شهر بي عيب
07 مهر 1393
امام باقر(ع) فر مودند:يكي از شاهان بني اسرائيل اعلام كرد:شهري مي سازم كه هيچ گونه عيبي نداشته باشد وهمين كار را هم كرد.همه گفتند:واقعا بي عيب است. اما مردي گفت:اگر امان دهي، عيبش را مي گويم.امانش داد ومرد گفت:عيبش اين است كه صاحبش مي ميرد وبعد از او،اين شهر هم خراب مي شود.پادشاه كمي فكر كرد و بعد گفت:چه عيبي بالاتر از اين؟ به نظر تو چه كاركنم؟ مرد گفت:شهري بساز كه هميشه باقي بماند و نيز تو هميشه در آن جاودان بماني و پيري به سراغت نيايد و آن بهشت است.
(داستان هاي ما،آيت الله علي دواني(ره)،ج5)