10 اسفند 1398
☘ گاهی عشق معجزه میکند و بیسیمچی گردان، آشنای غریب شهدا می شود. امیر_امینی ، رزمنده ی ساده ی گردان که حال و هوای هر عملیات را با بیسیم به جاماندگان خبر میداد. ☘ فرمانده قلبش شد و بیسیمچی اشک و مناجاتش برای خــ?ــدا . ? آنقدر دعا کرد تا عاشق ،… بیشتر »
نظر دهید »
08 اسفند 1398
کتاب آرام جان؛ روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان به کوشش محمدعلی جعفری توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد. گاهی اوقات فقط تصاویر آدمهایی که توی جنگ هشت ساله یا سوریه و یا در انقلاب شهید شدهاند جلوی چشم به عنوان شهید ردیف میشوند. شاید… بیشتر »
03 دی 1398
روزهای اول جنگ بود. شاهرخ با بسیاری از رفقای قدیم و جدید به سوی آبادان رفته بود. هرشب به سوی مواضع دشمن می رفتند و با شبیخون به دشمن از آنها تلفات می گرفتند. شاهرخ در نفوذ به مناطق دشمن بدون سلاح می رفت و با سلاح بر می گشت! هیبت عجیبی داشت. حتی عراقی… بیشتر »
02 دی 1398
تازه واره دانشکده هوایی شده بودیک روزبهم زنگ زد.شوهرخواهرش بودم.گفت:میشه بیای تهران کارواجب باهات دارم.نگران شدم.ازاداره مرخصی گرفتم ورفتم.دم دردانشکده که رسیدم سراغش راگرفتم.گفتند:آسایشگاهه.رفتم آنجا تا من را دید امد طرفم.سلام کرد و احوال… بیشتر »
02 دی 1398
نمیدانستم چه بگویم،آمدم بیرون.گوشه ای نشستم باخود گفتم:«ابراهیم یک اذان گفت،یک تپه آزاد شد، یک عملیات پیروز شد،هجده نفرهم ازجهنم به سوی بهشت راهی شدند… عجب آدمی بود این ابراهیم…!» منبع :کتاب شهید گمنام، ص52«گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» بیشتر »