فرقه ضاله ای که در طول سالیان دراز اقدام ضد اسلامی و ایرانی آنها مشخص و واضح است و پیشینه استعماری بوجود آورنده آن بر کسی پوشیده نیست. از این رو سعی داریم به صورت مختصر افکار و عقاید و وابستگی این جریان را به استعمارگران و عملکرد آنان را شرح دهیم تا انشا..الله مقدمه ای باشد برای تحقیق عمیقتر که لازمه برخورد با این جریان انحرافی را امروز قویتر و محکمتر کرده است. فتنه بهائیت در شرایطی شکل گرفت که جامعه ایرانی از سویی در جهل و بی خبری و از سوی دیگر گرفتار استبدادهای داخلی و استعمار خارجی بود. در این فضا عدهای فرصت طلب با سوء استفاده از اعتقادات مردم به بدعت در دین و باورهای شیعه دست زدند و فرقه ای به وجود آوردند که جاده صاف کن استعمار شد .در ادامه به برخی از عقاید انحرافی این فرقه به اختصار خواهیم پرداخت.
برخی از عقاید انحرافی فرقه بهائیت:
1-الوهیت: رهبران بهائیت، ادعای خدایی دارند. به طور مثال بهاءالله در پاسخ به این پرسش که تو که خود را خدا می دانی چرا برخی مواقع می گویی « ای خدا» و در برخی نوشتههایت از او استمداد می طلبی، گفته است: باطن من ظاهر من را می خواند و ظاهرم باطنم را !! در جهان معبودی غیر از من نیست! لیکن مردم در غفلت آشکارند.
نمونه بسیار است از ادعای الوهیت این خدایان (رهبران بهائیت). دو نکته اصلی را می توان از این ادعاها برداشت کرد. یک اینکه هدف اصلی آنها مبارزه با تعالیم انبیاء و در رأس آنان توحید است که همگان را بدان فرا خواندهاند. همچنین آنها با ادعای الوهیت و دعوت مردم به خود این اصل را زیر سؤال برده و نوعی شرک را ترویج کرده اند. دوم این که خدایی که آنها معرفی کرده اند خدایی است که نیازمند بندگان است و به درگاه پادشاه عجزّ و ناله می کند. در زندان می افتد، تحت حمایت دولت استعماری است و با کمک آنان از زندان رها می شود؛ تبعید می شود؛ سرانجام با خفت و خواری می میرد.!!
2-خاتمیت: رهبران این فرقه ضاله خود را در ردیف پیامبران الهی مانند موسی، عیسی، ابراهیم و نوح(علیهم السلام) بلکه بالاتر فرض می کنند و در نهایت به نسخ شریعت اسلام و انکار ختم نبوت می رسند. نبوت، از اصول دین اسلام است که طبق آیه قرآن به پیامبر اعظم (ص) ختم شده است. صریح ترین آیه قرآن در این ضمینه، آیه چهل سوره احزاب است که بر فرستاده خدا بودن حضرت محمد(ص) و خاتم پیغمبران بودن ایشان تأکید صریح دارد. ادعای تشریع و نفوذ در میان عامه و فریب آنان با الفاظ مقدس موضوع جدیدی نیست، بلکه در طول تاریخ از این مدعیان دروغین که ادعای نبوت و مهدویت و … کرده اند، بسیار دیده شده است. تکلیف این پیامبران دروغین که ادعای نبوت و کتاب کرده اند را خداوند متعال مشخص کرده است. سوره بقره آیه 79 در این باره می فرماید؛ « وای بر کسانی که با دستان خود کتاب می نویسند و بعد می گویند؛ این کتاب از سوی خداست.» سیره عملی پیامبر(ص) نیز برخورد قاطع با این پیامبران دروغین بوده است.
