جوهر مشترک یاران امامحسین و پیرخمین
از جملات گوهربار حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام، این جملهٔ تاریخی است که در حکمت 208 نهجالبلاغه آمده است «فی تَقَلُّبِ الأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ» یعنی در تحولات روزگاران است که باطن اشخاص نمایان میشود.
بسیاری از ما انسانها در شرایط عادی، ظاهر پسندیدهای داریم؛ خود را آمادهٔ مجاهدت و اقدام نشان میدهیم اما شرایط ویژه و گذرگاههای حساس زمانه است که ثابت خواهد کرد به چه میزان، صداقت در این ادعاها بوده است.
یکی از مصادیق این سخن رفیع، ابنملجممرادی است که لقب “اشقیالاشقیا” را به نام خود کرد؛ او همان کسی است که در کشور شیعهٔ یمن، نمایندهٔ برتر و سخنگوی شیعیان یمن در ملاقات با امیر مؤمنان شد، اما در کشاکش فتنهٔ حکمیت، باطنش را بروز داد و از پستترینها شد.
در این میان، پرسشی محوری قابل طرح است و آن اینکه چه عامل و ویژگی است که میتواند در کشاکش تحولات روزگار، سبب عاقبتبخیری انسان شود؟ پاسخ این پرسش را از حلقهٔ وصل یاران گوناگون کربلایی امام حسین علیهالسلام دریافت خواهیم کرد: با بررسی ویژگیهای مختلف یاران حسین علیهالسلام در طول تاریخ، به اوصاف مختلفی برمیخوریم که در ظاهر، وجه اشتراکی با یکدیگر ندارند.
“زهیر بن قین کوفی” از خونخواهان عثمان بود و پس از بازگشت از مکه به کوفه، تلاش میکرد که با فرزند علیبنابیطالب علیهالسلام مواجه نشود، اما دقایقی حضور در کنار رحمت و منطق اباعبدالله الحسین، او را منقلب کرد و جزو حسینیان شد؛ “حرّ بن یزید ریاحی” فرمانده سپاهی است که سدّ راه کاروان حسینی را صورت دادند، اما با تنگشدن عرصه بر امام، به خود آمد و جبههاش را تغییر داد.
“سعد بن حارث” و “ابوالحتوف بن حارث” هر دو از خوارج و برای جنگ با امام حسین(علیه السلام) به وادی کربلا آمده بودند؛ بعد از شهادت یاران امام هنگامی که صدای زنان و کودکان آل رسول را شنیدند، ناگهان منقلب شده، به سپاه عمرسعد حمله بردند و آنقدر مبارزه کردند تا به شهادت رسیدند.
در روزگار خودمان نیز “شیخ زکزاکی” عالم و اندیشمند اهل نیجریه که عمری را خارج از مکتب اهلبیت سپری کرده بود، ساعاتی از حضور مقتدای امت، خمینی کبیر (ره) بهره برد و جانش معطر به شمیم ولایت علوی و مهدوی و منشأ تشیع میلیونها مسلمان اهل نیجریه شد.
یک نخ تسبیح، همهٔ این شخصیتهای رنگارنگ را به هم ربط میدهد، و آن عبارت از "خضوع و عدم تکبر در برابر حق" است؛ باید در طول زندگی خویش، این ویژگی را تمرین کنیم و هرگاه در برابر حق قرار گرفتیم، به هر شکل ممکن و در هر وضعیتی در مقابلش تعظیم کنیم و چنانچه گاهی از سر غفلت یا عمد، از حق تخلف کردیم، عمدا بر ابراز پشیمانی اصرار بورزیم؛ امید است که در لحظات حساس و در نقاط عطف زندگی، شرمندهٔ حقیقت نشویم.
خضوع در مقابل حق را میتوان اصلیترین عامل عاقبتبخیری اصحاب حسینی و محوریترین طناب برای پناهجویی به کشتی نجات اباعبدالله الحسین علیهالسلام دانست، هرچند پیش از آن، در کجراهههای عثمانی و یزیدی گرفتار بوده باشیم.
*نویسنده: حجت الاسلام دکتر سید احمد غفاری قره باغی (عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)