#استاد_عالی :
?می گویند شبی دزدی با اره آهن بر قفلی را می برید یک کسی عبور می کرد گفت داری چکار می کنی؟ گفت: دارم ساز می زنم. گفت: پس چرا صدا ندارد؟ گفت: صداش فردا در می آید.
?حالا بسیاری از کارهایی ما که در روز می کنیم صدایش شب، سحر، نخواندن نماز اول وقت و نچشیدن شیرینی نماز در می آید. کسی که اخلاق خوبی ندارد و به واجبات مالی اش عمل نمی کند و زبانش را نمی تواند کنترل کند این شخص نمی تواند از دینداریش لذت ببرد. به هر مقدار که کم گذاشته، از آنجا کم می گذارند. دینداری برای ما کلفت و سختی پیدا می کند چون شیرینی آن را نمی توانیم خیلی درک کنیم و خیلی به بار نمی نشیند. طبیعی هم است چون دین مثل پازل می ماند. شما آن بخش از واجبات دین را و ترک حرامهای دین را عمل کنید همراه با اعتقاداتی که دارید، قطعاً می تواند برسید.
?پایگاه برنامه سمت خدا
امام_رضا علیه السلام :
هركس مى خواهد معده اش او را آزار نرساند، نبايد ميان غذا آب بنوشن غذا آتا غذاخوردن را به پايان رساند. هركس ميان غذا آب خورد بدنش به رطوبت گرايد، معده اش ضعيف گردد و و رگ هایش قوت غذا را به خود جذب نکند، زیرا هرگاه پی در پی غذا روی غذا آب ریخته شود در معده نارسایی پدید آید.
? طب الرضا علیه السلام ص۵۲
◾️در عالم مکاشفه، پرسیده بود:
این نامه ها!
این نامه ها که بی وقفه میرسند و شما، پای آنها چیزی مینویسید!
این نامه ها، که بعضی شان را میبوسید!
قصه این نامه ها چیست؟!
امام زمان سلام الله علیه فرموده بود:
این نامه ها، حوایج و توسلات مردم است به امام زاده ها.
آنهــا که می بوسم، از عمــویم عبـــاس رسیده اند…
?کلید فرج ص ۵۴
✔️ تمــامِ ابر هایِ آسمانِ خواهش، به دستِ استجـابتِ امام عصر سلام الله علیه است که باران می شود.
▪️ الاهی بحق قمر منیر بنی هاااشم عجل لولیک الفرج
.
منتظر چشم براهیم که بیایی اقا
وعلم دست علمدار رشیدت باشد
? قرآن بخوانید و به آن عمل کنید تا:
قلب شما نورانی شود.
افکار شما نورانی شود.
خانه شما نورانی شود.
اموال شما نورانی شود.
آینده شما نورانی شود.
? خداوند متعال می فرماید:
«…وَأَنْـزَلْـنَـا إِلَـيْـكُـمْ نُـورًا مُـبِـيـنًـا»
«و نور آشکاری(قرآن) به سوی شما نازل کردیم».
? سوره نساء/174
? قرآن همچون نور است که با پرتو خود راه را روشن و به سوی نجات رهنمون می سازد.
? اللَّهُمَّ نَوِّرْ قُلُو بَنَا بِالْقُرْآنِ وَ زَیِّنْ اَخْلا قَنَا بِالْقُرْآنِ وَ نَجِّنَا مِنَ لنَّارِ بِالْقُرْآنِ وَ اَدْخِلْنَا فِی الْجَنَّتِ بِالْقُرْآنِ اَللَّـهُمَّ عَجِّلْ فِی فَرَجِ مَوْلانَا صَاحِبَ الْعَصْرِ وَالزَّمَانِ بِالْقُرْآنِ
صاحب دلی برای اقامۀ نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران او را شناختند و خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و آن ها را پند گوید. او نیز پذیرفت. نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود. مردِ صاحب دل برخاست و بر پلۀ نخست منبر نشست. گفت:”مردم! هرکس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مُرد، برخیزد.” کسی برنخاست. گفت:”حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد.” باز کسی برنخاست! سری تکان داد و گفت:”شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید، اما برای رفتن نیز آماده نیستید!”