درسهای برای دختران و زنان امروز ما...
الگو برداری برای تعالی و رشد، در امور اخلاقی و…امری نیکوست نکته ی بسیار مهمی که وجود دارد این است که این درس و الگو را باید از چه کسی گرفت؟ خداوند، پیامبر عظیم الشان اسلام را که پیامبر همه خوبی هاست به عنوان بهترین الگو معرفی می کند. سپس باید از خاندان پاک و مطهرشنام برد. درس گرفتن از خاندان اهل بیت پیامبر(ص) جز تعالی و رشد و نزدیک شدن به قرب الهی و در یک کلام رسیدن به رستگاری و سعادت نیست. درس های آموزنده ای از عقیله بنی هاشم؛حضرت زینب کبری(س)
بخشش
انسان در هر جامعه ای که زندگی می کند همواره قشر های ضعیفی هم وجود دارند که نیازمند کمک و بخشش هستند. اسلام دین دوستی و برابری و عدالت است و رفتار بزرگان دین نیز این را نشان می دهد. گاهی دیده می شود که فرد محتاجی به در خانه می آید، در حقیقت اگر آن فرد نیازمند واقعی باشد دقت کنیم که احساس و غرور خود را زیر پا گذاشته است. طوری باید با او رفتار کنیم که خدای نکرده به شخصیت وی صدمه نخورد و گاهی انسان های هسند که ترجیح میدهند طمع فقر و گرسنگی را بکشند ولی هرگز به در خانه کسی نروند. چه بهتر است انسان هایی که دستشان به دهنشان می رسد اینها را شناسایی کنند و تا حد توان از آنها حمایت کنند. داستانی زیبایی از بانوی بنی هاشم در باره اطعام و بخشش روایت شده است که:
روزی میهمانی برای امیرالمؤ منین( ع) رسید . آن حضرت به خانه آمده و فرمودند: ای فاطمه ، آیا طعامی برای مهمان نزد شما می باشد ؟ فرمودند: فقط قرض نانی موجود است که آن هم سهم دخترم زینب می باشد . زینب (س) بیدار بود ، عرض کرد : ای مادر ،
نان مرا برای میهمان ببرید ، من صبر می کنم . طفلی که در آن وقت ، که چهار یا پنج سال بیشتر نداشته این جود و کرم او باشد ، دیگر چگونه کسی می تواند به عظمت آن بانوی عظمی پی ببرد ؟ زنی که هستی خود را در راه خدا بذل بنماید ، و فرزندان از جان عزیزتر خود را در راه خداوند متعال انفاق بنماید و از آنها بگذرد بایستی در نهایت جود بوده باشد. در واقع والدین بخصوص مادران تلاش کنند که گذشت و فداکاری را ار همان سن طفولیت به فرزندان آموزش دهند.
تربیت درست کودکان
برای انسان ها بطور معمول خانواده و فرزند، مقام و ثروت…جز وابستگی های اصلی می باشد که گاهی آنقدر وابسته می شوند که وقتی از دستشان می دهند برای مدتی و شاید برای همیشه امید به زندگی را از دست می دهند. در این میان عشق والدین به فرزندان در راس همه قرار می گیرد. و وابستگی های شدید شکل می گیرد بگذریم از اینکه در نتیجه این رویکرد فرزندان معمولا طوری تربیت می شوند که در آینده نمی تواند شخصیت مستقل از خانواده داشته باشند یا توان انجام مسئولیت های واگذاری شده را به درستی انجام دهند. در واقع افراط و تفریط اصلا خوب نیست. والدین بخصوص مادرها باید بدانند
فرزندان عشق واقعی نیستند عشق واقعی خداوند است و فرزندان برای والدین فقط امانت هستند از سوی خداوند که باید درست تربیت شوند. تربیت آنها نباید با ابزارآلات غربی،چیزی که امروزه بسیار مرسوم شده باشد، بلکه باید با مبانی دینی و قرآنی و هر آنچه به نهادین شدن آموزه های دینی کمک می کند،بهره جست. وقتی فرزندان با مبانی دینی تربیت شوند باعث غرور و افتخار والدین خواهند شد و در حقیقت امانت های الهی به نحو احسن تربیت خواهند شد.
در تاریخ آمده که روزی امیرمؤ منان (ع ) در میان دو فرزند خردسالش عباس و زینب(س) نشسته بود که رو به فرزندش قمربنی هاشم(ع) نموده فرمودند: قل واحد، بگو یک . عباس(ع) آن را گفت . سپس فرمود : قل اثنان ، بگو دو . عباس در پاسخ گفت : «استحیی ان اقول باللسان الذی قلت واحد ، اثنان» : شرم دارم با زبانی که یکی گفته ام ، دو بگویم . آن گاه امیرمؤمنان(ع) چشمان عباس (ع) را بوسه زد؛ چرا که کلام این فرزند خردسال اشاره به وحدانیت خدای تعالی و توحید او می کرد . سپس رو به زینب (س) کرد ، ولی زینب منتظر سؤ ال پدر نمانده ، خود سؤ الی مطرح کرد و فرمودند: پدر ما را دوست داری ؟ امیرمؤ منان (ع) فرمودند: آری دخترم ، فرزندان پاره های قلب ما هستند . زینب (س) با این مقدمه ، وارد سؤ ال اصلی شد و پرسید: پدر دو محبت - محبت خدا و محبت اولاد - در قلب مومن جا نمی گیرد. پس اگر باید دوست داشته باشی ، شفقت و مهربانی را نثار ما کن و محبت خالص را تقدیم خداوند.
علی (ع) که این درك و شناخت و استعداد را در این دختر و پسر خردسالش مشاهده نمود ، بر علاقه اش نسبت به آنان افزوده شد . زینب (س) به دلیل همین نبوغ و استعداد و دیگر کمالاتی که در وجودش بود از احترام ویژه خانواده پدر برخوردار شد .
حفظ حجاب یادگار زینب(س)
یکی از ویژگی ارزشی زن به حفظ حجاب است. این موضوع می تواند دو بار معنایی خوب داشته باشد. اول اینکه داشتن حجاب یک حریم امن و ایمن برای زن و دختر است که چشم های آلوده و هوس آلوده هرگز جرات نمی کنند بدان نزدیک شود و دوم اینکه در دین مقدس اسلام این موضوع و حفظ حجاب یک آموزه مهم هست که با رعایت آن نه تنها یک اصل از مبانی دین رعایت شده، بلکه جامعه از بسیاری از انحطاط ها مصون می ماند. یحیی مازنی روایت کرده است: مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی (ع) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س) دختر امیرالمؤ منین (ع) بود . به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایی از او به گوشم نرسیدبه هنگامی که می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) برود ، شبانه از خانه بیرون می رفت ، در حالی که حسن (ع) در سمت راست او و حسین (ع) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع) پیش رویش راه می رفتند . هنگامی که به قبر شریف رسول خدا (ص) نزدیک می شد ، حضرت علی (ع) جلو می رفت و نور چراغ را کم می کرد . یک بار امام حسن (ع) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد ، حضرت فرمودند: می ترسم کسی به خواهرت زینب نگاه کند
امید به رحمت الهی
ما انسان هستیم و انسان هم اگر مراقب نباشد دائم در معرض خطر، گناه و اشتباه است. پس باید چکار کنیم؟ وقتی نگاه می کنیم به زندگی معصومان دینی و اولیاء و بزرگان دینی می بینیم که اولا باید مراقب باشیم و دلمان را تنها جایگاه خداوند قرار دهیم و به جای غیبت و تهمت عادت کنیم زبانم فقط ذکر خدا را بگوید و اگر گناهی مرتکب شدیم استغفار کرده و توبه کنیم و بدانیم که خدوند بخشنده و رحیم و رحمان است. علامه شیخ شریف جواهری در کتاب مثیرالاحزان آورده که فاطمه دختر امام حسین (ع) روایت کرده ::عمه ام زینب (س) در آن شب، شب دهم محرم در محراب عبادتش ایستاده دعا می خواند و به خدا استغاثه می کرد .
الگوی شکیبایی
تاریخ، زنی صبورتر از حضرت زینب(س) ندیده است. در واقعه کربلا پسرانش در برابر دیدگان او سر بریده شدند اما شیون نکرد. پس از آن ناظر بود در چند ساعت پیشوایش امام حسین(ع) و برادران و پسران برادرانش به شهادت رسیدند و باز بردباری پیشه کرد. زینب(س) سمبل زنی شجاع، مدبر و لایق رهبری گروهی مصیبت زده در اوضاع و شرایطی بسیار سخت و بحرانی بود. مدیریت بحران را باید در رفتار او بجوییم. گرچه او نیز به ظاهر اسیر و بسته به زنجیر بود و مصیبت ها و ناملایمات، بدن او را فرسوده کرده بود اما در همان حالت چنان اسرا را رهبری می کرد و چنان صبری سترگ و عظیم داشت که برای هیچ کدام از افراد بشر رسیدن به این حد صبر ممکن نیست مگر به فضل خداوند بلندمرتبه.
روحیه بخشی
انسان ها در طول زندگانی خود گاهی با فراز و نشیب های سختی مواجه می شوند. پیش می آید که یک زمانی دچار فقر مادی شدید می شوند و گاهی یک و چند عزیر خود را از دست می دهند . در چنین شرایطی احتمال دارد افراد کاملا روحیه خود را ازدست بدهند و به عبارت ساده تر خودشان را ببازند. در چنین موقعیتی اگر افرادی پیدا بشوند که به این انسان دلداری بدهند و روحیه آنها را تقویت کنند آنها زود به زندگی بر می گردند و گرنه شاید مدتی طولانی دچار بیماری های مختلف از جمله بیماری روحی و روانی شوند.
زن هم در سطح جامعه و هم در خانواده در بخش روحیه بخشی همسر و فرزندان و زیردستان می تواند نقش مهمی ایفا کند. حضرت زینب(س) بعد شهادت مادرش تا زمان شهادت امام حسین(ع) این وظیفه را به نحو احسن انجام داد.. پس از شهادت امام حسین(ع) و در طول دوران اسارت، این صفت نیکوی زینب(س) بیشتر ظهور و بروز کرد. او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران، و روحیه بخش مصیبت دیدگان بود. از گودی قتلگاه تا کوچه های تنگ و تاریک کوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمکده یزید، همه جا فرشته نجات اسرا بود.
شهامت و شجاعت
وقتی مادری از بیرون به خانه برگردد و ببیند فرزندش در خانه نیست چکار می کند؟ یا مادری که ببیند به پای فرزندش خاری رفته چه حالی پیدا می کند؟ ظرفیت انسان های مثل ما بسیار پایین است و با کوچکترین مشکلات روحیه خودمان را از دست میدهیم. اما در مکتب ما بانوی وجود دارد که باید از او درس شجاعت و شهامت آموخت. زینبی که شاهد و نظاره گر کشته شدن تک تک یاران و اهل بیت حسین(ع) و فرزندان خود بود. حضرت بر همه این بلایا رضایت داشت چون رضای الهی در آن بود. اما در چه زمانی شهامت و شجاعت حضرت زینب(س) به اوج خود رسید؟ انجایی که وقتی در دارالحکومه عبیدالله و کاخ یزید حاضر شد نه تنها روحیه خود را از دست نداد بلکه علی وار تمام قد ایستاد و با شهامت و شجاعت از خون حسین(ع) پاسداری کرد.
منبع:http://www.shahrekhabar.com/cultural/147832266011240