جوانهای این دوره، دیگر هوای انقلاب را ندارند..
صفاتی در وجود ایشان بود که از راهش منحرف نشد. اول اینکه همیشه اعتدال را در نظر میگرفت. هیچ وقت افراط و تفریط نمیکرد که مثلاً آنقدر از انقلاب عصبانی شود که خودش را کنار بکشد یا آنقدر موج برش دارد که به بیراهه برود. دوستان مسعود هم میگفتند «از زمانی که در دانشگاه با ایشان آشنا شدیم تا زمانی که مسعود به شهادت رسید، هیچ تغییری نکرده بود. اگر تغییراتی میبینیم، این تغییرات را ما ایجاد کردیم.» کشورش و انقلابش را دوست داشت و از خودش همهجوره مایه میگذاشت.
یک روز جایی، عدهای گفتند «جوانهای این دوره، دیگر هوای انقلاب را ندارند. اگر جنگ شود، بچههای امروزه به جبهه نمیروند و این انقلاب شکست میخورد.» مسعود در جوابشان گفت «مگر ما ریشسفیدها مردیم؟ همانها که انقلاب کردند، خودشان هستند. شما نگران جوانها نباشید، جوانها هم با ما.»
واقعاً خیلی تأثیرگذار بود. شبی که شهید شد، مادر یکی از دانشجوهایش به منزل ما آمد و گفت «اگر دکتر علیمحمدی هیچ کاری نکرده باشد، حتی اگر شهید هم نشده باشد، با کاری که برای دختر من کرد، جایش در بهشت است. دختر من هیچ چیز از دین و ایمان متوجه نبود. آقای دکتر آنچنان او را تحت تأثیر قرار داده که الان دخترم هم نماز میخواند، هم روزه میگیرد.» همیشه میگفت «ما باید با عملمان، دینمان را نشان بدهیم.»
منبع:
گفتگو با همسر شهید دکتر مسعود علی محمدی