همانطور كه گاهي يك ويروس وارد بدن مي شود و تمام بدن را فلج مي كند، گاهي يك جرقه زده مي شود و منطقه اي به آتش كشيده مي شود. گاهي يك حسادت سبب توطئه قتل يوسف مي شود. گاهي لقمه حرام يا طمع رسيدن به حكومت، انسان را تا كشتن امام حسين عليه السلام پيش مي برد. معمولاً هر گناهي، زمينه ساز گناه بزرگ تري است. قرآن در اين زمينه مي فرمايد: ( بَلي مَن كَسب سيئه و أحاطت به خَطيئتٌه فاولئك أصحابٌ النار هم فيها خالدون ) ” 1 “. كسي كه به سراغ خلافي رود و آثار شوم آن خلاف او را احاطه كند، براي هميشه در دوزخ خواهد بود.
اگر پرده حيا پاره شود، گناه براي انسان راحت تر مي شود. به همين دليل در دعاي كميل مي خوانيم : « اللهم اغفِر لي الذنوب التي تَهتك العِصَم » يعني خداوندا ! آن گناهاني كه پرده عصمت و پاكي را هتك و پاره مي كند، بر من ببخش.
منابع:
1- سوره بقره ، آيه81
(كتاب پرسش هاي مهم پاسخهاي كوتاه.حجة الاسلام قرائتي.سوال80)
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مطابق آیات قرآن کریم تأثیر گناهان در زندگی انسان، از امور مسلم است و بیشترین آثار وضعی زیانبار گناهان، دامنگیر افرادی میشود که با اختیار و آگاهی مرتکب آن شوند؛ اما کسانی که بدون اطلاع از گناه بودن عملی مرتکب آن شدهاند با اندک تلاشی میتوان آثار منفی آن گناهان را زدود، امری که در روایات اهل بیت (ع) راههای جبران آن ذکر شده است.
هشدار امام رضا علیه السلام!
یکی از آثار انجام گناه آن است که دیگر دعاها مستجاب نمی شود و خداوند انسانهای بد را بر آنها مسلط می کند. از این رو بر همه واجب است که با امر به معروف و نهی از منکر زمینه های اعمال گناه آلود را در جامعه کاهش دهند. امام رضا علیه السلام در همین موضوع می فرماید: لَتَأمُرَنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهَنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ، اَوْ لَـیَسْتَـعْمِلَنَّ عَلَـیْکُمْ شِـرارُکُمْ فَیَدْعُو خِیارُکُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ؛ حتـما امر به معروف و نهى از منکر کنید و گرنه اشرارتان بر شما مسلّط و حاکم مى شوند، آنـگاه خوبانتـان هم دعـا مى کنند، امّا دعـایشان مستجـاب نمى شـود.(1)
امام رضا(ع) در جایی دیگر گناهان را باعث قحطی و خشکسالی معرفی نموده ، می فرماید: إذا کذب الولاه حبس المطر و إذا جار السلطان هانت الدوله و إذا حبست الزکاه ماتت المواشی؛ هرگاه حاکمان دروغ بگویند باران بند می آید و هرگاه سلطان ستم کند دولت سست و بی اعتبار می شود و هرگاه زکات داده نشود چهارپایان بمیرند.
امام رضا(ع) همچنین در بیانی دیگر گناهان را مایه نزول عذاب و بلا دانسته می فرماید:کلما أحدث العباد من الذنوب ما لم یکونوا یعملون أحدث الله لهم من البلاء ما لم یکونوا یعرفون؛ هرگاه بندگان مرتکب گناهانی شوند که قبلاً انجام نمی دادند، خداوند بلاهایی را برایشان پدید آورد که سابقه نداشته است.
آثار گناه برای نسلهای بعد
یکی از آثار گناه آن است که آدمی مورد خشم خدا قرار می گیرد و موجبات رنجش خداوند را فراهم می کند و ممکن است آثار این نافرمانی تا نسلها در او باقی بماند. امام رضا علیهالسلام در این باره می فرماید: خداوند به یکی از پیامبرانش وحی کرد، رضایتم را در اطاعتم قرار دادم و اگر از کسی راضی شدم، نعمتم را بر او افزون کنم و پایانی برای نعمت من متصور نیست و از طرفی اگر کسی مورد خشم من قرار گیرد، او را لعنت میکنم و آثار لعنت من تا هفت نسل او را شامل خواهد شد.(2)
علامه مجلسی (ره) بعد از نقل این روایت میگوید: اشکال شده است گناه فرزندان چیست که تا نسل هفتم پدر، لعنت پروردگار شامل آنان شود؟ جواب میتواند این باشد که این تنها در صورتی است که فرزندان، راضی به افعال پدران باشند، همانگونه که در روایات آمده است که امام مهدی ـ علیهالسلام ـ فرزندان قاتلان امام حسین علیهالسلام را به جهت رضایت آنان به جنایات گذشتگان، میکشد. وی در ادامه میگوید: ممکن است مراد از تأثیر در نسلهای آینده، آثار دنیایی مثل فقر و گرفتاریها و ابتلائات دنیایی باشد؛ چنانکه بیشتر فرزندان ستمکاران در دنیا با خواری و ذلت زندگی میکنند. این یکی از مجازاتهایی است که خداوند برای ستمکاران در این دنیا مقرر کرده و علتش آن است که با توجه فطری بودن دوستی فرزندان، احتمال برگشت اثر وضعی ستم به آنان، عاملی بازدارنده از ستم شود و دیگرانی که قصد ستم را دارند نیز، با دیدن چنین اثری در فرزندان ستمکاران پیشین، از تصمیم خویش بازگردند. آیه نهم سوره نساء نیز به همین ظرافت اشاره دارد.
گناهان کوچک مسیر گناهان بزرگ
اشتباه بزرگی است اگر خیال کنیم که گناهان کوچک خطر جدی برای ما ندارند و به چشم نمی آید. در روایتی آمده است: رسول خدا(ص) در زمین خشک و بی گیاه به اصحابش فرمود: مقداری هیزم بیاورید. عرض کردند: ای رسول خدا! ما در این سرزمین خشک و بی گیاه هستیم که در آن هیزمی یافت نمی شود. حضرت فرمود: هرکس هرچه یافت بیاورد. آنها هیزم ها را جمع کردند و در برابر حضرت انباشتند. پس رسول خدا(ص) فرمودند: گناهان نیز این گونه جمع می شوند. آن گاه فرمودند: از گناهان کوچک بپرهیزید! بدانید که بازخواست کننده گناهان می نویسد؛ هر کاری را که پیش از این کرده اند و هر اثر و نشانی که به جا گذاشته اند و هر چیزی که در کتاب مبین شمارش کرده ایم».(3)
امام رضا(ع) می فرمایند: گناهان کوچک مسیر گناهان بزرگ هستند و کسی که از خداوند در کم، ترس نداشته باشد در زیاد نیز از او نمی ترسد».(4)
آثار گناهان را کم کنیم!
امام رضا(ع) راههایی را برای از بین بردن آثار گناهان برشمرده اند که یکی از آنها ذکر صلوات است. امام رضا(ع) در این باره می فرماید: من لم یقدر علی ما یکفربه ذنوبه فلیکثر من الصلوات علی محمد و آله فإنها تهدم الذنوب هدماً؛ هرکس نمی تواند کاری کند که به سبب آن گناهانش آمرزیده شود برمحمد و آل او بسیار صلوات فرستد، زیرا که آن، گناهان را ریشه کن می کند.
و در روایتی دیگر از زیارت به عنوان پاک کننده آثار گناه یاد گردیده است. علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) درباره فضیلت زیارت قبرشان چنین فرمودند: به زودی از سر ظلم و ستم با سم کشته خواهم شد. هر کس مرا زیارت کند و حال آن که حق مرا میشناسد، گناهان گذشته و آیندهاش را خدا میآمرزد.
در روایات از بیماریها هم به عنوان از بین برنده گناهان یاد شده است زیرا با یک بیماری معمولی، خداوند می¬خواهد گناهش در این دنیا پاک شود و به آتش قهر الهی دچار نشود. امام رضا(ع) می فرمایند: «بیماری برای مؤمن، تطهیر و رحمت است و برای کافر، عذاب و لعنت، بیماری همواره با مؤمن هست تا آنکه گناهش بکلی پاک شود.(5)
پانوشتها:
1. بحار الأنوار، ج 36 ، ص 296
2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 275، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش
3. همان، ج2، ص288
4. بحارالانوار،ج68،ص174
5. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، چاپ چهارم، ص443.
با مطالعه قرآن کریم، شاهد وعدههایی از جانب خداوند هستیم که بر اساس نگرش دینی و توحیدی همهی این وعدهها حق بوده و خداوند خلف وعده نمیکند.
یکی از این وعده ها، وعدهی استجابت دعا است؛ خداوند در قرآن میفرماید: «وَ قَالَ رَبُّکمُ ادْعُونى أَستَجِب ..»
با نگاه ابتدایی و کلی به این آیه این استنباط پیش میآید که خداوند وعده داده که هر دعایی را با هر شرایطی مستجاب میکند. این در حالی است که برای فهم آیات قرآن کریم به ما سفارش شده که فهم آیه را به تنهایی و به طور کلی مدنظر نداشته و آن را در کنار آیات دیگر و همچنین روایات بفهمیم.
یادمان نرود که حفظ آبرو، اسرار و شخصیت آنان جزء حق الناس است. انسان مومن به قدری با ارزش است که نمیتوان روی آن قیمت گذاشت و آسیب به او آسیب به ایمان او است. بر همین اساس تمام کارهایی که به نوعی آبروی انسان را میبرد و او را خراب و بی اعتبار میکند حرام و از گناهان کبیره و از مصادیق حق الناس شمرده شده و به دست آوردن رضایت طرف مقابل واجب است گرچه جبران بعضی موارد، امکان ندارد.
با بررسی بیشتر در آیات قرآن کریم به این آیه نیز رسیده ایم؛ «وَ یَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدید: خدا اجابت میکند دعای کسانی را که اهل ایمان و عمل صالح هستند.»
پس تا این جا ۲ شرط اساسی برای استجابت از خود قرآن کریم کشف کردیم؛ ایمان و انجام عمل صالح.
آیهای دیگر از قرآن کریم، شرایط دیگری را برای استجابت برای ما روشنگری میکنند؛ أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاه ُ. وَ یَکْشِفُ السُّوءَ: [آیا آن شریکان انتخابى شما بهترند]یا آنکه وقتى درمانده اى او را بخواند اجابت مى کند و آسیب و گرفتاریش را دفع مى نماید؟
قید «اضطرار» براى این است که در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی که در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.
قید دیگرى که براى دعا آورده این است که فرموده: «إِذَا دَعَاهُ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و در جایی دیگر فرموده: «دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» و این براى آن است که بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مى کند که دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینکه در دعا رو به خدا کند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مى گیرد که امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند که دیگر هیچ کس و هیچ چیز نمى تواند گره از کارش بگشاید. آن وقت است که حقیقتا متوجه خدا مى شود و در کمال صداقت تنها او را مى خواند.
آن وقت است که در دل و با زبان میگوید: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست».
حق الناس، شرط مهم در استجابت دعا
همان طور که گفته شد در قرآن و روایات شرایطی برای استجابت دعا وجود دارد که موارد قرآنی را مختصراً عرض کردیم. عامل مهم دیگری که در استجابت دعا نقش بسیار بسیار مهمی را در لسان روایات بیان شده پرداخت حقالناس است؛ چرا که میتوان گفت: خیلی از مشکلاتی که برای ما پیش میآید و برای رفع مشکل آن دعا میکنیم به خاطر این است در کار دیگران گره ایجاد کردهایم، چرا که خدا میگوید انسان تو که پشت دیوار را نمیبینی بنده دیگرم دست بلند کرده و میگوید خدایا این را گرفتار کن؛ لذا اولین شرط استجابت دعا رفع حق الناس است.
قید «اضطرار» براى این است که در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی که در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.
حق الناس را موضوع جدی در زندگی بدانیم و به آن بی توجه نباشم. دامنه حق الناس بسیار وسیع است از مسائل مال و اقتصادی و لقمههای حرام و حق خوریهای مادی میتواند باشد تا آبروی آدم ها؛ و چنین است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در سخنی پیرامون حق الناس میفرمایند: «کلّ المسلم علی المسلم حرامٌ دمُهُ و ماله و عِرضُهُ» بر هر مسلمانی خون، مال و آبروی مسلمان دیگر حرام است.
یادمان نرود که حفظ آبرو، اسرار و شخصیت آنان جزء حق الناس است. انسان مومن به قدری با ارزش است که نمیتوان روی آن قیمت گذاشت و آسیب به او آسیب به ایمان او است. بر همین اساس تمام کارهایی که به نوعی آبروی انسان را میبرد و او را خراب و بی اعتبار میکند حرام و از گناهان کبیره و از مصادیق حق الناس شمرده شده و به دست آوردن رضایت طرف مقابل واجب است گرچه جبران بعضی موارد، امکان ندارد.
پی نوشت:
۱- غافر / ۶۰،
۲- شوری / ۲۶،
۳- نمل / ۶۲،
۴- بقره / ۱۶۸،
۵- ر. ک: المیزان/ ج. ۱۵/ ص. ۳۸۱،
۶- قرب الإسناد / ص. ۱۷۵،
۷- کشف الریبه / ص. ۶
اگر ما صابر، باتقوا، متوکل، توبه کننده و پرهیزکار باشیم یعنی همان صفاتی که خداوند در قرآن به عنوان ویژگی های بندگان دوست داشتنی اش به کار برده است رعایت کنیم خداوند نیز ما را دوست خواهد داشت و ما با رعایت این اعمال می توانیم نسبت به محبت خداوند منتظر و متوقع باشیم.
سعید شمس کارشناس علوم قرآنی گفت: اگر به قرآن مراجعه کنیم می بینیم که خداوند در زمینه محبت روی عده ای خاص حساسیت داشته و بر آن تاکید می کند.
وی در همین راستا افزود: محبت خداوند با محبت ما انسان ها بسیار تفاوت دارد. محبت در بین ما جنبه عاطفی دارد و شامل ارتباطات میان خانواده، بستگان و دوستان می شود.
این کارشناس علوم قرآنی ادامه داد: خداوند در قرآن کریم در سوره های مختلف و در موارد متعدد از محبت خود با بندگانش سخن می گوید و با عبارات “والله یحب الصابرین"، “ان الله یحب المتقین"، “ان الله یحب المتوکلین"، “ان الله یحب التوابین"، “ان الله یحب المطتهرین” نشان می دهد با این واژه ها و مفاهیم خاص محبت بین خداوند و انسان ها ایجاد می شود و خداوند بندگانش را دوست خواهد داشت. شمس ادامه داد: اگر ما صابر، باتقوا، متوکل، توبه کننده و پرهیزگار باشیم یعنی همان صفاتی که خداوند در قرآن به عنوان ویژگی های بندگان دوست داشتنی اش به کار برده است رعایت کنیم خداوند نیز ما را دوست خواهد داشت و ما با رعایت این اعمال می توانیم نسبت به محبت خداوند منتظر و متوقع باشیم.
وی تصریح کرد: نقطه مقابل عمل کردن به ویژگی های ذکر شده کسانی هستند که از صابرین، باتقوایان، توبه کنندگان، متوکلین و پرهیزگاران نیستند بنابراین خداوند آنها را دوست ندارد و نباید انتظار محبت خاص خداوند را داشته باشند.
شمس خاطرنشان کرد: کسب رضایت خداوند و راه تقرب به او با رعایت ویژگی های بیان شده در قرآن محقق می شود.
امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «قال الله عزّوجلّ» یعنی حدیث، حدیث قدسی است و پروردگار عالم فرموده، «الخلق عیالی و احبهم الی الطفهم بهم و أسعاهم فی حوائجهم»، حضرت حقّ فرمودند: مردم، عیال و خانواده من هستند (حتّی نفرمودند: مؤمن، بلکه فرمودند: الخلق، یعنی هر کس میخواهد باشد)، محبوبترین آنها نزد من کسانی هستند که با مردم، مهربانتر باشند و در راه برآورده شدن نیازهای آنها، کوشاتر باشد.
شاید یک معنی دیگر هم داشته باشد و آن اینکه اتّفاقاً نگوید: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»، یعنی من ایندر وسعم میرسد و دیگر نیازی به تلاش بیشتر نیست. بلکه بداند که معنای «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» یعنی آنقدر جلو بروی و بروی و بروی، تا جایی که دیگر نمیتوانی. در عبادت، در ترک گناه، در خدمت به خلق و … جلو برو.
دلیل هم این است: اوّلاً بدانیم آن کسی که قربة الی الله - که بیان کردیم یکی از خوفهای ممدوح همین ترس دور شدن از قرب الی الله است - برای مردم کار کند، خدا او را میبیند «و الله بصیر بالعباد»، و معلوم است خدا جبّار و جبرانکننده است، وقتی میبیند که او، به یاد بندگانش و عیال الله است، بیشتر به او مرحمت میکند. این یک نکته بسیار مهم است.
منبع:
« درس اخلاق آیتالله روحالله قرهی-،اصول کافی جلد 2،»