3-قیامت: معاد و قیامت از اصول اعتقادی اسلام و تمامی ادیان آسمانی است. یکی از مسائلی که همه پیامبران الهی در کنار توحید به آن پرداخته و مردم را به آن دعوت کرده اند، موضوع معاد و قیامت است. حسابرسی و رسیدگی به اعمال انسان در جهان پس از مرگ که همان قیامت باشد جزء عقاید مسلم و قطعی در بین مسلمانان است. بهائیت که هدف اصلی خود را مبارزه با دین، بویژه اسلام قرار داده است این اصل مهم و اساسی را انکار نموده و به تأویل آیه قرآن در مورد قیامت پرداخته است. از نظر بهائیان، قیامت به دو بخش صغری و کبری تقسیم می شود. قیامت صغری همان عالم برزخ است که بلافاصله پس از مرگ آغاز می شود اما قیامت کبری عبارت است از انتهای دین سابق و ظهور پیامبر و تشریع شریعت دین جدید. بنابراین نظر تاکنون قیامت های متعددی برپا شده است و در آینده نیز برپا خواهد شد و قیام باب و بهاء در ادامه قیامت های گذشته مانند قیامتهای پیامبران سلف همچون حضرت موسی(ع) ، عیسی(ع) و محمد(ص) بوده است. بنابراین بهاء منظور از قیامت را قیام خودش دانسته برای نبوت و از «ساعه» که در قرآن آمده را ساعت بعثتش می داند. با چنین استدلال های بی معنا و بیمفهومی قیامت را انکار می کنند. جالب اینجاست که وقتی فردی از حسین علی بهاء می پرسد که« اگر قیامت قیام نموده پس بهشت و دوزخ کجاست؟» گفته است؛ بهشت دیدار من است و جهنم نفس تو ای مشرک شک آورنده!!
4-مهدویت: سید محمد علی شیرازی تا سال 1260ق در 25 سالگی تنها ادعای بابیت کرد و در اواخر سال 1264 ق ادعای قائمیت نمود. یعنی اظهار داشت که من همان حضرت مهدی (عج) هستم. پس از باب(محمد علی شیرازی)، بهاء نیز ادعای مهدویت کرد. جالب اینجاست که پس از ادعای نبوت و خدایی منکر مهدویت می شوند. زیرا این دو با هم تناقص دارند. زیرا نمی شود یک فرد هم امام زمان باشد هم خدا.
در واقع هدف از انکار امام زمان (عج) نفی وی، زمینه سازی برای رواج تفکر اومانیستی و سکولاریستی غرب بود که ریشه در پروتستانتیزم داشت و بهائیان به عنوان پیاده نظام غرب بویژه انگلیس در پی اجرای این مأموریت بودند تا جامعه شیعه ایران را تحت سیطره غرب در آوردند. پس از انکار مبانی اعتقادی و اصیل مسلمانان و تحریف آنان، تعالیم دوازده گانهای برای بهائیت وجود دارد که تلفیقی دروغین و من درآودی است که سعی کردهاند بین اسلام و مسیحیت و کفر و شرک همزیستی ایجاد کنند. در ادامه برای اختصار بحث به مواردی اشاره می کنیم.
ارتباط بهائییت با بیگانگان
الف) بهائیت و روسیه: روسیه به دلیل نقشه های استعماری، همان نقشه هایی که رسیدن به آب های آزاد ایران را جزء اهداف اصلی خود می دانست از فتنه های مذهبی در ایران حمایت می کرد. از جمله 1- حمایت روسیه از حمله پیروان علی محمد باب که به محل بازداشت وی در ماکو هجوم بردند. 2-هنگام آشوب زنجان در سال 1285 محمد علی زنجانی که سر دسته بابیان بود، اعلام می کند که دولت روس در این جنگ یار و مددکار آنهاست و از هیچ گونه کمکی در این راه دریغ نخواهد کرد و حمایت روسیه در آزاد سازی سوءقصد کننده به جان ناصرالدین شاه، یعنی حسین علی نوری و… گوشههایی از حمایتهای روسیه از این گروه برای پیشبرد سیاستهای استعماریشان در ایران بوده است.
ب) انگلیس و بهائیت: در شکل گیری بهائیت توسط انگلستان باید به دیدار علی محمد باب در بوشهر با کمپانی ساسون اشاره کرد که با توجه به اهداف و منافع استعماری، انگلستان از او حمایت به عمل آورد. در این زمینه مورخان زیادی بحث کرده اند که فرصت کافی برای پرداختن به آنها وجود ندارد. 2-خدمات متقابل عبدالبهاء به انگلیس: این خدمات در زمان جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. از جاسوسی گرفته تا کمک به ارتش انگلیس و حمایت از یهودیان صهیونیست برای اشغال فلسطین. در این زمینه رهبران بهائیت مدال های افتخاری زیادی از دربار سلطنتی انگلیس گرفتهاند. در زمینه ارتباط با بیگانگان، همچنین بهائیان ارتباط و همکاری نزدیکی نیز با آمریکا و اسرائیل دارند و هم اکنون مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی و در شهر حیفا واقع است و کلیه سیاستهای این فرقه انحرافی از این مکان اعمال و مدیریت میشود.
خلاصه ای از عملکرد بهائیان از دوران قاجار تا به امروز:
نقش بسیار منفی در نهضت مشروطه، عملیات ترور در دوران قاجار که در انجمنی به نام «بین الطلوعین» انجام می گرفت. از جمله از این ترورها می شود به ترور نافرجام شیخ فضل الله نوری و ترور آیت الله بهبهانی اشاره کرد. اخلال در نهضت جنگل، زمینه ساز کودتای 1299و روی کار آمدن رضاخان، همکاری نزدیک با رژیم پهلوی و نفوذ در لایه های این حکومت؛ جمع آوری کمک 150ملیون تومانی در جنگ اعراب- اسرائیل به نفع این رژیم جعلی. اما مهمتر از همه در حال حاضر در صدد تجدید سازمان خود در داخل ایران و افزایش جمعییت بهائیان به ده درصد جمعیت ایران تا سال 2023 یعنی یک صدمین سالگرد درگذشت عباس افندی هستند. بدین منظور فعالیت های زیر در دستور کار این فرقه قرار دارد.
الف) فشار بر ایران از طریق سازمان ملل و صدور قطعنامههای متعدد مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران، عدم برخورداری بهائیان از آزادی بیان و عقیده و عدم رسمیت یافتن به عنوان یک اقلیت مذهبی که دیدار فائزه هاشمی و اصرار بر رسانهای شدن و انتشار این دیدار، همچنین گفته های ناپخته فائزه هاشمی درباره این فرقه نمونهای از اقدامات برای رسیدن به هدف رسمیت بخشی به این فرقه در درون کشور میباشد.
ب) تبلیغ در جهت تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت به بهائیان و اینکه آنان شهروندان عادی و بی خطری هستند که با شیوههای مختلف از جمله مظلوم نمایی و انجام فعالیت های اجتماعی خیریه این هدف دنبال میشود.
پ) شبهه افکنی درباره عقاید اسلامی با استفاده از رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری.
ت) ترویج فمنیسم در جهت معارضه با استحکام و سلامت پایه های خانواده و تضعیف احکام اسلام در بین مردم.
ث) تلاش جهت نزدیکی با محافل روشن فکری ایران به منظور پذیرش جامعه بهائی به عنوان عضوی از جامعه مدنی ایران.
ج) نفوذ در سازمان های غیر دولتی.
نتیجه:
امروز تبلیغات برای فرقه ضاله آن قدر اهمیت دارد که هر ساله میلیون ها دلار هزینه کارهای تبلیغاتی خود می کنند . این مورد در پیام ژوئن 2007 بیت العدل (که مقر آن در حیفا است) به یاران خود در ایران مورد تأکید قرار گرفت. با توجه به اقدامات مخرب و خلاف منابع ملی و از همه مهم تر تشکیل فرقه جعلی که در بوجود آوردن آن نقش کشورهای استعماری برجسته است، لزوم برخورد قاطعانه با این فرقه ضاله امری ضروری و مهم است تا آقا زادههایی چون فائزه هاشمی نتوانند به آسانی منافع کشور را به خطر انداخته و در اقدامی هماهنگ با کشورهای اروپایی و آمریکا، ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کنند. از نگاه شرع نیز این فرقه جعلی بوده و هیچگونه حجیتی ندارد و همان کاری را باید با این فرقه ضاله کرد که پیامبر (ص) با پیامبران دروغین در زمان خود کردند و قرآن کریم بر آن تأکید دارد. حقوق اقلیت های دینی برای کسانی می باشد که به یکی از کتب الهی اعتقاد دارند و همین اقلیتها نیز در زمان پیامبر (ص) با پرداخت جزیه می توانستند در حکومت اسلامی باشند، نه کسانی که از خود کتاب خلق کرده اند. بنابراین این فرقه ها هیچ حق و حقوقی در مملکت اسلامی ندارند و باید با اقدامات خرابکارانه و مخفی آنها بهئ شدت برخورد شود.
