قبل از هر چيز در خصوص اهميت نماز صبح بايد بگوييم كه رسول خدا صلّي الله عليه و آله فرمودند:« فَمَنْ صَلَّى الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِي الْمَسْجِدِ فِي جَمَاعَةٍ فَكَأَنَّمَا أَحْيَا اللَّيْلَ كُلَّه»؛ هر كسي كه نماز مغرب و عشا و نماز صبحش را در مسجد به صورت جماعت بخواند مانند آن است كه تمام شب را به شب زنده داري و عبادت گذرانده است»
خواندن نماز صبح آن هم در اول وقت، شايد از نمازهاي ديگر مشكل تر باشد؛ چرا كه دل كندن از رختخواب گرم و لذت خواب در ابتداي راه سخت است ولي نمازگزار مي تواند با كمي تمرين و ممارست از منافع سحر و صبح بهره مند گردد و از فيض نماز اول وقت نماز صبح بي نصيب نماند. امام صادق عليه السّلام مي فرمايد: «فَإِذَا صَلَّى الْعَبْدُ صَلَاةَ الصُّبْحِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أُثْبِتَتْ لَهُ مَرَّتَيْنِ تُثْبِتُهَا مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ وَ مَلَائِكَةُ النَّهَار»«پس هرگاه نمازگزار نماز صبح را با طلوع فجر به جاي آورد دو مرتبه براي او نوشته مي شود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب مي نويسند (نماز صبح را فرشته روز و فرشته شب هر دو مشاهده مي كنند)».
بايد توجّه داشت سلب توفيق از نماز صبح معلول علّت هاي مختلفي مي باشد كه با بررسي اعمال و رفتار خود در طول شبانه روز، مي توان علّت اصلي آن را يافته و در رفع آن كوشش نمود.
برخي از عوامل سلب توفيق از نماز صبح شامل موارد ذيل مي باشد:
عدم برنامه ريزي؛
از مهم ترين عوامل مادي كه مانع از توفيق درك نماز صبح مي گردد فقدان برنامه ريزي و نظم در زندگي مي باشد مانند فقدان برنامه اي منظم براي خواب و يا ايجاد مشغله هاي پراكنده و فراتر از توانايي هاي خود كه نتيجه اي جز ايجاد خستگي مفرط ندارد. كسالت و تنبلي نيز اگر افزوده شود امر را تشديد مي كند.
پرخوري؛
علّتي ديگر براي خواب طولاني و سنگين پرخوري در شب مي باشد. حضرت عيسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) خطاب به بني اسرائيل فرمود:«اي بني اسرائيل ! خوردن خود را زياد نكنيد، زيرا هر كس بر خوردن خود بيفزايد، بر خوابيدن خود هم مي افزايد و هر كس كه بر خواب خود بيفزايد، از عبادت كم مي گذارد (و در نتيجه) در زمره غافلان نوشته مي شود»
غرق شدن در مسائل مادي و دنيوي؛
حضرت عيسي (علي نبيّنا و آله عليه السّلام) نقش دنيا زدگي را در بي حوصلگي افراد نسبت به عبادات اين چنين ترسيم مي نمايد كه: هم چنان كه بيمار بر غذاى لذيذ نگاه مي كند و به دليل شدت درد لذّت آن را نمى چشد، هم چنان فرد دنيادار نيز همراه با عشق به مال نه لذّتى از عبادت مى برد و نه شيرينى و حلاوتش را مى چشد
خوردن غذاهاي نامناسب در شب؛
خوردن غذاهاي نامناسب در شب نيز موجب ترك نماز صبح خواهد شد، برخي از غذاها به گونه اي مي باشند كه اعصاب و بدن را سست مي نمايند. لذا اگر شب ها از ماست، دوغ، كشك و مانند آن استفاده شود خواب بر انسان چيره شود؛ و يا خوردن غذاهاي چرب و سنگين موجب سنگيني خواب مي گردد و اين امور باعث مي شود انسان براي بيدار شدن از خواب دچار مشكل گردد.
