«طاهره» عصر جاهليت....!!
حضرت خديجه عليهاالسلام در 24 سال زندگي مشترك با پيامبر گرامي اسلام، خدمات بسياري براي آن بزرگوار و دين اسلام انجام داد. حمايتهاي مالي، روحي، عاطفي از حضرت محمد صلي الله عليه وآله، تصديق و تأييد پيامبر در روزگاري كه هيچ كس تأييدش نمي كرد و ياري ايشان در برابر آزار مشركان، گوشه هايي از اين خدمات ارزشمند است. حضرت خديجه عليهاالسلام پس از ازدواج با پيامبر، دارايي اش را به ايشان بخشيد تا آن را هرگونه ميخواهد مصرف كند.[1] رسول گرامي اسلام در اين زمينه ميفرمايد: «هيچ ثروتي به اندازه ثروت خديجه عليهاالسلام براي من سودمند نبود».
حضرت خديجه عليهاالسلام ، اين بانوي بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پيامبر ايمان آورد، بلكه او را در برابر سختي ها و تكذيب مشركان و بدخواهان ياري داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شكنجه مشركان بر رسول خدا صلي الله عليه وآله سخت آيد. هنگامي كه رسول الله صلي الله عليه وآله با باري از مصيبت و اندوه به خانه مي آمد، خديجه او را دلداري مي داد و نگراني را از ذهن و خاطرش مي زدود.
او اولين زني بود كه به اسلام گرويد;[2] چنان كه علي بن ابيطالب (ع) اولين مردي بود كه اسلام آورد. اولين زني كه نماز خواند، خديجه بود. او انساني روشن بين و دور انديش بود. با گذشت، علاقه مند به معنويات، وزين و با وقار ، معتقد به حق و حقيقت و متمايل به اخبار آسماني بود . همين شرافت براي او بس كه همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به كمك مال و ثروت او تحقق يافت.
خديجه از كتب آسماني آگاهي داشت و علاوه بر كثرت اموال و املاك، او را «ملكه بطحاء» مي گفتند. از نظر عقل و زيركي نيزبرتري فوق العاده اي داشت و مهمتر اينكه حتي قبل از اسلام وي را«طاهره» و «مباركه» و «سيده زنان» مي خواندند.
جالب اين است او از كساني بود كه انتظار ظهور پيامبر اكرم (ص) مي كشيد و هميشه از «ورقه بن نوفل» و ديگر علما جوياي نشانه هاي نبوت مي شد. اشعار فصيح و پر معناي وي در شان پيامبر اكرم (ص) از علم و ادب و كمال و محبت او به آن بزرگوار حكايت مي كند.
خديجه، در عصر جاهليت «طاهره» خوانده مي شد. همچنين منابع كهن درباره او نوشتهاند: رسول خدا خديجه را دوست داشت و به او احترام مي گذارد و در بعضي كارها با او مشورت مي كرد. او وزير صدق و راستي بود[3] و نخستين زني است كه به پيامبر ايمان آورد و پيامبر تا وقتي كه خديجه زنده بود، هرگز همسر ديگري برنگزيد. تمام فرزندانش بجز ابراهيم از خديجه بودند.
پي نوشت: ———————-
[1] . سيد محسن امين، سيره معصومان، مترجم حجتي كرماني، تهران، سروش، 1376، ج5، ص18.
[2] . رسول جعفريان، سيره رسول خدا، قم، دليل ما، 1383ش، ص235.
[3] . سبط بن جوزي، شرح حال و فضائل خاندان نبوت، مترجم محمد رضا عطايي، مشهد، آستان قدس، 1379ش، ص400.
برچسب