منبع: سایت بصیرت
بندگان خدا که در بهترین ساعات روز در بهترین مکانها، برای انجام بهترین وظیفه حضور پیدا کردهاید، جا دارد که از او بخواهید که شما را به رضای خود برساند. اوّل ظهر درهای آسمان باز است. فرشتههایی نازل و فرشتههایی صاعد، عدّهای اعمال بندگان را بالا میبرند، نمازها، روزهها، عبادتها، تقلّبها، دزدیها، جنایتها، تا چه چیزی بفرستید، تا چه چیزی به طرف بالا ارسال دارید و عدّهای فرود میآیند. کتابها و قلمها و دفترهای سفید در دست که نامههای شما، عملهای شما را بنگارند و ببرند. از خداوند بخواهید از شما جز خیر و نیکی و عبادت و خوشی و ثواب و طاعت به سوی او نرود. بپرهیزید از اینکه به بهترین فرشتههای الهی، کرام کاتبین، دستور بدهید گناه بنویسند، جنایت بنویسند و نزد خدا ببرند. خدایا! ما را از بندگان شایستهی خود قرار بده.
منبع:سخنان ایت الله مشکینی (ره) درنماز جمعه 1370
.. ودَّ الَّذينَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَيَميلُونَ عَلَيْکُمْ مَيْلَةً واحِدَةً…
… کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاعهای خود غافل شوید و یکباره به شما هجوم آورند….
منبع:
(نساء /١٠٢)
آيت الله حسيني تهراني در كتاب «معادشناسي»، بحث مفصلي پيرامون ارتباط بدن برزخي و بدن مادي مطرح كرده است و پس از اثبات ارتباط بدن مثالي (برزخي) با بدن مادي واقع در قبر، مي فرمايد:
«از جمله شواهد اين ارتباط، نپوسيدن بدن پيامبران، ائمه طاهرين و اولياي خدا در قبر است… بدن هايي كه در ميان قبر است، ممكن است نپوسد و اين ناشي از تأثير تقوي و طهارت روح وي در بدن داخل قبر مي باشد، مانند جنازه شيخ صدوق، ايشان با اين كه در سال 381 ه. ق رحلت كرده بود، هنگام خراب شدن مقبره اش در سال 1238 ه. ق، مشاهده شد كه بدنش همچنان سالم و تازه مانده است».
پس اين سالم ماندن بدن در قبر، ناشي از ارتباطي است كه بين عالم برزخ و اين دنيا برقرار است. در عالم برزخ - چون واسطه بين دنيا و آخرت است - تعلق انسان كاملا از دنيا قطع نمي شود و هنوز رابطه اي متصور است. اين رابطه و توجه، به خصوص در اوليا الله موجب مي شود كه بدن آنها بعد از گذشت سال ها همچنان سالم بماند.
منبع:
زندگي پس از مرگ، جلد چهارم، حسين سوزنچي، ص74.
عواقب نگاه به نامحرم
رسول خداصلی الله علیه وآله میفرماید: «وَاشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَی امْرَأَةٍ ذَاتِ بَعْلٍ مَلَأَتْ عَینَهَا مِنْ غَیرِ زَوْجِهَا أَوْ غَیرِ مَحْرَمٍ مِنْهَا فَإِنَّهَا إِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ أَحْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتْهُ فَإِنْ أَوْطَأَتْ فِرَاشَهُ غَیرَهُ كَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یحْرِقَهَا بِالنَّارِ بَعْدَ أَنْ یعَذِّبَهَا فِی قَبْرِهَا؛ (1) و خداوند متعال از زنی كه چشم خود را از غیر شوهر یا غیر مَحرَم خود پر كند، خیلی خشمگین میگردد. اگر چنین كند، خداوند تمام كارهای [نیك] او را بی اثر میكند و اگر بیگانهای را به منزل شوهرش راه دهد، بر خداوند حق است كه او را بعد از اینكه در قبرش دچار عذاب كرد، با آتش بسوزاند.»
در روایت دیگری میفرماید: «مَنْ مَلَأَ عَینَیهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَرَاماً حَشَاهُمَا اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ بِمَسَامِیرَ مِنْ نَارٍ وَ حَشَاهُمَا نَاراً حَتَّی یقْضِی بَینَ النَّاسِ ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ؛ (2) كسی كه دیده خود را از نگاه به زن نامحرم سیراب سازد، خداوند در روز قیامت چشمان او را به وسیله میخهای آتشین و آتش پر میكند و تا پایان حساب رسی مردم بدین حالت خواهد بود. آن گاه دستور داده میشود كه او را به آتش [جهنم] ببرند.»
و امیرالمؤمنین علیه السلام دراین باره میفرماید: «مَنْ أَطْلَقَ طَرْفَهُ كَثُرَ أَسَفُه؛ (3) هر كس چشم خود را رها كند [و از نگاههای گناه آلود پاسداری ننماید] ، تأسف و [ناراحتی] او زیاد خواهد شد.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «إِیاكُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِی قَلْبِ صَاحِبِهَا الشَّهْوَةَ وَ كَفَی بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً؛ (4) از نگاه كردن [به نامحرم] بپرهیزید! زیرا این عمل باعث كاشته شدن بذر شهوت در دل صاحبش میشود و این خود برای به فتنه و گناه انداختن صاحب آن نگاه كافی است.»
آثار خودداری از نگاه به نامحرم
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ تَرَوْنَ الْعَجَائِبَ؛ (5) چشمهایتان را [هنگام برخورد با نامحرم] فرو بندید تا چیزهای عجیبی را ببینید.» یعنی بر اثر گناه نكردن حالت معنوی و ملكوتی پیدا میكنید و حقایقی را میبینید كه برایتان شگفت انگیز است. و امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ أَرَاحَ قَلْبَهُ؛ (6) هر كس چشم خود را فرو بندد، دل خود را آسوده میكند.» و نیز فرمود: «مَنْ عَفَّتْ أَطْرَافُهُ حَسُنَتْ أَوْصَافُهُ؛ (7) كسی كه چشمانش عفیف باشد، اوصاف او نیكو میشود.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ نَظَرَ إِلَی امْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَی السَّمَاءِ أَوْ غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ یرْتَدَّ إِلَیهِ بَصَرُهُ حَتّی یزَوِّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ؛ (8) كسی كه نگاهش به زن بیگانهای بیفتد و [برای اینكه گناه نكند،] دیدهاش را به طرف آسمان بلند كند یا آن را ببندد، نگاهش به سوی او بر نمیگردد مگر اینكه خداوند زنی از حور العین به او تزویج میكند.»
منابع:
1) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ه، ج 20، ص 232، باب 129، ح 25509.
2) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ترجمه ابراهیم محدث، نشر اخلاق، قم، 1379، ص 614.
3) الفروع من الكافی، ج 8، ص 22، كتاب الروضة، خطبة الامام أمیرالمؤمنین علیه السلام.
4) مستدرك الوسائل، ج 14، ص 270، باب 81، ح 9.
5) مستدرك الوسائل، ج 14، ص 269، باب 81، ح 8.
6) همان، ص 271، باب 81، ح 12.
7) غرر الحكم و درر الكلم، ص 256، ح 5428.
8) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ه ق، ج 3، ص 473، ح 4656.
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره78