14 اردیبهشت 1399
سرتاپاش خاکی ، و از سوزِ سرما چشماش سرخ شده بود. از چهرهاش معلوم بود که خیلی حالش ناجوره؛ اما رفت وضوگرفت تا نماز بخونه.گفتم: شما حالت خوب نیست، لااقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور، بعد نماز بخون. سرِ سجاده ایستاد، نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله… بیشتر »
1 نظر
09 اردیبهشت 1399
محمدابراهیم هیچ وقت دوست نداشت شناخته شود و همیشه سعی میکرد گمنام بماند، به دلیل همین هم خانواده و دوستان، اطلاعات دقیقی از محل و نوع مسئولیت او نداشتند. یک روز مادرش را در بیمارستان چالوس بستری کردند، من در لشکر 92 زرهی اهواز خدمت میکردم و از آنجایی… بیشتر »
09 اردیبهشت 1399
وقتی برای سومین بار و در عملیات خیبر از ناحیه سینه مجروح شد ولی با همان حال بد در منطقه ماند. او نیروهایش را تنها نگذاشت تا اینکه بدنش ضعیف شد و به ناچار به بیمارستان منتقلش کردند. همچنین برای گذراندن دوران نقاهت از بیمارستان به منزل در نجفآباد منتقل… بیشتر »
08 اردیبهشت 1399
?گفتم: حسین دارم از استرس میمیرم…گفت: یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهی کار منم همین باز کرد (آخه خودشم به سختی اجازهی خروج گرفت) گفتم: باشه داداش بگو. گفت: تسبیح داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو… بیشتر »
08 اردیبهشت 1399
یونس حبیبی، مداح اهل بیت و جانباز دفاع مقدس به همرزمان شهیدش پیوست. پیکر پاک او صبح امروز در زادگاهش به خاک سپرده میشود حالا دوستانش میگویند از رنجی ۳۰ساله رها شد. از جمله همین حاجمحسن طاهری مداح اهل بیت که این در صفحه با او به گفتوگو نشستهایم این… بیشتر »