در شب قدر و روز قدر هر دو باید کوشش و تلاش کرد، چون روز قدر نیز همانند شب قدر است. شایسته است از فرصت «شب» و «روز» قدر در ماه رمضان بهره ببریم. اهل بیت(علیه السلام) در رفتار و گفتار خویش این حقیقت را یادآوری نمودهاند.
امام جعفر صادق(علیه السلام) درباره عمل و اجتهاد در روز قدر فرمودهاند: صبیحة یومِ لیلةِ القدر مثلُ لیلةِ القدر فاعمل و اجتهد (امالی شیخ صدوق، ص 388 * بحارالانوار، ج 97، ص 11) در پی قدر شب قدر، صبح روز قدر، شبیه و نظیر شب قدر است؛ پس کار کن و تمام سعی خود را بنما و به قدر توان کوشش کن.
امام ششم(علیه السلام) در این حدیث همگان را به قدردانی از روز قدر و تلاش در آن تشویق نمودهاند. یادآوری تماثل شب و روز قدر برانگیزاننده اهل ایمان به پاسداری از روز قدر است.
در این گفتار «صبح روز قدر» مثل «لیلة القدر» اعلام شده است. «مثل» به معنای شبیه و نظیر و مانند و همطراز و همگون است. بنابراین غفلت از صبح روز قدر روا نیست. چون روز قدر مانند شب قدر است و باید همچون شب قدر به آن توجّه نمود.
صبح روز قدر در چه چیزی مثل شب قدر است؟
امتیازات و آثار و فضیلتها و ارزش شب قدر در صبح روز قدر نیز جاری است. امام صادق(علیه السلام) پس از اعلام تماثل شب و صبح زیبای روز قدر، امر به عمل و اجتهاد در صبح روز قدر کردهاند. باید از فرصت بامداد تابان روز قدر نیز استفاده نمود.
دو فعل در ارتباط با کوشش در این حدیث وجود دارد؛ فعل امر حاضر «اعمل» و «اجتهد» دستور و امر بر عمل و اجتهاد است. فعل امر «اعمل» فرمان به عمل در صبح روز قدر است. بنابراین صبح روز قدر مانند شب قدر زمان عمل صالح و کار و کوشش است. فعل امر «اجتهد» نیز فرمان بر نشاط در تلاش و به کار بستن تمام کوشش و سفارش بر تقلّا و عمل تا مرزهای طاقت است. در این گفتار لیلة القدر اصل قرار دارد و صبح روز قدر به آن تشبیه شده است. پس این فرمان «اعمل» و «اجتهد» در درجه نخست متوجّه شب قدر است؛ اما از صبح روز قدر نیز نباید غفلت نمود. بیتردید شب قدر، شب «عمل صالح» است باید در لیلةالقدر کار کرد. شب قدر شب «اجتهاد» است، سزاوار است با تمام توان و در مرز طاقت فردی از شب قدر بهره برد.
بی شک شب و روز قدر در هر سال یک شب و روز است. این شب به حکم قرآن در ماه رمضان است. براساس احادیث اهلبیت احتمال قدر بودن شب و روز نوزدهم، و بیستویکم، و بیستوسوم از شبهای دیگر بیشتر است و از این سه شب و روز نیز احتمال قدر بودن شب و روز بیستوسوّم زیادتر است.
یادداشت از: حجتالاسلاموالمسلمین دکتر محمدرضا جواهری؛ عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
در قرآن مجيد آيات فراواني داريم كه به بيان و اثبات امامت حضرت علي (علیه السلام) و ديگر ائمه طاهرين دلالت دارد. و البته دلالت اين آيات با توجه به احاديث بسيار زياد (متواتر) است كه از رسول گرامي اسلام در شأن نزول اين آيات وارد شده است. حال، ما در اينجا به چند آيه اشاره مي كنيم:
1. آيه تبليغ:
اي پيامبر! آنچه را از سوي پروردگارت نازل شده است به طور كامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهي، رسالت او را انجام نداده اي، و خداوند تو را از (خطرهاي احتمالي) مردم نگاه مي دارد، و خداوند جمعيت كافران لجوج را هدايت نمي كند» (1)
خداوند متعال پيامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود كه رسالت خود را ابلاغ نمايد و طبق روايات، پيامبر اكرم (صلی الله علیه) به دنبال نزول اين آيه، در جايي به نام غدير خم، حضرت علي(علیه السلام) را به جانشيني خود برگزيد (2).
جريان غدير در سال آخر عمر پيامبر اكرم (صلی الله علیه) در حجة الوداع اتفاق افتاد و آن حضرت، با بيان «… من كنت مولاه فهذا علي مولاه…» يعني …هر كس من مولاي او هستم علي مولاي اوست و…، به امامت علي بن ابيطالب تصريح فرمود و رسالت خود را ابلاغ فرمود.
اين واقعه توسط عده ي زيادي(110 نفر) از صحابه (3) پيامبر اكرم(صلی الله علیه) و همچنين از 84 نفر از تابعين و 36 نفر از دانشمندان و مؤلفين، نقل شده است. علامه اميني با مدارك و دلايل محكم از منابع معروف اسلامي(اهل سنت و شيعه)، در كتاب شريف الغدير تمامي اين نقل ها را آورده است.
2. آيه ولايت:
«ولي و سرپرست شما تنها خداست و پيامبر او، و آنها كه ايمان آورده اند و نماز را به پا مي دارند و در حال ركوع زكات مي پردازند.» (4)
بسياري از مفسران و محدثان گفته اند كه اين آيه در شأن علي (علیه السلام) نازل شده است.
«سيوطي» از دانشمندان اهل سنت در تفسير «الدر المنثور» در ذيل اين آيه از «ابن عباس» نقل مي كند كه: «علي (علیه السلام) در حال ركوع نماز بود كه سائلي تقاضاي كمك كرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پيامبر (صلی الله علیه) از سائل پرسيد: چه كسي اين انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علي (علیه السلام) اشاره كرد و گفت: آن مرد كه در حال ركوع است»، در اين هنگام اين آيه نازل شد (5).
همچنين از دانشمندان اهل سنت «واحدي» (6) و «زمخشري» (7) اين روايت را نقل كرده و تصريح كرده اند كه آيه «انما و ليكم الله …» درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.
فخر رازي در تفسير خود از عبدالله بن سلام نقل مي كند، هنگامي كه اين آيه نازل شد، من به رسول خدا (صلی الله علیه) عرض كردم كه با چشم خود ديدم كه علي(علیه السلام) انگشترش را در حال ركوع به نيازمندي صدقه داد به همين دليل ما ولايت او را مي پذيريم! وي همچنين روايت ديگري نظير همين روايت را از ابوذر در شأن نزول اين آيه نقل مي كند (8)
طبري نيز در تفسير خود روايات متعددي در ذيل اين آيه و شأن نزول آن نقل مي كند كه اكثر آنها مي گويند: درباره حضرت علي(علیه السلام) نازل شده است (9).
مرحوم علامه اميني (ره) در كتاب الغدير، نزول اين آيه درباره حضرت علي را با رواياتي از حدود بيست كتاب معتبر از كتاب هاي اهل سنت، با ذكر دقيق مدارك و منابع آن، نقل كرده است (10)
در اين آيه، ولايت حضرت علي(علیه السلام) در رديف ولايت خدا و پيامبر(صلی الله) قرار داده شد.
3. آيه اولي الامر:
«اي كساني كه ايمان آورده ايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول خدا (صلی الله علیه) و اولي الامر از خودتان را» (11)
از سويي دانشمندان (12) گفته اند كه آيه اولي الامر درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است.
مثلا «حاكم حسكاني» حنفي نيشابوري (مفسر معروف اهل سنت) در ذيل اين آيه پنج حديث نقل كرده كه در همه آنها عنوان «اولي الامر» بر علي (علیه السلام) تطبيق شده است (13)
در تفسير «البحر المحيط» نوشته «ابوحيان اندلسي مغربي» در ميان اقوالي كه درباره اولي الامر نقل كرده از مقاتل و ميمون و كلبي (سه نفر از مفسران) نقل مي كند كه منظور از آن، ائمه اهل بيت (علیه السلام) هستند (14)
« ابوبكر بن مؤمن شيرازي» (از علماي اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل مي كند كه آيه فوق درباره حضرت علي (علیه السلام) نازل شده است(15)
از سويي ديگر در اين آيه شريفه با سبك و سياق واحد و عدم تكرار لفظ (اطيعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولي الامر واجب شده است و از اين جهت اولي الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معني نداشت) همانطوريكه خدا و پيامبرش معصومند. و طبق آنچه در روايات آمده، معصومين منحصر در امامان شيعه اند.
4. آيه انذار
در سال سوم بعثت آيه انذار عشيره نازل گرديد و به پيامبر فرمان داد كه خويشاوندان خود را دعوت به اسلام نمايد. «وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الاْءَقْرَبِينَ ـــ اي پيامبر [خويشاوندان نزديكت را انذار كن» (16)
در پي اين فرمان الهي مبني بر انذار و دعوت خويشاوندان به اسلام، پيامبر اكرم مجلسي تشكيل داد و حدود چهل نفر از بستگان نزديك خود را به خانه ابوطالب دعوت نمود كه از جمله آنان حمزه و ابولهب بودند، پس از صرف غذا و هنگامي كه پيامبر قصد اعلام اين مأموريت را داشت ابولهب با سخنان خود زمينه ابلاغ اين پيام را از ميان برد لذا پيامبر روز بعد غذايي تهيه كرد و آنان را دوباره به خانه ابوطالب دعوت نمود و پس از صرف غذا فرمود: اي فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هيچ جواني را در عرب نمي شناسم كه براي قومش چيزي بهتر از آن چه من آورده ام آورده باشد، من خير دنيا و آخرت را براي شما آورده ام و خداوند به من دستور داده كه شما را به آئين اسلام دعوت نمايم سپس فرمود: «ايكم يؤازرني ليكون اخي و وارثي و وزيري و وصيّي و خليفتي فيكم؟؛ كدام يك از شما مرا ياري مي دهيد تا پس از من برادر و وارث و وزير و وصيّ و جانشين من در ميان شما باشد.» (17)
جمعيت همگي از پاسخ دادن امتناع كردند جز علي(علیه السلام) كه با وجود كمي سن از جا بپاخواست و عرض كرد: اي پيامبر من در اين راه يار و ياور خواهم بود. پيامبر اكرم پس از تكرار اين سخن و پاسخ نشنيدن از سوي ديگران دست به شانه علي(علیه السلام) نهاده و فرمود: «هذا أخي و وارثي و وزيري و وصيّي و خليفتي فيكم بعدي فاسمعوا له و اطيعوه ـــ اين [علي] برادر من و وارث و وزير و وصي و جانشين من در ميان شما پس از من خواهد بود به امر او گوش فرا دهيد و از او فرمان بريد.» (18)
و بدين ترتيب پيامبر اكرم(صلی الله علیه) در همان آغاز بعثت خويش علاوه بر دعوت ديگران به اسلام، علي(علیه السلام) را به عنوان وزير و وصي و جانشين خود به مسلمانان معرفي كرد و همگان را به اطاعت و پيروي آن حضرت فراخواند. اين حديث را علاوه بر مفسران و محدثان شيعه، بسياري از مورخان، مفسران و محدثان اهل سنت از جمله طبري، ابن اثير، ابن ابي حاتم، ابن مردويه، ابي نعيم، بيهقي، ثعلبي و ابن ابي الحديد در كتب تاريخ، تفسير و حديث خود نقل كرده اند. (19)
صفحات: 1· 2
بررسی تاریخ صدر اسلام با هدف رسیدن به واقعیتها و عبرت گیری و الگوگیری و الگوبرداری و پرهیز از لغزشهگاهها و بهره بردن از فرصتها امری ضروری است . اینکه پس از پیامبر ، چرا و چگونه حاکمیت از علی ابن ابیطالب (ع ) دریغ و در اختیار دیگران قرار گرفته است. سوالی است که یافتن پاسخ آن می توان برای امروز و مسلمانها در مقابله با تهاجم های پیچیده و فتنه گرانه دشمن چراغ راه بوده و از آن بهره مند شوند.
کتاب دشمن شدید(2)، دومین دفتر از مجموعه کتاب دشمن شدید است که با پژوهشی عمیق در دشمن شناسی تاریخی به پرسشهای اینچنینی با رویکرد تاریخ بصیرت افزا و رصد جریان حق و باطل پاسخ می دهد.
دشمن شدید(دفتر دوم) در ادامه یهود شناسی دفتر اول به واکاوی حوادث پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و نقش یهود در تحریف اسلام را نمایان می سازد. در ادامه نویسنده به چالش های حضرت علی ع در حکومتش و نقش یهود در انتقال قدرت ها پرداخته و با استنادات محکم تاریخی به اثبات این موضوع می پردازد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
جریان حاکم، با غصب ولایت به این هدف خود دست یافته بودند؛ ولی حلقه پایانی این نقشه ناتمام بود.
باید علی علیه السلام کاملا از صحنه حذف می شد. بنابرابن تصمیم گرفتند ایشان را در نماز به شهادت برسانند. زیرا همانگونه که در زمان رسول الله (ص) شخص رسول اکرم بالاترین تهدید برای آنان به شمار می آمد، پس از ایشان، این خطر از ناحیه علی (ع) متوجه آنها بود؛ چرا که او می توانست افشاگر و همچنین خنثی کننده طرح های آنان باشد. بنابراین می بایست ترور فیزیکی و نیز شخصیتی علی ع را در دستور کار خود قرار دهند.
کتاب دشمن شدید(دفتر دوم) در قطع رقعی و به کوشش حجت الاسلام مهدی طائب و با قیمت پشت جلد 22 هزار تومان، توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
منبع:خبرگزاری تسنیم
نکند رمان بیش از قرآن شود!
اگر زندگی ما جوری شد که رمان را بیشتر از قرآن خواندیم بدانید که راه انحرافی است. انسمان با کتاب های رمان اگر بیشتر از قرآن شد بدانیم که در مسیر انحرافی قرار گرفتیم. رمان می خوانید عیبی ندارد اما به چه قیمتی؟ جوری نشود که قرآن کم رنگ شود. دیدید مقام معظم رهبری اخیرا چه فرمودند؟ امیدواریم که این در مساجد باب شود ساز و کارش دیده شود که یک نفر بیاید روی منبر بنشیند قرآن بخواند و مردم هم بنشینند گوش دهند. مثل کسی که سخنرانی می کند. جلسه ای باشد که یک نفر بنشیند قرآن بخواند دیگران هم گوش کنند. این اثر دارد. خصوصا اگر کسی بتواند با خواندنش آیات را در دل انسان بنشاند؛ یعنی آنجایی که سخن از عذاب است لحنش یک جور باشد؛ آنجایی که پاداش و بهشت و اینهاست یک جور بنشاند.
در روایتی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده حضرت فرمودند که «خَيْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ» بهترین شما آن کسانی هستند که قرآن را یاد می گیرند و قرآن را یاد می دهند. منتها اینجا دیگر حضرت تلاوت نفرمودند قرآن را فرمودند. حالا این تعلم قرآن مراتب دارد؛ یک کسی می رود تلاوت قرآن یاد می گیرد، یک کسی می رود تجوید قرآن یاد می گیرد، یک کسی میرود تفسیر قرآن یاد می گیرد همه اینها را شامل می شود یا کسی اینها را تعلیم می دهد به دیگران. انس ما با قرآن کم است. ماه رمضان تمرینی است برای ما که بعد از ماه رمضان نیز انس با قرآن را داشته باشیم.
منبع :پایگاه اطلاع رسانی حوزه
دعای شب جمعه برای حاجات بسیار موثر است و امام علی فرمونده اند که هرکس این دعای شب جمعه را بخواند خداوند دعای او را مستجاب می کند و همه حاجت های او را بر آورده می کند همچنین کسی گرسنه باشد و هیچ راه چاره ای نداشته باشد اگر این دعا را بخواند او را طعام و آب دهد و اگر کسی هنگام این دعا را بخواند و گناهکار باشد خداوند گناهان او را می بخشد در ادامه دعای بسیار پر فضیلت و عظیمالشأن مخصوص شب جمعه را بخوانید.
در کتاب مهجالدعوات از اویس قرنی روایت کرده، گفت: حضرت علی (ع) فرمودند: هر کس این دعا را بخواند حق تعالی دعای او را مستجاب فرماید و جمیع حاجتهای او را روا سازد و حضرت پیغمبر (ص) فرمودند: سوگند به خدایی که برانگیخت مرا به حق به پیغمبری به درستی که هر کس به نهایت گرسنگی و تشنگی رسد و راه چاره بر او مسدود باشد پس خدای را به این دعا بخواند او را طعام و آب دهد و اگر بخواند این دعا را بر کوهی که میان او و موضعی که اراده دارد فاصله باشد آن کوه از میان میرود تا از او بگذرد و به مقصود برسد و اگر بر دیوانه بخوانند هوشیار شود و اگر بر زنی که دشوار زاید بخوانند آسان زاید،
فرمود: قسم به خدایی که که مرا به حق برانگیخت به پیغمبری به درستی که هر کس چهل شب از شبهای جمعه این دعا را بخواند حق تعالی همه گناهانی که مابین او و خدای تعالی است بیامرزد و اگر مردی از سلطان ترسد و بخواند این دعا را و بر سلطان وارد شود خدا او را از شر آن پادشاه خلاص کند و هر کس وقت خواب این دعا را بخواند و بخوابد،
بفرستد خدای تعالی به عدد هر حرفی از این دعا که خوانده هفتاد هزار ملک از روحانیین را که روهای ایشان از خورشید نیکوتر است به هفتاد هزار بار که طلب آمرزش کنند از خدا و به جهت او و دعا کنند از برای او و حسنات از برای او بنویسند و هر کس این دعا را بخواند و حال آنکه مرتکب گناهان کبیره شده باشد تمام گناهان او آمرزیده شود و اگر در آن شب بمیرد شهید مرده و سپس فرمود: ای اباعبدا… خدا میآمرزد او و اهل خانه او و دعا این است:
متن دعای شب جمعه
یا سَلامُالْمؤمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبّرُ الطّاهِرُ الْمُطَهَّرُ الْقادِرُ الْمُقْتَدِرُ یا مَنْ
یُنادَی مِنْ کلَّ فَجًّ عَمیقٍ بِألْسِنَهٍ شَتّی وَ لُغاتٍ مُخْتَلفهٍ وَ حَوائِجَ أخْری یا مَنْ لا
یَشْغَلُهُ شَأنٍ، أنْتَ الّذی لا تُغَیَّرُکَ الأزْمِنَهُ وَ لا تُحیطُ بِکَ الْأمْکِنَهُ وَ لا تأخُذُکَ نَوْمٌ وَ
لا سِنَهٌ یَسَّرْلی مِنْ أمْری ما أخافُ عُسْرَهُ وَ فَرَّجْ لی مَنْ أمْری ما أخافُ کَرْبَهُ وَ
سَهَّلْ لی مِنْ أمْریی ما أخافُ حُزْنَهُ سُبْحانَکَ لا إلهَ ألاّ أنْتَ أنّی کُنْتُ مِنَالظّالِمینَ
عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْلی، إنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنوبَ إلا أنْتَ وَ اَلْحَمْدُللهِ رَبَّ
الْعالمین وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إلاّ بِالله الْعَلیّ الْعظیم وَ صَلَّ الله عَلی نَبِیَّه مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً.
ندای فرشته منادی در شب جمعه
در باب شب جمعه ما روایات متعددی داریم؛ یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّی لله علیه وآله وسلّم) است که حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُنْزِلُ مَلَکاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا کُلَّ لَیْلَهٍ فِی الثُّلُثِ الْأَخِیرِ»؛ خداوند در هر شب، در ثلث آخر شب، فرشته ای را به آسمان دنیا فرو می فرستد؛ «وَ لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ فِی أَوَّلِ اللَّیْلِ»؛ شب جمعه هم که می شود از اوّل شب می فرستد؛ «فَیَأْمُرُهُ فَیُنَادِی»، به او فرمان میدهد، پس او ندا می کند. حالا نداهایش چیست؟ «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ»؛
آیا درخواست کننده ای هست که من درخواستش را اجابت کنم؟ «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ»؛ آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیرم؟ «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛ آیا کسی هست که طلب آمرزش کند و او را بیامرزم؟ «یَا طَالِبَ الْخَیْرِ أَقْبِلْ»؛ ای کسی که طالب خوبیها هستی، روی بیاور؛ «یَا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ ای کسی که ـ نعوذبالله ـ به سمت شرّ داری میروی، دست بردار. «فَلَا یَزَالُ یُنَادِی بِهَذَا إِلَى أَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ این فرشته آنقدر ندا می کند تا سپیده دم بدمد. «فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاءِ».[۱] وقتی که فجر طالع میشود، برمیگردد به همان محلّ خودش که ملکوت آسمان است.
منبع: تبیان