حجت الاسلام و المسلمین انصاریان در سخنانی گفت:
اهل بیت مرکب از دو واژه ی (اهل) و(بیت) است. این ترکیب در لغت به معنای نزدیکان شخص می باشد.
مصداق این اصطلاح در روایات، امامان دوازده گانه علیهم السلام و حضرت زهرا سلام الله علیهاالسلام، است. بر این اساس اهل بیت، با اصطلاح آل البیت، آل محمد، عترت و ذوی القربی مرادف است؛ گر چه معنای لغوی این واژه ها گسترده تر می باشد.
برای اهل بیت پیامبر چه به عنوان خانواده رسول خدا و چه به عنوان ذوالقربی در قرآن کریم و در احادیث نبوی منقول از سنی و شیعه، مقام و منزلت والایی ذکر شده است.
رهبرانى که هرگز گمراه نمى شوند.
امام علی علیه السلام، اهل بیت را به گونه ای به یارانش معرّفى مى کند تا دست از دامن آنها برندارند و در پرتو آنان راه رستگارى را بیابند، و به دو نکته مهم اشاره مى فرماید؛ نخست، رهبرانى که هرگز گمراه نمى شوند، و دیگر، بخشى از صفات برجسته اصحاب خاص پیامبر صلى الله علیه وآله، را به عنوان سرمشقى بازگو مى کند.
ولایت حقیقى آن است که در همه چیز و در هر حال، سر بر فرمان آن بزرگواران باشد و آنها که تنها در گفتار، یا پاره اى از رفتارهاى فردى و اجتماعى تابع اهل بیت اند موالیان حقیقى نیستند؛ مدّعیانى هستند در لباس موالى!
ایشان مى فرماید: «به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید! از همان سو که آنها گام بر مى دارند، گام بردارید; و قدم در جاى قدمهاى آنها بگذارید! (و بدانید) آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمى برند و به پستى و هلاکت نمى کشانند!».
این سخن، در واقع اشاره به همان حدیث «ثقلین» است که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در آن حدیث متواتر، بدان اشاره فرمود که اگر دست از دامان قرآن و اهل بیت برندارید هرگز گمراه نخواهید شد.
تنها وسیله نجات در این دنیاى طوفانى!
در هر جامعه اى افراد افراطى و تفریطى یافت مى شوند؛ افراط گرایان روش پیشوایان راستین را کُند مى شمرند و بر آنها سبقت مى گیرند و جامعه را به تباهى مى کشند و به عکس، تفریط گرایان حرکت پیشوایان را تند مى پندارند و به بهانه حزم و دوراندیشى و احتیاط، از آنها عقب مى افتند؛ هم خود را هلاک مى کنند و هم جامعه را گرفتار نابسامانى.
سخنان امام علی(علیه السلام) هم سو با حدیث معروف نبوى است که فرمود: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِى فِیْکُمْ، مَثَلُ سَفِینَةِ نُوح مَنْ رَکِبَهَا نَجَى وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ». این حدیث که با تعبیرات مختلفى در کتب شیعه و اهل سنّت نقل شده، نشان مى دهد که اهل بیت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، که علم و دانش آنها از قرآن مجید و از سنّت رسول خدا، مایه مى گیرد، تنها وسیله نجات در این دنیاى طوفانى اند. همان گونه که هنگام وقوع طوفان نوح هیچ وسیله نجاتى جز کشتى نوح نبود.
در خطبه 87 نهج البلاغه، شبیه تعبیر بالا درباره قرآن هنگام توصیف بندگان خاصّ خدا آمده، که فرمود: «بنده خالص خدا قرآن را پیشوا و امام خود قرار داده؛ هر جا قرآن فرود آید، او بار خویش را همانجا فرود مى آورد و هر جا قرآن منزل کند او آنجا را منزلگاه خویش مى گرداند».
مدّعیانى در لباس موالى!
امامت مسلمین، همواره در اهل بیت خواهد بود؛ چرا که مولای متقیان علیه السلام، دستور پیروی از ایشان، را محدود به زمان معیّنى نکرده است، و مفهوم ولایت این نیست که انسان با دستورات آن بزرگواران گزینشى برخورد کند؛
«به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید! از همان سو که آنها گام بر مى دارند، گام بردارید; و قدم در جاى قدمهاى آنها بگذارید! (و بدانید) آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمى برند و به پستى و هلاکت نمى کشانند!».
بلکه ولایت حقیقى آن است که در همه چیز و در هر حال، سر بر فرمان آن بزرگواران باشد و آنها که تنها در گفتار، یا پاره اى از رفتارهاى فردى و اجتماعى تابع اهل بیت اند موالیان حقیقى نیستند؛ مدّعیانى هستند در لباس موالى!
مولای متقیان از دو اصل مهم در نهج البلاغه پرده بر می دارد:
1- اهل بیت و در راس آنان امیرالمومنین علی علیه السلام از موقعیت صدارت و پیشگامی شرعی در امور دین و دنیا برخوردار بودند. آنان «زمامداران حق…و پیشوایان دین اند…و زبان و گفتارشان راست است.»
2- پیروی از آنان و پذیرش راهنمایی شان، امری لازم بر امت است، بلکه با آنچه رسالت اسلامی بیان می کند، در نهایت روشنی است:
«پس هم چون قرآن، حرمت آنان را در دل نگه دارید و چون شتران تشنه که به آبشخور می روند، به آنان روی آرید!»
و غفلت و فراموشی این اصول و دلایل آن توسط مسلمانان، امری توجیه نشدنی و بهانه ناپذیر است.
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 97و 87
- تفسیر قمى، طبق نقل بحارالانوار، ج 23، ص 130، حدیث 12.
- زمخشری، الكشاف، ج4، ص807
حجت الاسلام ابراهیم داودوندی مدرس حوزه علمیه گفت: یکی از خصوصیاتی که رهروان زینبی باید به آن توجه داشته باشند عفاف و حیای زینبی است.
حجت الاسلام ابراهیم داودوندی در همایش رهروان زینبی با اشاره به قیام سیدالشهدا اظهار کرد: قیام امام حسین علیه السلام دارای دو بخش بود که بخش اول قیام آن حضرت با شهادت به اتمام رسید و فصل دوم این قیام نیز با اسارت اهل بیت ایشان همراه بود.
وی افزود: از شاهکارهای قیام امام حسین علیه السلام این بود که ایشان در سفر کربلا بانوان را با خود همراه کردند، علی رغم اینکه در ابتدای این حرکت افرادی به این موضوع خرده گرفتند.
این مدرس حوزه با اشاره به پاسخ آن حضرت به این افراد گفت: حفظ خون های ریخته شده در کربلا با همراهی بانوان و حضور حضرت زینب سلام الله علیها با سیدالشهدا گره خورده است، چرا که یزید قصد داشت از امام هیچ یاد و نامی در اذهان باقی نماند.
وی خاطر نشان کرد: در کربلا عقیده بر عاطفه غلبه یافت و با وجود گذشت چندین قرن از آن واقعه، عاشورای سیدالشهدا (ع) سرشار از درس های فراوان است.
وی اظهار کرد: انسان ها در زندگی نیاز به الگوبرداری دارند و اگر الگوی درستی انتخاب نکنیم، الگوی نامناسب جایگزین آن خواهد شد و فرصت ها به این صورت از دست می رود.
حجت الاسلام داودوندی با بیان برخی از مصائب حضرت زینب سلام الله علیها ادامه داد: با ارزش ترین مدال افتخار را حضرت زینب سلام الله علیها در کربلا دارد چرا که به همه عالم نشان داد که زینبی ماندن هنر است.
وی با اشاره به برخی از ویژگی های شخصیتی حضرت زینب سلام الله علیها گفت: آن حضرت ارتباط و انس زیادی با خداوند داشتند و از تجمل گرایی و دل بستگی به دنیا پرهیز می کردند.
منبع:
«حیاء» زیربنای دینداری
ما قاصر هستیم، در یک حد، دین را میشناسیم امّا سطحی نگریم، گاهی ممکن است نتوانیم ابعاد یک فعل را از نظر مفاسدش ادراک کنیم. آن کسی که خالق من و تو است خیلی خوب میفهمد که اگر این کار از من سر بزند برای من یا جامعه من چه نقش تخریبیای دارد. لذا آن کار را تحریم میکند که نباید این کار انجام شود یا عملی را واجب میکند که باید این کار انجام شود.
اینجا است که مسأله حیاء مطرح میشود، چون اصلاً نقش حیاء این است که از عمل قبیح و زشت بازدارندگی میکند. دقت کنید که مسأله حیاء نقش زیربنایی دارد، اینطور نیست که یک امر سطحی باشد.
اثر ترویج بی حیایی توسط فرهنگسازان جامعه
برخی فهمیده یا نفهمیده سطح حیاء را پایین آوردند. یکی از مشکلات اساسی جامعه ما ترویج بیحیایی است یعنی دارند قُبح اعمال قبیحه را در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری میشکنند. همان کسانی که فضای پنجم در جامعه را میسازند، یعنی فضایی که حاکم بر آن چهار محیط خانوادگی و آموزشی و رفاقتی و شغلی است. هرچه در آن چهار محیط میبافند، این افراد باز میکنند. پدر و مادر، مدرسه بچه را درست میکنند امّا آن فضاسازان که فضای حاکم بر سطح کل جامعه را میسازند، میآیند با ترویج بیحیایی بچه را تخریب میکنند. قُبح قبیح را از بین میبرند. یعنی در یک محیط متشرّعانه یک سنخ هستند که قبح اعمال قبیح را از نظر گفتاری، رفتاری و دیداری از بین میبرند.
منبع:
متن دروس اخلاق > آیت الله مجتبی تهرانی(ره) > آثار مخرب ترویج بی حیایی
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:آیا تو مغرور دنیا شدهای و آن گاه آن را مذمّت میکنی؟ ببینید که او را چه کرد؟ حال او هر که بود، شیطان بود، یا غیر آن. سپس حضرت، خود دنیا را تعریف میکند. گوش بدهید تا بدانید جایی بهتر از اینجا نیست.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: قالَ علیٌّ(ع) و قَد سَمِعَ رجُلا یَذُمُّ الدُّنیا:
حضرت نشسته بود دید یک شخصی در میان جمع دارد مذمّتِ دنیا را میکند. حضرت فرمود:
ایُّها الذامُّ للدنیا المُغترُّ بغُروُرِها
ای کسی که دنیا را مذمت می کنی و تو را غرورِ دنیا گرفته و فریب داده است و داری بدی دنیا را هم میگویی.
خدعه کردی، با باطلها رفیق شدی و حالا داری بدی آن را هم میگویی.
نگاه کنید که حضرت امیر(ع) وقتی از چیزهای بد سخن میگوید، انگار بی حیاست. ببینید که چگونه شکافت و او را جلوی همگان بیآبرو کرد. اگر الان بود میگفتند بیچاره را له کردی.
ثُم تذُمُها تو خود بر دنیا میپری آیا آن وقت مذمّت آن را میکنی؟
آیا تو مغرور دنیا شدهای و آن گاه آن را مذمّت میکنی؟ ببینید که او را چه کرد؟ حال او هر که بود، شیطان بود، یا غیر آن. سپس حضرت، خود دنیا را تعریف میکند. گوش بدهید تا بدانید که اینجا برای شیعیان و دوستان اهل بیت(ع) و اهل ایمان چقدر بزرگ و چه جای خوبی است، بلکه جایی بهتر از اینجا نیست.
گوش بدهید، دلتان را هم بدهید. گوش مثل گیرنده صدا است. اصل کار، دل است. حواستان به دلتان باشد. گوش مثل میرکوفون است. میخواهید آن را بدهید یا ندهید. من را ببینید و دلتان را بدهید. زیرا دل از راه چشم هم کار میکند، بلکه بیشرت کار میکند. انَّ الدنیا دارُ صدقٍ برای چه کسی؟ لِمَن صَدَقَها برای آنکه بگوید خدای مهربان، ما را ساخت تا او را عبادت کنیم، یاد او کنیم،دور باشیم تا قویت سلامت شدیم نزدیک برویم. ما در اینجا صورتاً از خدا دوریم. در دنیا شهوات و خواهشهای طبیعت هست دارُ صِدقٍ لِمَن صدقها دار یعنی خانه. اینجا خانه صدق است برای کسی که تصدیق کند که خدا اینجا را آفریده است تا در آن مکثی کنیم، یکدیگر را زیارت کنیم، خودمان را بسازیم، آن وقت به حضور برویم.
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 186
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
قرآن امنیت را یکی از اهداف استقرار حاکمیت الله و استخلاف صالحان و طرح امامت می شمارد:
“خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین قرار دهد، همانگونه که کسانی که پیش از آنان بودند جانشین قرار داد و آن دینی که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند."(نور (55)، آیه 24)
برای تحقق امنیت، وجود عوامل زیر لازم است
1. اجرا و تعمیم عدالت و قانون به طور یکسان و نفی هرگونه تبعیض در جامعه.
2. مبارزه با عوامل تجاوز و زمینه های تعرض احتمالی و نیروهای فشار و وحشت و مهار کردن عواملی که زمینه تعرض دارند و پیشگیری های لازم برای خشکانیدن ریشه های تعدی و تعرض.
3. آشنایی عامه مردم با حقوق افراد و آگاهی لازم در جهت احترام به حقوق دیگران.
4. ضمانت اجرای نیرومند معنوی (ایمان و اخلاق)
5. ضمانت اجرای قانونی برای کیفر دادن متجاوزین به حقوق مردم.
منبع: