به یکدیگر رحم کنید
رحمت خدا به کسی داده میشود که از رحمت حق در وجودش ظهوری باشد، اگر رحمتی در خودت بود سزاوار رحمت پروردگار میشوی؛ آن وقت بگو «یا رب ارحم» خدایا! رحمم کن.
اما اگر خدای نکرده رحم نداری، نه به زن و بچه، نه به مشتری، نه به یتیم و زیر دستت رحم کنی.
هر طور هستی خدا نیز همین طور با تو معامله میکند. تا کرم در تو نباشد، توقع کرم از خدا غلط است. کرم خوب است یا بد؟ اگر بد است چرا میخواهی، اگر خوب است چرا نداری؟
منبع:
معارفی از قرآن،مرحوم دستغیب،ص 50
فلسفه و فوائد نماز جماعت در چيست؟
يك - آثار معنوى
الف - استجابت دعا
پيامبر(ص) فرمود:«چون بنده خدا نماز را به جماعت گزارد و پس از آن حاجتى را از خدا بخواهد، خداى عزّوجلّ از وى حيا مى كند كه پيش از روگرداندن او، حاجتش را برآورده نسازد.»[1]
ب - درمان نفاق
پيامبر(ص) فرمود:«هركس چهل روز در نماز جماعت شركت كند و به طور مرتّب نماز گزارد، دو برائت نامه و دو سند رهايى بخش به او مى دهند: 1 - نجات از آتش، 2 - رهايى از نفاق»[2]
ج - در پناه خدا بودن
امام صادق(ع) فرمود:«هر كس كه نماز صبح و عشاء را به جماعت بخواند، او در پناه خداى عزّوجلّ است.»[3]
د - كفاره گناهان
امام باقر(ع) فرمود:«سه چيز كفاره و پوشاننده گناهان است: 1 - وضو ساختن در هواى سرد، 2 - راه رفتن در شب و روز به سوى نمازها، 3 - محافظت بر نمازهاى جماعت»[4]
هـ - مونس در قبر
پيامبر(ص) فرمود:«آگاه باشيد هر كه به طرف مسجد براى اقامه نماز جماعت حركت كند، به هر قدمى هفتاد هزار حسنه و ثواب براى او نوشته شود… و اگر در همين حال بميرد، خداوند هفتاد هزار فرشته بر او بگمارد كه او را در قبرش زيارت كنند و در تنهايى مونس او باشند و برايش استغفار كنند تا برانگيخته شود»[5]
و - عبور از صراط
رسول خدا(ص) فرمود:«هر كس در هر كجا كه باشد، اگر بر جماعت مداومت كند، مانند برق سريع و درخشان همراه نخستين گروه بهشتيان از روى صراط مى گذرد…»[6]
ز - آزادى از آتش دوزخ
رسول خدا(ص) فرمود:«هر كس چهل روز در نماز جماعت شركت كند و به طور مرتب نماز گزارد… دو برائت نامه و سند رهايى بخش به او مى دهند: 1 - نجات از آتش، 2 - رهايى از نفاق»[7]
ن - نجات از مراحل ترسناك قيامت
رسول اكرم(ص) فرمود:«…در روز قيامت خداوند، همه انسان ها را براى حساب گرد مى آورد. پس هر مؤمنى كه در نماز جماعت شركت كند، خداوند سختى ها و دشوارى هاى روز قيامت را برايش آسان مى سازد؛ آن گاه فرمان مى دهد كه او را روانه بهشت سازند.»[8]
ي - ترفيع مقام
رسول خدا(ص) فرمود:«اى على! سه چيز موجب ترفيع مقام و درجه مؤمن است:
1 - وضوى كامل در هواى سرد، 2 - انتظار نماز بعد از نماز، 3 - شركت مداوم در نمازهاى جماعت»[9]
دو – آثار فردي
پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله راجع به مسجد كه كانون برگزاري نماز جماعت مي باشد فرموده اند: هر كه پيوسته به مسجد رود يكى از هشت فايده را برد:
- آيه محكمى از قرآن (كه از آن بهره يابد.)
- يا رفيقى كه از او فايده برد.
- يا علم تازه اى فرا گيرد.
- يا از رحمتى كه در انتظارش بوده برخوردار شود.
- يا سخنى بشنود كه دليل راه شود.
- يا مانع گناه گردد.
- يا (لا اقل) از شرم و حيا دست از معصيت بشويد.