كم معرفتي؛
يكي از مهم ترين عوامل معنوي كه موجب مي شود تا انسان نسبت به نماز صبح به سختي از خواب بيدار گردد، عدم معرفت و شناخت نسبت به خداوند متعال و الطاف وي مي باشد.
فرض كنيد اگر با يكي از مسئولين كه حل مشكل شما در دست اوست قراري گذاشته ايد. و يقين داريد كه وي در همان ساعت مقرر منتظر شما است. آيا واقعا شب به راحتي مي خوابيد و دير بر سر قرار حاضر شده و يا با كسلی مواجه مي شويد؟
اگر انسان واقعا نسبت به الطاف الهي كم ترين معرفتي داشته باشيم و بداند كه كسي كه قرار است به هنگام نماز با وي صحبت كند هماني است كه ما را از نيستي به دنيا آورده و تمامي نعمت هاي خود را نيز بر ما ارزاني داشته تا به نهايت كمال و درجات بالاي بهشتي دست پيدا كند. او هماني است كه اختيار كمي و زيادي روزي ما را دارد؛ هماني است كه مرگ و زندگي ما در يد قدرت اوست و… با اين حال آيا نسبت به نماز با بي حالي برخورد خواهيم كرد و يا آن كه سر از پا نشناخته و با تمام وجود به اقامه نماز عاشقانه خواهيم پرداخت.
گناه؛
اعمال و رفتاري كه انسان در طي روز انجام مي دهد نقش بسيار مهمي در توفيق انسان نسبت به عبادات دارد يعني هر چه در طي روز كارهاي شايسته از انسان سر بزند توفيقات انسان نيز براي اعمال خوب ديگر بيش تر فراهم مي شود و هر چه به گناه آلوده شود توفيق اعمال خوب از وي سلب مي گردد؛ لذا بايد نسبت به اين مساله بسيار حساس بود تا به واسطه گناه درك لذت سحرخيزي را از دست نداد.
بعضي از گناهان كه معمولا دامنگير جوانان مي باشد
منبع:
أمالي الصدوق،ص329
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، نويسنده شيخ صدوق، ناشر دار الرضى، قم، 1406 ق، اول، ص 36
حجتالاسلام علوی تهرانی کارشناس مسائل مذهبی در حسینیه موجالحسین(ع) طی سخنانی با اشاره به روایتی از پیامبر(ص) که میفرماید: روحِ دین اسلام، اخلاق است. تصریح کرد: روح در هر موجودی باشد به آن موجود حیات و زندگی میدهد. اگر کسی تعبد داشته باشد ولی اخلاقی نداشته باشد یک عملکرد بدون روح دارد.
وی با بیان اینکه عالم حشر یک روز است ولی پنجاه هزار سال طول میکشد اظهار کرد: قیامت از کل عالم دنیا طولانیتر است اما ما هیچ آمادگی برای آن نداریم درحالی که برای 70 سال زندگی دنیا کلی برنامهریزی میکنیم. در قیامت 50 ایستگاه وجود دارد که رد شدن از هر ایستگاه هزارسال طول میکشد، یکی از این ایستگاهها نامش «میزان الاعمال» است. در میزان الاعمال عمل انسان را میسنجند و در دستگاه محاسبه میپرسند که چقدر عمل آوردی؟ مثلا 70 سال نماز و روزه… در میزان محک میزنند که چقدر از این اعمال را برای ما آوردی؟ هر عمل به هر میزانی که برای خدا انجام شده باشد حساب میشود و آن را میخرند.
حجتالاسلام علوی تهرانی خاطر نشان کرد: حضرت داوود (ع) به خدا عرض میکند که خدایا « میزان» را به من نشان بده. ایشان در عالم مکاشفه میزان را دید که چیزی شبیه ترازوهای دنیایی که دو کفه دارد و هر کفه شرق و غرب عالم را پر کرده است، بعد از اینکه حضرت داوود (ع) این شهود را پیدا کردند، بیهوش شدند و بعد که به هوش آمدند در مناجاتشان با خدا فرمودند که خدایا چه کسی میتواند این ترازو را پر کند؟
وی افزود: پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: اولین چیزی که در روز قیامت در کفه میزان بندگان قرار میگیرد «حسن خلق» است. اگر حسن خلق وجود داشت بعد از آن نماز و روزه و حج و … را هم حساب میکنند.در ادامه حضرت میفرماید: در روز قیامت چیزی برتر از اخلاق در میزان قرار نمیگیرد.
