صدقه از طرف امام زمان(علیه السلام): انسان به نيابت از آن حضرت صدقه ميدهد تا به اين وسيله براي آن حضرت ثواب و پاداشی حاصل شود، همانطور كه به نيابت از آن حضرت حج انجام داده می شود و یا به نیابت از آن حضرت قرآن خوانده می شود.درروایات آمده:
* موسي بن قاسم ميگويد: به امام جواد(علیه السلام) عرض كردم تصميم داشتم كه به نيابت از شما و پدرتان ـ علي بن موسي الرضا(علیه السلام) ـ طواف نمايم، اما مردم ميگويند به نيابت از امامان و اوصيا نميتوان طواف كرد؟
حجت الاسلام قرائتی در برنامه ای با موضوع بیماری حسادت و راههای درمان که 23 دی ماه 95 پخش شد، در سخنانی اظهار داشت:
گاهی آدم یک بیماریهایی دارد که خودش هم نمیفهمد.از بیماری خودم میگویم. حدود بیست سی سال پیش بود. جوان بودم. در حرم آمدم. ولی در تلویزیون بودم. مشهور شده بودم ولی جوان بودم.
مفاتیح دستم بود و به قول امروزیها سیم وصل شد و حالی به من دست داده بود. سلمٌ لمَن سالمکم، حرب لمن حاربکم! مثلاً زیات جامعه. یک کسی آمد و کنار من نشست و یک پول آبی را به اندازه یک فندق و پسته تا کرده بود، گفت: حاج آقا! گفتم: بله! گفت: این پول را به فقیر بده. گفتم: من غریب هستم. زوار هستم. خودتان بدهید. دوباره سیم وصل شد. مقداری دعا خواندم.
گفت: حاج آقا! گفتم: بله! گفت: این پول را به فقیر بده. گفتم: شما یک بار دیگر هم گفتی، من غریب هستم، زوار هستم، خودتان بدهید. دومرتبه سیم وصل شد. دفعهی سوم گفت: حاج آقا! گفتم: بله! گفت: این پول را به فقیر بده. گفتم: پدرجان ولم کن. یک بیست تومانی… آخر پول آبی بود و کوچک بود، قد فندق و پسته من فکر کردم بیست تومان است.
گفتم: یک بیست تومانی دست گرفتهای، سه بار حواس من را امشب پرت کردی، خوب ولم کن. گفت: حاج آقا بیست تومان نیست، هزار تومان است. هزار تومان بیست و پنج سال پیش پولی بود. من تا دیدم هزار تومان است آرام شدم. گفتم که اینجا یک مؤسسهای برای ایتام هست. گرفتم گفت به هر کس میخواهی بده. وقتی رفت گفتم چه شد؟ سر بیست تومان غیض کردی و سر هزار تومان آرام شدی.
مفاتیح را کنار گذاشتم، گفتم: یا امام رضا(علیهالسلام) دریافت شد. میخواستی بگویی قرائتی! دو لیتر هم گریه کنی، پوکی! تو بیماری!
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» (رعد/28) تو «أَلا بِذِكْرِ هزار تومان تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»
هزار تومان که شد دلت آرام شد. پس برو که مریضی! گاهی آدم یک مرضهایی دارد که نمیفهمد. من به این سلام کنم؟ من به دیدن او بروم؟ او باید به دین من بیاید. من از او عذرخواهی کنم، او باید باز من عذرخواهی کند.
آیا خواهد شد که یک زمانی همهی قلبها سلیم باشد؟ در دلمان کینه نباشد؟ تکبر و حسادت نباشد.
منبع:
http://www.shahrekhabar.com/cultural/148446456018574
توصیه به علم در اسلام :
استاد اهمیت اسلام به مسأله علم و علم آموزی را کم نظیر می دانند واهمیت آن را در متن دستورات دین چنین بیان می کنند: از قدیمترین زمانی كه كتب اسلامی تدوین شده در ردیف سایر دستورهای اسلامی ، از قبیل نماز و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منكر ، بابی هم تحت عنوان ” باب وجوب طلب العلم ” باز شده و علم به عنوان یكی از فرایض شناخته شده.
از طرفی اسلام تمام موانع و قیود برای علم آموزی را از سر راه طالب علم برداشته است شهید با ذکر احادیثی این قیود و رفع آن ها را اینگونه بیان می نمایند:
1-«طلب العلم فریضه علی كل مسلم» میفرماید جستجو و طلب علم بر هر مسلمان واجب است ، هیچ استثنائی ندارد ، حتی از لحاظ زن و مرد هم استثنائی ندارد ، چون مسلم یعنی مسلمان ، خواه مرد باشد و خواه زن ، به علاوه اینكه در بعضی از نقلهای كتب شیعه كه در ” بحار الانوار ” نقل میكند ، كلمه « و مسلمه » هم تصریح و اضافه شده. این حدیث میفرماید فریضه علم یك فریضه عمومی است ، اختصاص به طبقهای یا صنفی یا جنسی ندارد . ممكن است یك چیز مثلا بر جوانان فرض باشد نه بر پیران ، بر حاكم فرض باشد و نه بر رعیت ، یا بر رعیت فرض باشد نه بر حاكم ، وظیفه مرد باشد نه وظیفه زن ، مانند جهاد و نماز جمعه كه فقط بر مردان فرض است ، بر زنان فرض نیست ، اما این فریضه كه نامش فریضه علم است بر هر مسلمانی فرض است و هیچگونه اختصاصی ندارد .
2-«اطلبوا العلم من المهد الی اللحد». ممكن است فریضه و تكلیفی از لحاظ زمان محدودیت داشته باشد و نشود در هر زمانی به او پرداخت . مثلا روزههای واجب وقت و زمانش معین است و آن ماه مبارك رمضان است ، و حتی نماز از لحاظ ساعت شبانه روز وقت معینی دارد و فقط در ساعات معین بایدانجام گیرد . حج واجب است اما در همه وقت نمیشود آن را بجا آورد ، موسم معین دارد و آن ماه ذی الحجه است ، ولی فریضه علم محدود به هیچ وقت ، هیچ زمان و هیچ سن و سال نیست و اگر وقت روزه ، ماه رمضان و وقت حج ، ماه ذی الحجه و وقت نماز ظهر مثلا از ظهر تا نزدیك غروب است ، وقت تحصیل علم از گهواره تا گور است .
3-جملهای از رسول اكرم ( ص ) روایت شده به این عبارت : «الحكمة ضاله المؤمن یأخذها اینما وجدها»،یا به این تعبیر : « كلمة الحكمة ضالة المؤمن فحیث وجدها فهو احق بها »یعنی حكمت گمشده مؤمن است ، و هر كس كه چیزی گم كرده آن را در هر نقطه كه پیدا كند معطل نمیشود و برمیدارد . در فرا گرفتن علم ، یگانه شرط اینست كه آن علم درست و صحیح و مطابق با واقع و حقیقت باشد ، شما به آن كسی كه علم و حكمت را از او فرا میگیرید كار نداشته باشید. این احادیث ، قید و محدودیت را درباب علم از لحاظ صرف ارتباط ، یعنی از لحاظ كسانی كه یك نفر مسلمان علم خود را از آنها فرا میگیرد برداشته است . زیرا ممكن است یك وظیفه ای از این نظر محدود باشد . مثلا نماز جماعت را باید به یك نفر اقتداء كرد ، اما شرط دارد ، شرطش این است كه مسلمان باشد ، مؤمن باشد ، عادل باشد . اما در تعلیم و تعلم هیچیك از این شرطها منظور نشده.
آن چه در ذیل این بحث(توصیه اسلام به علم) شایسته است به آن پرداخته شود منطق قرآن و سیره امامان معصوم (علیهم السلام) به عنوان دو رکن اصلی اسلام است.
منبع:
مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص257
مرتضی مطهری، ده گفتار،ص171
مقام معظم رهبری در 29 دی ماه 1390 به دیدار خانواده شهید احمدی روشن رفتند. ایشان در ابتدا خواستار تعالی این شهید شددند و در ادامه، خطاب به خانواده شهید احمدی روشن فرمودند:
«دو ارزش در جوان شما به خوبی تبلور پیدا کرد که هر کدام به تنهایی مایه افتخار است. یکی جنبه علم و تحقیق و تسلط بر کار مهمی که زیر دستش بود… بعد دوم اهمیتش بیشتر است که همان بُعد معنوی و الهی است. بُعد دوم همان چیزی است که او را آماده میکند برای شهید شدن. حالا البته شهیدشدن برای ما که اهل دنیا هستیم، برای شما که پدر و مادر و همسر هستید و محبت دارید نسبت به او، تلخ است چون در عرصه ظاهر زندگی فقدان است؛ از دست دادن است؛ این پوسته شهادت است… اینها در راه خدا و پیشرفت اسلام شهید شدند… سالهای اول و دهه 60، هنر جوانهای ما مجاهدت بود، ایمان بود. خوب دنیا قبول کرد، گفت: بله ایمانشان خوب است، ولی پیشرفت علم و تمدن و زندگی امکان ندارد. این جوانها این ادعا را باطل کردند. چه این شهید چه سه شهید قبلی، جوانهایی که عرصههای علمی را تصرف کردند و در آنجا حرف نو به میدان آوردند و هویت پیشرونده و استعداد برتر خودشان را و قابلیتها و استعدادهای خودشان را نشان دادند، اینها آبرو درست کردند برای نظام جمهوری اسلامی.»
ارزش دانشمند ودانش از زبان امام علی (ع)
* ارزش علم و تفاوت افراد عالم و غیر عالم : کاش میدانستم کسیکه از علم بی نصیب مانده چه
چیز بدست آورده است. و آنکس که از علم بهره مند شده چه چیز بدست نیاورده است.
منبع : شرح ابن ابی الحدید ، جلد 20 ، ص،299
* :در علم و ادب بکوشید چه آنکه عالم ، عزیز و گرانقدر است ، اگر چه خاندان بزرگی منتسب
نباشد ، اگر چه فقیر بی بضاعت باشد ، و اگرچه جوان باشد.
منبع : شرح ابن ابی الحدید ، جلد 20 ، ص ،814
* :شایسته ی مرد عاقل آنست که نظر صائب خردمند را بر اندیشه خود بیفزاید و دانش خویش را
بعلم دانشمندان پیوند دهد.
منبع : غررالحکم ،ص384
* :به هر نسبت که دانش آدمی زیادتر میشود توجه خود را بنفس خویش افزون میکند و برای نیل
بسعادت و صلاح سعی و کوشش خود را بکار میاندازد.
منبع : مستدرک 2،ص310
*: خوشبخت و رستگار کسی است که علم وعملش ،دوستی و دشمنیش ،گرفتن و رها کردنش ،
سخن گفتن و سکوتش ،رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضای الهی استوار باشد و بر خلاف امر
پروردگار قدمی برندارد.
منبع : تحف العقول ،ص91