- يا از ترس ترك گناه كند.[10]
سه - آثار اجتماعى
الف – تقويت روحيه اخوت و برادري
نماز جماعت، مقدمه وحدت صفوف و نزديكى دل ها و تقويت كننده روح اخوّت است. نوعى حضور و غياب بى تشريفات، و بهترين راه شناسايى افراد است.
رسول خدا صلّي الله عليه و آله نتيجه صفوف به هم پيوسته نماز جماعت را از بين رفتن روحيّه اخوت و برادري دانسته و مي فرمودند: منظم و صاف بايستيد و گر نه دل هايتان هم مختلف خواهد شد…[11]
قال رسول الله - صلّي الله عليه وآله -:
استووا تستوي قلوبكم و تماسوا تراحموا؛
صف هاي نماز جماعت را هماهنگ و تنظيم نماييد تا دل هايتان متعادل شود، و با هم در تماس باشيد تا مهرباني افزوده شود.
(كنزالعمال، ج 7، ص 623)
ب – حسن شهرت در جامعه
پيامبر(ص) فرمود:«هر كه نمازهاى پنجگانه را با جماعت بخواند، به او گمان هر خير و نيكى را داشته باشيد.»[12]
چهار - آثار سياسى
- ترويج و تبيين معارف الهى و شعائر دينى
امام رضا(ع) درباره فلسفه نماز جماعت فرموده است:«نماز جماعت بدان جهت قرار داده شد كه اخلاص، توحيد، اسلام و عبادت خداوند آشكار و ظاهر باشد.»[13]
- شكوه و عظمت اسلام
حضور جمعى مسلمانان در مساجد، ضمن آن كه عظمت و بزرگى جماعت مسلمانان را مى رساند؛ بيانگر قدرت مسلمين و الفت دل ها و انسجام صفوف است.
تفرقه ها را مي زدايد، بيم در دل دشمنان مي افكند، منافقان را مايوس مى سازد، خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت، نمايش حضور در صحنه و پيوند امام و امّت مى باشد.
- وحدت و تعاون
نماز جماعت، نمايانگر وحدت مسلمانان و محل تجلى همدلى، تعاون و همكارى آنان با همديگر است.
امام رضا ( عليه السّلام ) در بيان يكي ديگر از فلسفه هاي نماز جماعت فرموده اند:« مع مافيه من المساعدة على البرّ و التّقوى»[14]؛« علاوه بر اين كه در نماز جماعت است پيشى گرفتن بر نيكوكارى و پرهيزكارى است»
پنج - آثار اخلاقى، تربيتى
الف – كبر زدايي
در نماز جماعت، افراد در يك صف قرار مي گيرند و امتيازات موهوم صنفى، نژادى، زبانى، مالى و… كنار مي رود و صفا و صميميّت و نوع دوستى در دل ها زنده مي شود و مؤمنان، با ديدار يكديگر در صف عبادت، احساس دل گرمى و قدرت و اميد مي كنند.
روحيّه فردگرايى و انزوا و گوشه گيرى را از بين مى برد و نوعى مبارزه با غرور و خودخواهى را در بر دارد.
ب – نظم و انضباط
نماز جماعت، عامل نظم و انضباط و وقت شناسى است.
رسول خدا صلّى الله عليه و آله دست به شانه هاى ما مى گذاشت و مى فرمود: منظم و صاف بايستيد و گر نه دل هايتان هم مختلف خواهد شد….[15]
پي نوشت :
[1] - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج1، ص 183
[2] - رشاد القلوب إلى الصواب، ج1، ص 184
[3] - المحاسن، ج1، ص 52
[4] - بحارالأنوار، ج85، ص 10
[5] - بحارالأنوار، ج85، ص 9
[6] - بحارالأنوار، ج85، ص 3
[7] - ارشاد القلوب إلى الصواب، ج1، ص 184
[8] - بحارالأنوار، ج85، ص 6
[9] - بحارالأنوار، ج85، ص 10
[10] - تحف العقول عن آل الرّسول ص، ص 235
[11] - سنن النّبى صلى الله عليه و آله با ترجمه فارسى، ج 1، ص 267
[12] - بحار الأنوار، ج67، ص 2
[13] -عيون أخبار الرّضا عليه السّلام، ج2، ص 109
[14] - عيون أخبار الرّضا عليه السّلام، ج2، ص 109
[15] - سنن النّبى صلّى الله عليه و آله با ترجمه فارسى، ج 1، ص 267
منبع:
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)
مهم اين نيست كه شما چطور عبادت ميكنيد، مهم اين است كه اين عبادت شما استاندارد هست يا نه، الان رب گوجه استاندارد دارد، الان هر كشكي كه بخواهي بخري، استاندارد دارد. عبادت ما هم بايد استاندارد باشد. و لذا جوانها و آقايان و خواهر و برادر كه پاي تلويزيون هستيد، عقايدتان را به يك اسلام شناس درجهي يك، عرضه كنيد. حمد و سورهتان را نزد يك قاري بخوانيد، ممكن است كه يك عمري نماز بخوانيد، بعد اي خاك بر سر، نمازمان غلط بوده است. يك آدم بسيار مهمي نماز ميخواند، مهم بود، حالا من اسمش را نميبرم، ميگفت: «سبحان ربي الاَ اَعلي و بحمده» «اَ اَ» گفتم: خوب اين درست نيست. درستش اين است. «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» «الْأَعْلَى» نه «اَ الْأَعْلَى» يك خورده فكر كرد، گفت: كل نمازم غلط بوده است. چه اشكالي دارد، آقاجان بنشين من پنج دقيقه نمازم را براي تو ميخوانم؟ حضرت عبدالعظيم، به امام هادي گفت: عقايدم را به شما ميگويم، ببينيد درست است يا نه؟ استدلالم را به شما ميگويم، من با اين دليل اين كار را كردم. درست است يا نه، حالا!
نميشود موجي عمل كرد.
عزاداريهاي ما هم استاندارد نيست، بيوقت عزاداري ميكنيم. دوم اينكه گاهي دروغ در عزاداري است، يك وقت يكي ميگفت كه در قرآن آيهاي جز آيهي علي ابن ابيطالب نيست. گفتم بابا نيست اينطور، آيهي تيمم هست، آيهي وضو هست، آيهي روزه هست، اميرالمؤمنين(ع)، آياتي زيادي در قرآن در شأنش هست، اما اينكه شما ميگويي در قرآن هيج آيهاي نيست جز آيهي ولايت، خوب اين دروغ است. دروغ گناه كبيره است. ما در عزاداريهايمان گناه كبيره ميكنيم. يك بندهي خدا روضه ميخواند، ميگفت: سيصد نفر ريختند دور زهرا(س) بزنند. گفتم آقا دروغ است اين! به زهرا(س) جسارت شد، سيلي زدند، در را سوزاندند، چه و چه… همه درست، اما سيصد نفر كجا ايستادند؟ آخر يك نفر كه اينجا ايستاده است، مثلاً پنج نفر دورش هستند، رديف دوم هم پنج نفر، ده نفر، رديف… مثلاً پنج رديف كه بيشتر دست آدم نميرسد كه، آخر سيصد نفر مگر سنگپراني… بله اگر تيراندازي باشد، ميشود. سنگپراني باشد، ميشود. اما زدن، بيش از ده و بيست نفر جا نيست. همينطور ميگويد. عزاداري همراه با دروغ، همراه با مبالغه، همراه با خرافات، همراه با رقابت، هيأت ما يك سرش كجاست و يك سرش كجاست! اين فكر ميكند امام حسين روز قيامت طناب ميگذارد، هر هيأتي درازتر باشد، ثوابش بيشتر است. متري كه نيست. سرش كجاست و يك سرش كجاست!
همراه با سدّ معبر! عزاداري همراه با پرخرجي! عزاداري همراه با… اصل را به شور ميدهيم. شور! شور! شور خوب است، ولي شور و شعور با هم باشد. با عدم بهداشت! كارهايي… با كم محتوايي! مخلوط كردن و هموزن كردن عزاداري با آهنگهاي بد! خروج از اعتدال!
عزاداري چنين بايد باشد، همراه با نماز جماعت. شروع با قرآن. اصل داشتن، محتوا داشتن، اشعار خوب خواندن، از اسلامشناس دعوت كردن، فقه گفتن، كوتاه گفتن، مفيد گفتن، بايد اين رقمي باشد. حالا! مهمتر از عمل، حفظ عمله.
