صلاح کار دوستان امام در دستان امام (عجل الله فرجه)
?در کتاب «کمال الدین» نقل است که شخصی میگوید در عصر غیبت، روزی در سامرا خدمت حضرت ولیعصر عجل الله فرجه مشرف شدم.
?سپس از طرف امام کوزه ای به دستم رسید که مقدار زیادی سکه و دو دست لباس در آن بود.
?مقدار چیزهای فرستاده شده برایم خوشایند نبود و آنها را برگرداندم. سپس از آن پشیمان شده و به عنوان عذرخواهی برای امام نامهای نوشتم و به جهت اینکه هدیهشان به چشمم نیامده بود، طلب بخشش کردم.
با خود تصمیم گرفتم که اگر بار دیگر امام بریم چیزی فرستادند به پدرم بدهم.
از ناحیه حضرت نامهای برایم نوشته شد که در آن فرموده بودند:«این بار هم اشتباه کردی که میخواهیم عطایای ما را به پدرت بدهی. ما دوستان خود را میشناسیم و میدانیم به هرکس چه بدهیم.
?با برگرداندن لطف ما خطا کردی. اما به جهت استغفاری که کردی خدا تو را میبخشد. اگر چیزی که به تو میدهیم، برای خودت نخواهی از تو منع میکنیم. ولی دو دست لباس را در اختیارت میگذاریم زیرا قرار است در آنها محرم شوی.» [کافی، ج۱، ص۵۲۱]
?به محضر مولایمان عرض میکنیم:
?آقا جان!
چه بسیار در زندگی مشمول الطاف شما شدهایم، ولی به چشممان نیامد. و انتظارش بیش از آن را داشتهایم. و اکنون به جهت همه اسائه ادبهایمان حلالیت میطلبیم. و به خاطر همه قدرناشناسیهایی که موجب شده اماممان را دلآزرده کنیم معذرت میخواهیم.
?آموختیم که ادب اقتضا میکند هرکس از لطف و کرامت شما برخوردار شد، خود را محروم نکرده و از آن بهرهمند شود.
?آقا جان!
تنهاخوری برایمان سخت است. مایلیم هم خودمان و هم اطرافیانمان به عنوان تبرّک و تیمّن از مواهب شما برخوردار شویم.
به صوفیان صفا جز میوفا ندهید
اگر دهید به ایشان جدا جدا ندهید…
استاد_بروجردی