنى فانه منى» هر كس از من پيروى كند او از من است).
اين حديث نشان مى دهد كه تبعيت از مكتب و پيوند برنامه ها سبب ورود به خانواده از نظر معنوى مى شود.
در حديث ديگرى از امام امير المؤمنين على (عليه السلام ) مى خوانيم كه فرمود: «نحن آل ابراهيم افترغبون عن ملة ابراهيم و قد قال الله تعالى فمن تبعنى فانه منى»؛ ما از خاندان ابراهيم هستيم آيا از ملت و آئين ابراهيم رو مى گردانيد در حالى كه خداوند (از قول ابراهيم چنين نقل مى كند) هر كس از من پيروى كند او از من است.
منبع:
تفسير نمونه ج10 ص368