لاله های اسمانی ...
من علاوه بر اینکه در دفتر شهید ناصری کار میکردم، به نحوی از مسائل مادی او نیز با خبر میشدم.
ناصری با توجه به سابقه زیادش در خدمت به نظام و انقلاب، و مسئولیتهای کلیدی در طول سالهای متمادی عهدهدارش بود، در آن زمان- یعنی سال هفتاد و چهار- نه ماشین داشت و نه خانه و این نداشتن تا لحظه ی شهادت هم ادامه پیدا کرد.
آنچه من می دانستم از مال و منال دنیا دارد، دو، سه میلیون تومان پس انداز شخصی اش بود.
اوایل که در دفتر او کار می کردم، گاهی می دیدم بعضی از بچه ها که گرفتاری شدید مالی پیدا کرده بودند، می آمدند پیشش و درخواست وام اضطراری می دادند. او اگر امکانش بود از طریق خود تشکیلات مشکل آنها را حل می کرد والا معرفیشان می کرد کمیته امداد.
این که چرا آنها را معرفی می کند به کمیته امداد، برایم سوال شده بود و دوست داشتم بدانم چه رابطه ای با بچه های کمیته امداد دارد که گاهی به صورت خیلی محرمانه و آبرومند، برای بچه ها وام جور می کند.
بعدها از طریق یکی از کارکنان آن جا، به طور اتفاقی فهمیدم که ناصری همان دو، سه میلیون تومان پس انداز خودش را به آنها داده که چنین مواردی از آن پول به بچه ها وام بدهند..
رئیس ستاد لشگر ویژهٔ شهدا و مسئول فرهنگی ایران در افغانستان
شهید_محمدناصر_ناصری
ولادت : ۱۳۴۰/۳/۷ بیرجند ، خراسان جنوبی
شهادت : ۱۳۷۷/۵/۱۷ مزارشریف افغانستان ؛ گروه تروریستی طالبان