نگاهی به چهل روز گذشته خود بیندازیم.آیا استاندارد بود ؟وآیا حفظش میکنیم؟؟؟
منبع:
درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی شهریور 90
يا نبايد توجّه داشته باشيم كه ما رييسى داريم كه بر احوال ما ناظر است؟! واى بر حال ما اگر در كارهايمان او را ناظر نبينيم، و يا او را در همه جا ناظر ندانيم! گناهان شخصى كه در خلوت انجام مى گيرد و ربطى به امور اجتماعى ندارد، استحقاق جهنّم را دارد« إِلّا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ »؛ (مگر اين كه بعد از آن توبه اى مناسب حال، انجام گيرد.) عواقب گناهان اجتماعى كه موجب تغييرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و يا تحريم حلال و ترك واجب و يا مصادره ى اموال، هتك حرمت و قتل نفوس زكيّه و ريختن خون مسلمانان و حكم به ناحقّ و…مى شود، چگونه خواهد بود؟با وجود اعتقاد به داشتن رييسى ـ كه « عَيْنُ اللّه النّاظِرَة » است ـ آيا مى توانيم از نظر الهى فرار كنيم و يا خود را پنهان كنيم؟! و هر كارى را كه خواستيم انجام دهيم؟! چه پاسخى خواهيم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او مى گيريم و به نفع دشمن به كار مى گيريم، و آلت دست كفّار و اجانب مى شويم و به آنها كمك مى كنيم! چه قدر سخت است اگر براى ما اين امر ملكه نشود كه در هر كارى كه مى خواهيم اقدام كنيم و انجام دهيم، ابتدا رضايت و عدم رضايت او را در نظر نگيريم و رضايت و خوشنودى او را جلب ننماييم! البته رضايت و سخط او در هر امرى معلوم است، و ظاهرا منتهى به واضحات مى شود، و در غير واضحات و موارد مشكوك بايد احتياط كنيم.
منبع:
سخنان آیت الله بهجت(ره) در سایت اخلاقی حوزه
آیت الله جوادی آملی با اشاره به نزدیکی ایام اربعین شهادت سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) با اشاره به فرازهایی از زیارت عالیه بیان داشت:گرچه وجود مبارک نوح گفت: خدایا! من سالیان متمادی شبها و روزها مردم را دعوت کردم و رنج شبانه روز کشیدم تا این قوم را هدایت کنم، ولی اینها نپذیرفتند لکن در زیارت اربعین حسین بن علی(ع) عرض می کنیم «بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» تنها سخنان شب و روز نیست؛ بلکه سخن از بذل جان و مال است، آن خون خود را در راه زنده کردن جامعه نثار کرد.وی در ادامه اظهار داشت: اگر ذات اقدس الهی برنامه رسمی انبیا را دو امر اساسی یعنی یکی تعلیم کتاب و حکمت و دیگری تزکیه قرار داد، وجود مبارک سالار شهیدان همین برنامه را با بذل خود احیا کرده است.
آیت الله جوادی آملی با بیان جایگاه قوه جزم و عزم در وجود انسان و وظیفه هر یک از این دو قوه بیان داشت:نفس ما بیش از دو نیروی اصیل در وجود خود ندارد؛ ما یک نیرویی داریم که او اندیشه و فکر و تفکر و استدلال و قیاس و مانند آن را به عهده دارد و یک نیرویی داریم که عزم و اراده و نیت و اخلاص را تأمین می کند.
جزم بدون عزم، عالم بی عمل می سازد، عزم بدون جزم، مقدس بی درک می سازد، اما در خصوص حسین بن علی(ع) فرمود وی کاری کرد که با یک دست جزم علمی مردم را تأمین کرد با دست دیگر عزم عملی مردم را بیمه کرد «بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ» که بشوند عالم «وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» که بشوند عاقل، و عقل همان است که «عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»
وی تاکید کرد: اربعین سهم تعیین کننده ای در جامعه کردن جامعه دارد؛ جامعه نه یعنی مردم همه جمعند، جامعه یعنی جمع بین جزم و عزم؛ یعنی جمع بین علم و عمل یعنی جمع بین علم و عقل، جمع این عناصر تشکیل جامعه حقیقی را می دهد. فردی که جمع بین علم و عمل کرده است جهانی است بنشسته در گوشه ای.
وی با اشاره به کلامی از عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) بیان داشت: این مراسم باشکوه اربعین از سوگند زینب کبری(س) نشئت می گیرد؛ او عالمه غیر معلمه است، زینب کبری (س)سوگند یاد کرد قسم به خدا نمی توانید نام ما را فراموش کنید، وحی ما را از بین ببرید، نام ما تا ابد زنده است.
منبع:
درس اخلاق هفتگی آیت الله جوادی آملی در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی