شکر بنده از خدا و شکر خدا از بنده؟؟؟
إِنْ أَعْطَيْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَكَ بِمَنٍّ، وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ يَكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّياً؛ تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ، وَ أَنْتَ أَلْهَمْتَهُ شُكْرَكَ؛
حق تعالي بينياز از منت
امام سجاد عليهالسلام دعاي وداع را با اين جمله شروع فرمود: يَا مَنْ لَا يَرْغَبُ فِي الْجَزَاءِ؛ «اي خدايي که رغبتي به پاداش نداري.» به زبان خودمانيتر يعني اي خدايي که انتظار پاداش نداري. امام عليهالسلام در ادامه وصف احسانها و نعمتهاي الهي ميفرمايد: بخشش تو به گونهاي است که بر کسي منت نميگذارد. اگر نعمتي به کسي مرحمت ميکني اين نعمت بيمنت است و اگر نعمتي را از کسي دريغ بداري به معناي تضييع حق او و تعدي به او نيست. توضيحاتي که در شبهاي گذشته عرض کرديم ميتواند اين تعابير را روشن کند. خدا چون به هيچ وجه به هيچ چيز در هيچ حالي نياز ندارد، وقتي بخششي هم به کسي ميکند نيازي ندارد به اين که او را تحقير کند. درحقيقت اقتضاي فياضيت ذاتي خداوند است که افاضه ميکند و در واقع فيض، به قصد ثاني مطلوب است يعني از آن جهت که لازمه کمال ذات است مطلوب است. خدا بالذات خودش را دوست دارد و آثار وجودي خودش را از آن جهت که آثار او هستند دوست ميدارد. به تعبير ديگر مطلوبيت و محبوبيت مخلوقات، مطلوبيت بالتبع و بالقصد الثاني است. يعني ديگران را دوست دارد چون لازمه ذات خودش هستند.
به هر حال منت گذاشتن انگيزه نفساني ميخواهد و آن وقتي است که انسان احساس کمبود کند و به خيال خود براي ترميم اين کمبود خود وقتي احساني به کسي ميکند ميگويد: منم که در حق تو احسان کردم و اگر من اين کار را نکرده بودم تو چنين و چنان ميشدي. گفتن اين سخنان براي پوشاندن حقارت ذاتي است. اگر موجودي هيچ نقصي در وجودش نباشد و کمبودي نداشته باشد، حقارت براي او معنايي ندارد و هيچ انگيزهاي براي منت گذاشتن ندارد، بلکه ميبخشد چون دوست دارد فيض از او ناشي شود و به خلايق برسد. اين مطلب روشن است و بر اساس مباني استدلالي هم خدا نيازي به منت گذاشتن ندارد.
برخي گمان کردهاند که کلمه «مَنَّ» که در بعضي آيات ذکر شده بهمعني منت گذاشتن است. در صورتي که «منّ» در اين آيات به معناي نعمت سنگين دادن است. «منّ عليه» يعني نعمت سنگيني به کسي دادن. لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ1 يعني: انعم الله علي المومنين بنعمة عظيمة. به هر حال، خدا منت بر سر کسي نميگذارد.
منبع:
آلعمران، 164.