قران بدون مفسر !!!؟؟؟
«منصوربنحازم ميگويد: به امام صادق علیهالسلام… عرض كردم: كسى كه بداند براى او پروردگاريست، سزاوار است كه بداند براى آن پروردگار خرسندى و خشم است و خرسندى و خشم او جز به وسيله وحى يا فرستاده او معلوم نشود. و كسى كه بر او وحى نازل نشود بايد كه در جستجوى پيغمبران باشد و چون ايشان را بيابد، بايد بداند كه ايشان حجت خدايند و اطاعتشان لازم است.
من به مردم (اهل سنت) گفتم: آيا شما میدانيد كه پيغمبر حجت خدا در ميان خلقش بود؟ گفتند: آرى. گفتم: چون پيغمبر درگذشت، حجت خدا بر خلقش كيست؟ گفتند: قرآن، من در قرآن نظر كردم و ديدم سنى و تفويضى مذهب و زنديقى كه به آن ايمان ندارد، براى مباحثه و غلبه بر مردان، در مجادله به آن استدلال میكنند، (و آيات قرآن را به رأى و سليقه خويش بر دیدگاه خود تطبيق میكنند) پس دانستم كه قرآن بدون قيم (سرپرستى كه آن را طبق واقع و حقيقت و بدون تردید تفسير كند) حجت نباشد و آن قيّم هر چه نسبت به قرآن گويد حق است.
پس به ايشان گفتم: قيّم قرآن كيست؟ گفتند: ابن مسعود قرآن را میدانست، عمر هم میدانست، حذيفه هم میدانست، گفتم: تمام قرآن را؟ گفتند: نه، من كسي را نديدم كه بگويد كسى جز على علیهالسلام تمام قرآن را میدانست و چون مطلبى ميان مردمى باشد كه اين گويد نمیدانم و اين گويد نمیدانم و اين گويد نمیدانم و اين (علىبنابى طالب) گويد میدانم، پس گواهى دهم كه على علیهالسلام قيّم قرآن باشد و اطاعتش لازم است و اوست حجت خدا بعد از پيغمبر بر مردم و اوست كه هر چه نسبت به قرآن گويد حق است.
حضرت به منصور فرمود: خدايت رحمت كند.» (کافی/ ۱/ ۱۶۹) {و دیدگاه منصور را در مورد وابستگی حجیت قرآن به قیّم و امام معصوم تایید کردند.}
در این روایت هم به روشنی بیان شده که حجیت و کارکرد تام و تمام قران به عنوان راهنما، منوط به وجود قیّم و مفسّری معصوم و عاری از خطا است و در صورت فقدان چنین قیّمی، از هدایت قرآن بهره مطلوب را نخواهیم برد.
گزیده هایی از کتاب عصر حیرت