6- احسان به والدین باید پیوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى. تنوین در «احساناً» نشانه عظمت و برجستگى است.
7- توجّه به سفارش اکید خداوند به زحمات گذشته والدین، احسان و خدمت کردن به آنان را عاشقانه و جدىتر مىکند. «وصّینا الانسان… حملته امّه»
8 - کمال احسان به والدین، در آن است که بىواسطه انجام گیرد. «بالوالدین احسانا» حرف «ب» در «بالوالدین» نشانه آن است که احسان به والدین با دست خود باشد.
9- یاد رنج و زحمتهاى مادران، در برانگیختن عاطفه فرزندان مؤثّر است. «حملته امّه کُرهاً… کرها…»
10- حق مادر بیش از پدر است. پس از کلمه «والدین»، سخن از رنجهاى مادر است. «حملته امّه کُرهاً…»
11- تمام دستورات و اوامر و نواهى دینى، دلیل و فلسفه دارند. گرچه دلیل بعضى از آنها مانند احسان به والدین، بیان شده است. «وصّینا… حملته امّه کُرهاً…»
12- چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنة»
13- شکر الهى، به استمداد و توفیق خداوند نیاز دارد. «أوزعنى أن اشکر نعمتک»
14- بخشى از نعمتهاى انسان، به واسطه والدین و نیاکان است. «انعمت علىّ و على والدىّ»
15- بلوغ جسمى و کمال عقلى، بستر بلوغ معنوى است. «بلغه اشده و بلغ أربعین سنة قال ربّ…»
16- تشکّر فرزند از نعمتهایى که خداوند به والدین او داده، وظیفه و نوعى احسان به والدین است. «اشکر نعمتک… على والدىّ»
17- بهترین راه تشکر از نعمتهاى خداوند، انجام کار نیک است. «أشکر نعمتک… أعمل صالحاً»
18- ارزش عمل صالح به آن است که پیوسته و دائمى باشد. «ان اعمل صالحاً» فعل مضارع «اعمل»، نشانه دوام و استمرار است
19- عمل صالحى ارزشمند است که خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گیرد. «اعمل صالحاً ترضاه»
20- فرزند و نسل صالح، افتخارى براى والدین است. «اصلح لى فى ذرّیتى»
21- بهترین دعا آن است که انسان، هم به والدین و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. «على والدىّ… اصلح لى فى ذریّتى»
22- در برابر ناسپاسىهایى که نسبت به خدا و والدین داشتهایم، توبه و جبران کنیم. «و على والدىّ… انّى تُبتُ الیک»
23- تسلیم فرمان خدا زیستن و مسلمان مردن، دعاى پاکان و صالحان است. «انّى تُبتُ الیک و انّى من المسلمین»
آیه 23 سوره «اسرا»
«وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّآ إِیَّاهُ وَبِالْولِدَیْنِ إِحْسَناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیماً»؛
پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اُف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.
نکتهها
در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مىکند و سبب مىشود که فرزندان نیز به ما احسان کنند. در احادیث آمده است: حتّى اگر تو را زدند، تو «اُفّ» نگو، خیره نگاه مکن، دست بلند مکن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، کارى مکن که مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزى بخواهند به آنان کمک کن.
مردى مادرش را به دوش گرفته طواف مىداد، پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در همان حالت دید، پرسید: آیا حقّ مادرم را ادا کردم؟ فرمود: حتّى حقّ یکى از نالههاى زمان زایمان را ادا نکردى.
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال شد: آیا پس از مرگ هم احسانى براى والدین هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برایشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهىهایشان و احترام دوستانشان.
مردى از پدرش نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) شکایت کرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم کمک مىکردم، امّا امروز او پولدار شده و به من کمک نمىکند. رسول خدا صلى الله علیه وآله گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنى نیست که این قصه را بشنود و نگرید! سپس به آن فرزند فرمود: «اَنتَ و مالُک لاَبیک» تو و دارایىات از آنِ پدرت هستید.
در حدیث آمده است: حتّى اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» که این کلمه همان «قول کریم» است. احسان به والدین، از صفات انبیاست. چنانکه در مورد حضرت عیسى(علیه السلام)، توصیفِ «بِرّاً بوالدتى» و در مورد حضرت یحیى(علیه السلام) «بِرّاً بوالدیه» آمده است.
والدین، تنها پدر و مادر طبیعى نیستند. در برخى احادیث، پیامبر اکرم صلىالله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیهالسلام پدر امّت به حساب آمدهاند. همچنان که حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است؛ «ملّة ابیکم ابراهیم»
اگر والدین توجّه کنند که پس از توحید مطرح هستند، انگیزه دعوت فرزندان به توحید در آنان زنده مىشود؛ «قَضى ربّک ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
پیامها
1- توحید، در رأس همه سفارشهاى الهى است. «قَضى ربّک ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه»
2- خدمتگزارى و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحّد واقعى است. «الاّتعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
3- فرمانِ نیکى به والدین مانند فرمانِ توحید، قطعى و نسخ نشدنى است.«قَضى»
4- احسان به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار، هم واجب عقلى و وظیفه انسانى است، هم واجب شرعى. «قَضى ربّک ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
5 - نسل نو باید در سایه ایمان، با نسل گذشته، پیوند محکم داشته باشند. «لاتعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
6- در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست. «بالوالدین احساناً»
7- در احسان به پدر و مادر، فرقى میان آن دو نیست. «بالوالدین احساناً»
8 - نیکى به پدر ومادر را بى واسطه و به دست خود انجام دهیم. «بالوالدین احساناً»
9- احسان، بالاتر از انفاق است و شامل محبّت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشکّر، مراقبت و امثال اینها مىشود. «بالوالدین احساناً»
10- احسان به والدین، حدّ و مرز ندارد. «بالوالدین احساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، وجهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد.)
11- سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدین. «و بالوالدین احساناً» زیرا والدین نیازى به سفارش ندارند و به طور طبیعى به فرزندان خود احسان مىکنند.
12- هرچه نیاز جسمى وروحىِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضرورىتر است. «یبلغنّ عندک الکبر»
13- پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم. «عندک»
14- وقتى قرآن از رنجاندن سائل بیگانهاى نهى مىکند، «امّا السائل فلا تَنهَر» تکلیف پدر و مادر روشن است. «فلا تَنهَر هما»
15- هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. «احساناً … قل لهما قولاً کریماً»،بعد از احسان، گفتار کریمانه مهمترین شیوه برخورد با والدین است.
16- در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است. یعنى اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه سخن بگو. «وقل لهما قولاً کریماً»
صفحات: 1· 2