“قرآن میفرماید: تشکیلات ما هم حساب و کتاب دارد. هر ذرهای که از بدن شما کم میشود، میدانیم چند گرم کم شد. «قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ» (ق/ ۴)هفتاد کیلو، هشتاد کیلو کمتر یا بیشتر مرده را زیر خاک میکنند. یک گرم یک گرم هم که کم میشود، ما حسابش را داریم.
دریافت نعمتها بر اساس تقدیر الهی
نعمتهایی که به شما دادیم همه حساب و کتاب دارد. «عِنْدَنا خَزائِنُهُ» (حجر/ ۲۱) اینکه تو داری خزینهاش نزد ماست. «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» آنچه به شما میدهیم اندازه گیری شده است. مثل قندی که به خانه میآورند و بعد حبه حبه میشود. امروز سهم ما این است؛ لذا در رزق هم نباید زور زد. تلاش آری، حرص هرگز! ما باید تلاش کنیم، اما نباید حرص بزنیم، چون با حرص و حسادت ما رزق ما کم و زیاد نمیشود.
حتی مرگ که آخرین نفس ما چه ساعتی است، حساب و کتاب دارد. «قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْت» (واقعه/ ۶۰) «قَدَّرْنا» یعنی دقیقههای عمر شما حساب شده است. منتهی ما حساب این حساب و کتابها را نداریم و غافل هستیم. قرآن گله میکند و میگوید: بعضیها به فکر حساب و کتاب نیستند. میگویند: امروز خوش باشیم و کاری به فردا ندارند. این جنایتها و ظلمها که میشود بخاطر این است که ما خانه را بیحساب و کتاب میدانیم. شما اگر وارد یک خانه شدی، بدانی در این خانه دوربین است. حساب و کتاب است. آرام زندگی میکنی. اما اگر بدانی این خانه دوربینی ندارد، صاحبی ندارد، حسابی ندارد. میگویی: هرچه نچاپم از جیبم رفته است. چرا نچاپم؟ مگر خل هستم؟ خوش باش. افراد مجرم وقتی مجرم میشوند که بگویند: خانه صاحب و حسابی ندارد. این مسأله حساب و کتاب مسأله مهمی است.
منبع:حجت الاسلام و المسلمین قرائتی درباره” نظام هستی بر اساس حساب و کتاب” 26 اردیبهشت 96 .
رمضان؛ میدان مسابقه
امام مجتبی علیه السلام در روزهای پایانی ماه مبارك رمضان از كنار جماعتی كه مشغول خنده و شوخی بودند عبور كردند. حضرت با ناراحتی به آنها فرمود: « خدا ماه رمضان را میدان مسابقه بندگان قرار داده است. دسته ای گوی سبقت می ربایند و پیروز می شوند و تعدادی هم از دیگران عقب می مانند و سرافكنده می شوند. عجیب است در روزی كه پیشی گیرندگان پیروز شده اند و عقب ماندگان زیانكار گردیده اند، جمعی به شوخی و خنده مشغولند. به خدا سوگند اگر پرده در افتد، امروز نیكوكار، مشغول پاداش خود و عقب افتاده، گرفتار بدیهای خود است و برای احدی فرصتی جهت شوخی و لهو و لعب باقی نمی ماند.»
منبع:
شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه،، ج2، ص174.
ایت الله بهجت معتقد بودند، برخی از راه های تشخیص کاندیدای اصلح، در هنگام تردید، این است که ببینید:
کدام یک از کاندیداها در عقیده و عمل با حضرت امیر المومنین(علیه السلام) و حضرت مهدی(عج) نزدیک بوده و یا نزدیکترند. انتظار در کدامیک از این افراد بارزتر بوده و آمادگی کدام یک از آنها بیشتر است.
نکته بعد این که، کدام یک از نامزدهای انتخاباتی، در امور دین تغییری نداده و یا نمیدهد. کدام یک از افراد ملکه تقوی و راستگویی داشته و یا قوی تر هستند؛ در صفات، کدام نامزد به کفر و نفاق شبیه و کدام از نفاق دورتر است.
بنابراین حضرت آیت الله بهجت(ره) معتقد بودند، برای تشخیص کاندیدای اصلح و رأی به ایشان، باید بررسی و تفحص کرد، کدام به خدای متعال، پیامبر(صلی الله علیه و آله) ، اهل بیت(علیهم السلام) و امام عصر(عج)، نزدیک تر است. باید این گونه اشخاص را انتخاب کنید.
منبع:حوزه
قال امیر المؤمنین (ع):
مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِکِبَارِهَا
هر کس مصائب و اندوههای کوچک را بزرگ شمارد، خداوند او را به مصائب بزرگ مبتلا میسازد!
منبع:
نهج البلاغه حکمت 448
یکی از عواملی که سبب میشود تا برخی از مردم، نسبت به «حق»، موضع تهاجمی بگیرند و آنرا نپذیرند عامل «لجاجت» است. اگر کسی در زندگی خود، به جای تسلیم شدن در برابر حقایق، به لجبازی روی آورد، از درک حقیقت، محروم خواهد شد و برای همیشه، در منجلاب باطل، خواهد ماند.
عوامل مختلف میتواند در این مسئله دخالت داشته باشد:
1. تکبر:که از صفات شیطان است. شیطان نیز تکبر ورزید و در برابر حق تسلیم نشد.
2. لجاجت:یکی از عواملی که سبب میشود تا برخی از مردم، نسبت به «حق»، موضع تهاجمی بگیرند و آنرا نپذیرند عامل «لجاجت» است. اگر کسی در زندگی خود، به جای تسلیم شدن در برابر حقایق، به لجبازی روی آورد، از درک حقیقت، محروم خواهد شد و برای همیشه، در منجلاب باطل، خواهد ماند.
یکی از نمونههای قرآنی این صفت زشت، مربوط است به لجاجت فرعونیان در برابر معجزات روشن حضرت موسى(ع)؛ آنها بر آیین بتپرستى نیاکانشان لجاجت و اصرار ورزیدند و گفتند: «آیا آمدهاى که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم، منصرف سازى و بزرگى [و ریاست] در روى زمین، از آن شما دو تن باشد؟! ما [هرگز] به شما ایمان نمیآوریم!».(یونس، 78. )آن گروه گمراه، هرگز در خصوص حق یا باطل بودن آیین موسی، سؤال نکردند بلکه فقط به خاطر مخالفت آن با عمل نیاکانشان، آنرا نپذیرفتند.
در حدیثی امام علی(ع) میفرماید: «لجاجت، پر ضررترین چیزها در دنیا و آخرت است».( غرر الحکم و درر الکلم،)
بنابراین، اگر کسی در ورطه و گرداب لجاجت افتاد، حق و حقیقت را - با تمام وضوح آن- نفی، خواهد کرد و برای همیشه با باطل، همنشین خواهد شد.
3. گناه: چشم دل انسان را در برابر حقیقت میبندد و آنرا تباه میکند؛ امام باقر(ع) فرمود: «هیچ چیز بیشتر از گناه دل را تباه نمیکند؛ همانا دل با گناه درگیر میشود ولى گناه چندان به آن میپردازد (سماجت میکند) که سرانجام بر آن چیره میگردد، و دل واژگونه میشود».
4. دنیاپرستی: علایق شدید مادی و دنیاپرستی انسان را به هر انحراف و گناهی، میکشاند و همین موجب این میشود که انسان از پذیرش حق و حقیقت سر باز زند. امام على(ع) در سخنانی میفرماید:
«دنیا دوستى عقل را تباه میکند و دل را از شنیدن حکمت کَر میسازد و موجب عذاب دردناک میشود».
«دنیا را رها کن که دنیا دوستى [انسان را] کور و کر و لال و سرافکنده میسازد».
منبع:
. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 268، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 231، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
. الکافی، ج 2، ص 136.