مقايسه بين اديان در زمينه منجي موعود
موضوع :مقايسه بين اديان در زمينه منجي موعود
محقق:مریم السادات حسینی
عقايد مشترك:
اديان آسماني به ظهور منجي آخرالزمان براي نجات جهان و بشريت اعتقاد دارند. واين عقيده در بين آنان شموليت بيشتري را نسبت به اديان غيرتوحيدي فرا مي¬گيرد.اين عقيدة فراگير مختص به برهة زماني خاصّي در بين آنان نيست بلك از ابتداي ايجاد اين تفكّر تا به اكنون ادامه داشته و دارد و امروزه اميد و شوق به ظهور رهاننده جزء لاينفكّ زندگي آن¬ها گرديده است.
بشارت ظهور موعود تنها از تفكّرات عدّه¬اي ظلم ديده و ستم چشيده جاري نشده است بلكه در كتب مقدّس آنان نويد روزگار رهايي به دست ابرمردي قدرتمند داده شده است. به طور مثال: در متون مقدس زرتشت، كتاب عهد عتيق يهود (تورات) و عهد جديد مسيحيت (انجيل) و قرآن مسلمانان عبارات و آياتي وجود دارد كه روزگار روشن ظهور را به نمايش گذارده است و اين بشارات خود و حجّتي است براي منتظران و دلگرمي هر چه بيشتر آنان و زنده كردن اميد به تلاش براي فردايي ديگر.
امّا ظهور موعود محدود به بشارات كتب مقدّس و به انتظار نشستن، نمي¬گردد بلكه اين اديان آسماني به طور مجموع اتفاق نظر دارند كه قبل از ظهور، دوراني سياه و تاريك تاريخ را در بر خواهد گرفت و بلاها و فتنه¬هايي دامنگير جهانيان خواهد شد به گونه¬اي شدّت بلا و رنج و سختي افزايش مي¬يابد كه هر كس انتظار مرگ خويش را مي¬كشد. مثلاً دين زرتشت اوضاع جهان را قبل از قيام اين گونه تصور كرده است كه: جامعه از هم گسيخته مي¬شود و ديو ستم ب همه چيره مي¬گردد، مردمي قساوت قلب و بي¬رحم، فاسد و خونريز روي صحنه مي¬آيند و بر مردم ضعيف فرماندهي مي¬كنند تا آن جا كه شريران و گناه¬كاران بر روي كرة زمين آقايي مي¬كنند.
شبيه چنين اوضاعي در اديان يهود و مسيحيت و اسلام نيز تدبير شده است مثلاً مسيحيت واقعه¬اي را قبل از قيام موعود به نام آرماگدون پيش¬بيني نموده است كه جنگ عظيمي رخ خواهد داد و جهان به نابودي كشيده خواهد شد و علاوه بر اين جنگ، شيوع بيماري¬هاي هلاك كننده و گسترش خشكسالي و … را نيز بيان مي¬كند.
البته ناگفته نماند كه اين اتفاقات علاوه بر رنج و مشقّت نوعي تسّلي دهنده است چرا كه به منتظران بشارت ظهور مصلح جهاني را نويد و پيام مي¬دهد. واين خود مي¬تواند مرحمي بر دل¬هاي خسته باشد.
بعد از وقوع اين حوادث نوبت به ظهور منجي مي¬رسد كسي كه با آمدنش صلح و عدالت، نيكي و شادي، آسايش و آرامش را به ارمغان مي¬آورد جهان را به گونه¬اي تغيير مي¬يابد كه صد در صد متفاوت با دورة قبل از ظهور مي¬باشد، ديگر آواي ضجّه و ناله كودكان و مادران به گوش نمي¬رسد دنيا رو به پيشرفت و ترّقي گام برمي¬دارد و از لحاظ مادّي و معنوي به رشد و بالندگي مي¬رسد.
چنان چه در عهد جديد چنين بشارت داده¬اند كه:
درياها و چشمه¬ها خواهند جوشيد، درختان پربار و گندم¬زارها پر رونق و زمين و زمان از طلا و نقره پر خواهد شد.
در كتاب مقدس يهوديان نيز چنين آمده است:
ذليلان به عدالت حكم خواهند شد و مسكينان زمين به راستي خواهند رسيد در تمامي كوه مقدس ضرر و فسادي نخواهد بود تا جايي كه شيرخواره با سوراخ مار بازي خواهد كرد.
در دين زرتشت و اسلام نيز چنين بشارت¬هايي داده شده است
از وجوه مشتركي كه مي¬توان ميان دين يهود و اسلام انتخاب نمود مسأله مهم دعا و درخواست از باري تعالي است كه هر چه سريعتر جهان را به مقدم موعود آخرالزمان روشن سازد.
آري! دين يهود داراي مراسمات عبادي است كه در زمان¬هاي خاصي و با آداب و رسوم خاصي صورت مي¬گيرد به طور نمونه، مراسم سبت و اعياد كه در آن دعاهاي خاصي قرائن مي¬گردد همچون اميد به نجات از تبعيد و برپايي شكوهمند ملّت يهود، كاميابي، طول عمر و سلامت و …
يا از جمله دعاهايي كه به هنگام كه سال نو و يا روز كفّاره مي¬خوانند كه مضمون آن¬ها از عالي¬ترين دعاها در نزد يهود است كه به عقيدة آنان دورة مسيحايي را نزديك مي¬سازد.
دين مقدس اسلام نيز مراسمات باشكوهي دارد از جمله روز ميلاد منجي عالم، كه نيمه شعبان ناميده مي¬شود. و مسلمين آن روز را مقدس شمرده و جشن مي¬گيرند و با انجام عباداتي خاص در اين روز دست دعا براي فرج آخرين ذرّيه پيامبر[7] برمي¬دارند. همچنين دعاهاي ديگري در متون مقدس اسلام آمده است از جمله دعاهاي عهد كه در صبح قرائت مي¬گردد و دعاي ندبه كه روزهاي جمعه برپا مي¬گردد و مضمون همة اين¬ها فرج مهدي«عج» و قرار گرفتن در صف ياران موعود و شكست و نابودي سلطه¬گران جهان مي¬باشد.
وجه شباهتي كه بين دين مسيح و اسلام است در اين است كه زمان ظهور تعيين نشده است چنان كه در عهد جديد چنين آمده كه هيچ كس زمان ظهور را نمي¬داند لذا آماده باشيد و كمربندهاي خود را محكم ببنديد و چراغ¬هاي خود را افروخته داريد گويا كه اكنون خواهد رسيد. در اسلام هم، زمان ظهور موعود تعيين نشده حتي از سوي پيامبر و ائمه[E]. چنان كه هركس از آن¬ها مي¬پرسيد مي¬فرمودند جز خدا كسي اطّلاع ندارد به گونه¬اي كه خود حضرت حجّت«عج» هم زمان ظهورش را آگاه نيست.
همان طور كه قبلاً گفتيم، در كتاب مقدس اديان بشارت به منجي داده شده است در كتاب مقدس اسلام نيز يعني قرآن و روايات اهل بيت[E] بشارت به ظهور فردي از اولاد پيامبر خاتم[7] داده شده است او منجي بر حقّ شناخته خواهد شد چرا كه صاحب ديني است كه آخرين و كامل¬ترين دانسته شده است و آخرين وجه مشترك آن كه همه اديان بالاتفاق مدت حكومت منجي موعود را تا روز قيامت مي¬دانند و با برپايي عظيم و گستردة قيامت، جهان براي رستاخيزي دوباره آماده خواهد شد.
وجوه تفاوت:
اولين وجه متفاوت بين عقيده اديان را مي¬توان شخص موعود دانست كه چه كسي با چه مشخصاتي و چه گونه قيام خواهد كرد؟
زرتشت قائل به سه منجي رهاننده است و به اعتقاد آنان دو منجي اول يعني هوشيدر و هوشيدر ماه هر كدام در برهه-اي از تاريخ حكومت مي¬كنند و جهان را از ظلم و نيستي نجات مي¬دهند و زمينه را براي قيام موعود آخرين آماده مي-سازند.
يهود معتقد است كه شخصي به نام «ماشيح» موعود آخرالزمان است حال بگذاريم از اين كه ماشيح را همان حضرت عيسي[A] مي¬دانند يا خير؟ كه اقوال آنان گذشت.
مسيحيان در انتظار ظهور مجدّد حضرت عيسي[A] هستند يعني معتقدند كه حضرت عيسي پس از صليب كشيدن دوباره زنده خواهد شد و موعود شناخته خواهد شد.
امّا بنابر اعتقاد مسلمانان منجي بر حقّ، حضرت مهدي«عج» است كه فرزند امام حسن عسگري[A] و از سلالة پاك فاطمه بنت محمد«ص» است اوست كه خدا وعدة ظهورش را در قرآن داده است و اوست كه ظلم و ستم را بر خواهد انداخت و حضرت عيسي[A] بعد از حضرت مهدي[A] رجعت خواهند نمود و در صف ياران آن حضرت قرار خواهد گرفت.
دوم آن كه عقايد مختلف در بين اديان ذكر برخي از علائم قبل از ظهور است. چنان كه قبل هم گفتيم همگي اديان اتفاق نظر دارند كه قبل از ظهور موعود حوادثي رخ خواهد داد از جمله شيوع بيماري و گسترش جنگ و خونريزي و ظلم و ستم.
دين اسلام علاوه بر اين حوادث، به ذكر رخدادهايي مي¬پردازد از جمله:
صحيحة آسماني، ندايي است كه بر اساس برخي از روايات ندا جبرئيل است و در ماه رمضان شنيده خواهد شد. و يا خروج افرادي كه جنگ بسيار كنند ويا تسلط زن¬ها بر امور اجتماعي كه مفاسد زيادي در پي خواهد داشت و همچنين گناهان علني از جمله ميگساري و ربا و تجاوز به ناموس ديگران و …
از جمله تفاوت عقيدة ديگر آن كه در اسلام به طور كامل دستاوردها و فعاليت¬هاي امام عصر«عج» را تبيين مي¬كند. بعد از قيام، حضرت به انجام برنامه¬هاي فرهنگي چون، احياء كتاب و سنّت حقّه، گسترش معرفت و اخلاق، مبارزه با بدعت¬ها و … به انجام برنامه¬هاي اجتماعي: احياء و گسترش امر به معروف و نهي از منكر، مبارزه با مفاسد، اجراي حدود الهي و … مي¬پردازد. همچنين عقول مردم به گونه¬اي رشد مي¬كند كه هركس در خانة خود باشد علم فرا مي¬گيرد.
آخرين تفاوت ميان دين اسلام و اديان ديگر را مي¬توان مسأله مهم رجعت دانست.
رجعت يعني بازگشت گروهي به عالم دنيا در زمان قيام حضرت مهدي[A] واين جزئي از عقيدة شيعيان به شمار مي-آيد.
در آخر با توجه به تفاوت¬هايي كه دين اسلام با اديان ديگر دارد و برتري خاص اين دين به عنوان كامل¬ترين و آخرين شريعت كه بر پيامبر خاتم خود يعني حضرت محمد«ص» نازل شده و كتاب آسماني مسلمانان كه آخرين معجزة الهي است قرآن ناميده مي¬شود و با توجه به اين كه در كتاب مقدس اديان ديگر وعدة بشارت اين دين داده شده است لذا بنابر آيات وارده و با گواهي خود قرآن، منجي حقيقي و موعود آخرالزمان فقط و فقط حضرت مهدي«عج» است كه هم اكنون نيز زنده¬اند امّا فقط از ديدگان غائب و چون خورشيد پشت ابر مفيد فايده و بر احوالات جهان و مردمان آن احاطه دارند.
ظهورش نزديك باد.
میلاد منجی عالم بشریت بر عموم مسلمانان به ویژه منتظران ظهورش مبارک باد.