این خطیب و کارشناس مذهبی با بیان اینکه از نماز و روزه به تنهایی نمیتوان به تعالی رسید، بلکه باید این نماز و روزه در بستر اخلاق باشد، تصریح کرد: پیامبر اسلام (ص) میفرماید: نزدیکترین شما به من در روز قیامت و محبوبترین شما نزد من خوشاخلاقترین شما است.
وی با تاکید بر اینکه اگر میخواهید ایمانتان بالا برود، باید اخلاق خوب داشته باشید اظهار کرد: شخصی از امام صادق (ع) سوال کرد که تعریف حسن خلق چیست؟ حضرت پاسخ دادند که حد اخلاق خوب این چند مورد است: مدارا کردن با مردم، درست صحبت کردن با مردم(دشنام ندادن)، با خوشرویی با دیگران ملاقات کردن، با مردم خوب حرف زدن.
منبع:
حجتالاسلام علوی تهرانی
پس از ظهور اسلام، جایگاه گمشده زنان و دختران، در جامعه جانی دوباره گرفت و سه بانو حضرت خدیجه (س)، حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) با پیروی از ولی، مسیری را رفتند که زنان ما امروز آن را ادامه میدهند.
پس از آن واقعه جانسوز کربلا و شهادت سرداران و یاران حسینی، رویداد عاشورا تنها یک حادثه و یا رخداد در تاریخ باقی نماند؛ بلکه تابلویی از آزادگی، دیانت، کرامت و عزت انسانی را تا ابدالدهر برای جهانیان باقی گذاشت.
پس از تجلی اسلام در جهان، جایگاه گمشده زنان و دختران در جامعه، جانی دوباره گرفت و ما بزرگترین زنان عالم همانند حضرت زهرا (س) در کنار مولا امیر المومنین (ع)، حضرت خدیجه (س) در کنار پیامبر اکرم (ص) و زینب کبری (س) را در واقعه کربلا همراه برادر داشتیم. اما به غیر از حضرت زینب (س) شیر زنانی بودند که چون زینب (س)، کاری حیدری کردند و پس از شهادت همسران و فرزندان خود، کرامت و عزت یک بانوی مسلمان را با احیای دین، عفاف و حیا منزل به منزل تا عروج ملکوتیشان به نمایش گذاشتند و نام خود را مانند شهدای کربلا در تاریخ حک کردند. به همین سبب است که شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی بیان میکند: «تاریخ کربلا، یک حادثه و تاریخ مؤنث است؛ یعنی یک حادثه مذکر - مؤنث است. حادثهای که مرد در آن نقش دارد، زن نقش دارد، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش.»
نقش زنان در حادثه عاشورا تنها وظیفه همسرداری و یاری، ولی خود نبود، بلکه با صبوری، استقامت، حفظ حجاب و کرامت یک بانوی مسلمان در بزم درباریان یزید و شام، نشان از عزت نفسی دارد که زنان کاروان حسینی، با بینشی ژرف، به حمایت از امام حسین (ع) پرداختند. ایشان چه قبل از شروع قیام و چه بعد از آن، حامیانی استوار و فداکار برای مولایشان بودند و این را با ترغیب مردانشان به مبارزه، با خطابههای شورانگیز و … به اثبات رسانیدند.
