ناهنجاری دینی در نوروز
از گذشتههای دور تا کنون، نوروز سرآغاز تحولی عظیم و همه جانبه در زندگی مردم به شمار می آید. تحولی که اگر از اصل و ریشه خود دور نشده، بر اساس معیارهای اخلاقی و دینیِ جامعه رخ دهد، بدون شک شایسته و بایسته خواهد بود.
با وجود این، برخی «ناهنجاریها» و باورهای ضد دینی در این ایام بر زندگی مردم سایه می افکند که ثمره تاثیرپذیری منفی از نوروز و الگوگیری از فرهنگ متزلزل بیگانگان است. با تاسف باید گفت هرچه بیشتر میگذرد و سالها یکی پس از دیگری میآیند، رد پای مدلهای غربی که سبک زندگی اسلامی و سالم را تهدید میکنند و دوری از فرهنگ سعادتبخش و اصیل اسلامی، در جامعه با گستره وسیعتر رو به گسترش است؛ جوانان و مردم کم اطلاع نیز در برابر این ناهنجاریها هر روز تاثیر پذیرتر و بیارادهتر از دیروز!
از نمونههای مهم تاثیر پذیریِ ناسالم از بیگانگان و به فراموشی سپردن آموزههای دین، «رقابتهای ناسالم» و ایجاد نوعی ناهنجاریریشهدار بر ذهن و روان افراد جامعه است. از منظر دین، این نوع رقابتهای ناسالم، ریشه در باورهای نادرستِ برخاسته از «روانِ نا آرام» افراد دارد که بر اثر غفلت از دستورات دین و دوری از آموزههای نجاتبخش الهی به وجود میآید.(1)
رقابتهای ناسالم در عرف امروز «چشم و همچشمی» است که چارچوب فکریِ اکثر خانمها و برخی آقایان را شکل میدهد و از منظر کارشناسان دینی و اجتماعی، ریشه در روح مشوش و باورهای ناصواب دارد.
این مشکل فراگیر، اغلب در ایام خوش نوروز بر زندگی مردم چیره میشود که جز ناامنیِ روانی، تشویش فکری و «گناه»، نتیجهای در پی ندارد. دامنه این رقابتهای ناخوشایند و غیر ضروری به اندازهای گسترده میشود که افراد خواسته یا ناخواسته به سمت اسراف(2) حسد(3) و افراط در خریداری اجناس منزل، تهیه خوراک و پوشاک و برخی لوازم غیر ضروری کشانده میشوند و کاملا عامدانه به سختیهای مختلفِ ضد دینی(4) تن میدهند تا ظاهر زندگیشان را همپای طبیعت آراسته نمایند.
از این رو اغلب مردم خود را موظف میدانند که در ایام نوروز هرچه بیشتر بخرند و هرچه بهتر بپوشند؛ حتی اگر مجبور شوند برای آن قرض بگیرند و قیمتِ فراوان بپردازند. حال آنکه مسلمانان باید در تمامی فرصتهای مبارک، به خانهتکانیِ دل مشغول شوند و هماره در مسیر رشد و ترقی دنیا و آخرت گام بردارند.
نام دیگر این رقابتهای ناسالم در عرف امروز «چشم و همچشمی» است که چارچوب فکریِ اکثر خانمها و برخی آقایان را شکل میدهد و از منظر کارشناسان دینی و اجتماعی، ریشه در روح مشوش و باورهای ناصواب دارد.(5)
باورها و کردارهای ناصوابی که از منظر دین نکوهش(6) و از سوی کارشناسان دین نیز بر ترک آن تاکید شده است.(7) این باورهای ناصواب در زندگی اغلب مردم به دلیل وجود کمبودهای عاطفی و ظاهری، ظاهر می شود که ریشه اصلی آن یکی دیگر از گناهان به نام «حسد» است.
افرادی که به این ناهنجاری روحی دچار هستند برای جبران آن و رهایی از نابسامانیهای فکری، به تجملگرایی و پرداخت هزینههای کمرشکن و اسراف رو میآورند. بدتر آنکه این افراد با حسادت به دیگران و تجملگراییهای مختلف، هیچگاه آنطور که باید به خواستههای خود دست پیدا نمیکنند و روانشان آرام نمیگیرد. زیرا حسادت و اسراف، برخاسته از فکر نابالغ و ناپخته، دوری از دین و معنویت و روح نا آرام و مشوش(8) است که به مرور زمان به باورهای نادرست تبدیل شده است.
کسانی که دچار این معضل روحی هستند در ایام نوروز به جای بهرهمندی شایسته از طبیعت سالم، به تجملگرایی و چشم و هم چشمیهای گوناگون میپردازند و برای خوشی و رضامندی زودگذر، هزینههای بیشمار صرف میکنند. زیرا در حقیقت حرمت و منزلت خود را بر خلاف آموزههای دینی، در گرو بهرهمندی از انواع وسایل و برتریِ ظاهری به دیگران میدانند.
به عبارت دیگر این افراد با سرپیچی از دستورات دینی، از طریق ناسالم و ناصواب در پی تبدیل شرایط موجود به «شرایط مطلوب» هستند؛ حتی اگر برای رسیدن به این هدف جزء اسراف کاران قرار گیرند. حال آنکه اگر توانایی و امتیازات فردی خود را در نظر داشته باشند، شرایط موجود را به راحتی میپذیرند و به ناهنجاریها و اسرافهای زیانبار تن نمیدهند.
دامنه رقابتهای ناخوشایند و غیر ضروری به اندازهای گسترده میشود که افراد خواسته یا ناخواسته به سمت اسراف، حسد و افراط در خریداری اجناس منزل، تهیه خوراک و پوشاک و برخی لوازم غیر ضروری کشانده میشوند و کاملا عامدانه به سختیهای مختلفِ ضد دینی تن میدهند تا ظاهر زندگیشان را همپای طبیعت آراسته نمایند.
بنابراین بسیاری از مردم نه تنها از فرصت بینظیر نوروز و از طبیعت زیبا و خوشمنظر بهاری، آنطور که باید بهرهمند نمیشوند بلکه با مدپرستی، تجمل گرایی، خودکمتربینی، چشم و همچشمی و اسرافهای گوناگون، برای خود و خانواده مشکلات مختلف ایجاد می کنند که هر یک، شبها و روزهای خاطرهانگیز نوروز را تحت الشعاعِ رنگ و لعاب خود قرار داده در زندگی انسانها اثر های منفی میگذارند.
اسفناکتر آنکه اکثر این خانوادهها از تمکن مالیِ در خور توجه برخوردار نیستند و از نظر اقتصادی در خط فقر یا در زیر خط فقرقرار دارند؛ اما برای آنکه در ظاهر خوش جلوه کنند و آراستگی کاذب به دست آورند چه بسا با شرایط کمرشکن وام دریافت میکنند و بر خلاف آموزه های دینی، بیش از پیش خود را در تنگناهای مختلف قرار میدهند.(9) غافل از آنکه خوشیهای کاذب، بسیار زودگذر هستند و نه تنها ایام را به کام نمیکنند که در نتیجه، انسان در بهرهمندی از لطافت و ظرافتهای بهاری ناکام میماند.
نتیجه آنکه افرادی که به دست خود، خود را در تنگنا و گرفتاریِ چشم و همچشمی قرار میدهند همزمان مرتکب دو گناه میشوند: «حسد» و «اسراف». در حالی که این دو گناه در روایتهای فراوان به شدت نکوهش شده، و کسانی که مرتکب آن شوند در دنیا و آخرت زیانکار خواهند بود.
پس شایسته است که ایام خوش نوروز، با حسادت و رقابتهای نادرست به خاطرهای تلخ و زودگذر تبدیل نشود تا حلاوت آن در کام و زندگی انسان ماندگار شود.
پی نوشت:
[1] . وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى؛ و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى کنیم. طه: 124.
[2] . السرف تجاوز الحد فی کل فعل یفعله الانسان: اسراف به معنای تجاوز از حد و معیار در هر کاری است که از انسان سر بزند. مفردات راغب، ص23، ماده سرف.
[3] . حسد، از رذایل اخلاقی، گناهان کبیره و به معنای آرزویِ زوال نعمتها و داشته های دیگران است. سنن ابی داود، چاپ محمدمحیی الدین عبدالحمید، (قاهره)، چاپ افست (بیروت)؛ ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۷۸ش؛ حسد حد افراطی رفتار کسی است که از خوشبختی مردم رنج میبرد.
[4] . فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا؛ آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى کردند و به زودى [سزاى] گمراهى [خود] را خواهند دید. مریم: 59.
[5] . میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص21.
[6] . بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد. اعراف: 29.
[7] . آیت الله مکارم شیرازی: سعی کنید چشم و هم چشمی ها را کنار بگذارید. این زشتیها را که بعضی افتخار خودشان میدانند کنار بگذارید چرا که افتخار در ساده زیستن است. مشرق: کد1206.
[8] . امام علی علیه السلام میفرماید: الحَسَدُ عیبٌ فاضِحٌ و شُحٌّ مادِحٌ لایَشفی صاحِبَهُ الّا بُلوغُ آمالِهِ فیمَن یَحسُدهُ؛ حسادت عیبی رسوا و بخلی سهمگین است و حسود تا به آرزوی خود درباره محسودش نرسد آرام نمیگیرد. غررالحکم، ج۲، ص۱۶۴، حدیث۲۲۰۵.
[9] . بقره: 195؛ از این آیه شریفه چنین استفاده میشود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندی های مردم مصرف نشود، سرنوشت آن جامعه و ملت به هلاکت و سقوط میانجامد.