اصلیترین وظیفه حضرت زینب (س)، بعد از ظهر عاشورا، متجلی میشود. اگر نبود آن عالمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسین (ع) دستخوش تحریف میشد، بلکه اسلام نیز در معرض خطری جدی قرار میگرفت. اما تبلیغ پیام شهادت، سرپرستی قافله اسراء، پرستاری از امام سجاد (ع)، حفظ و حراست زنان و کودکان، و … مسؤولیتهای سنگینی بود که آن حضرت (س) پس از قیام عهده دار بود
منبع:
شهید مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج. ۱، ص. ۲۸۹
امام زین العابدین (ع) در حدیثی سختترین ساعات برای هر انسان معرفی کرد.
متن حدیث به شرح زیر است:
قال علىّ بن الحسین بن علىّ بن أبى طالب علیهم السلام: أشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعة الّتی یعاین فیها ملک الموت و الساعة الّتی یقوم فیها من قبره، و الساعة الّتی یقف فیها بین یدى اللّه تبارک و تعالى فامّا الى الجنّة و إمّا على النار.
امام سجاد (ع) فرمود:سختترین ساعت برای هر انسانی سه ساعت است: زمانی که فرشته مرگ را میبیند و زمانی که از قبرش برانگیخته میشود و زمانی که در برابر خدای متعال میایستد که یا به بهشت میرود یا جهنم.
منبع:خصال شیخ صدوق، ص. ۱۱۹
حكايت عجيبي در مورد اشك بر امام حسين (ع) از ايشان نقل شده است كه خواندن آن در پنجمين سالروز ارتحال ايشان خالي از لطف نيست.
حجت الاسلام والمسلمين قدس از شاگردان آيت الله بهجت نقل ميكند، روزي آقاي بهجت در رابطه با بزرگواري و اغماض ائمه اطهار صلوات الله عليهم فرمودند» :در نزديكي نجف اشرف، در محل تلاقي دو رودخانه فرات و دجله آباديي است به نام «مصيب»، كه مردي شيعه براي زيارت مولاي متقيان امير المؤمنين عليه السلام از آنجا عبور ميكرد و مردي كه در سر راه مرد شيعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون ميدانست وي به زيارت حضرت علي عليه السلام ميرود او را مسخره ميكرد. حتي يك بار به ساحت مقدس آقا جسارت كرد، و مرد شيعه خيلي ناراحت شد. چون خدمت آقا مشرف شد خيلي بي تابي كرد و ناله زد كه: تو ميداني اين مخالف چه ميكند. آن شب آقا را در خواب ديد و شكايت كرد آقا فرمود: او بر ما حقي دارد كه هر چه بكند در دنيا نميتوانيم او را كيفر دهيم. شيعه ميگويد عرض كردم: آري، لابد به خاطر آن جسارتهايي كه او ميكند بر شما حق پيدا كرده است؟ ! حضرت فرمودند: بله او روزي در محل تلاقي آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه ميكرد، ناگهان جريان كربلا و منع آب از حضرت سيد الشهدا عليه السلام به خاطرش افتاد و پيش خود گفت: عمر بن سعد كار خوبي نكرد كه اينها را تشنه كشت، خوب بود به آنها آب ميداد بعد همه را ميكشت، و ناراحت شد و يك قطره اشك از چشم او ريخت، از اين جهت بر ما حقي پيدا كرد كه نميتوانيم او را جزا بدهيم.
آن مرد شيعه ميگويد: از خواب بيدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سني با من برخورد كرد و با تمسخر گفت: آقا را ديدي و از طرف ما پيام رساندي؟ ! مرد شيعه گفت: آري پيام رساندم و پيامي دارم. او خنديد و گفت: بگو چيست؟ مرد شيعه جريان را تا آخر تعريف كرد. وقتي رسيد به فرمايش امام عليه السلام كه وي به آب نگاهي كرد و به ياد كربلا افتاد و…، مرد سني تا شنيد سر به زير افكند و كمي به فكر فرو رفت و گفت: خدايا، در آن زمان هيچ كس در آنجا نبود و من اين را به كسي نگفته بودم، آقا از كجا فهميد. بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علياً أميرالمؤمنين وليّ الله و وصيّ رسول الله و شيعه شد.«
منبع (ایت الله بحجت /حج