ترازوي سنجش ساير اعمال
نماز مقبول، شرايطى دارد؛ از جمله شرايط ولايي، اقتصادي، اجتماعي، خانوادگي و… كه همگي بيانگر آن است كه اين عمل عبادي به عنوان ستون دين با تمام زندگى انسان و اعمال عبادي ديگر او مرتبط است؛ يعنى، شاخصى است كه مى توان مطلوب بودن و الهى بودن يك زندگى را با آن سنجيد.
به عنوان نمونه يكي از شرايط قبولي نماز كسب درآمد از راه حلال و پرداخت زكات مي باشد و اينكه انسان از راه خيانت در معامله درآمدي را كسب نكرده باشد؛ حال اگر كسي كه براي قبولي نمازش - به عنوان ستون دين - اين شرايط را رعايت نكرده به گونه اي كه از سوي خداوند مورد قبول واقع نشده بطور مسلم براي ديگر اعمال عباديش مانند حج نيز اين شرايط را رعايت ننموده و معلوم مي شود كه ديگر اعمال نيز قابليت پذيرش را نخواهد داشت.
از همين جا درمى يابيم كه نماز معيارى است كه قبولى اعمال ديگر را نيز مى توان با آن سنجيد. پس اگر نماز قبول باشد، كارهاى خوب ديگر نيز قبول است و اگر مردود باشد، چنان بر مى آيد كه اشكال ريشه اى در اعمال وجود دارد و نمي تواند مورد قبول خداوند قرار گيرد.
روايت امام باقر(علیه السلام) - در مورد اول چيزي كه در قيامت مورد سوال قرار مي گيرد نماز است - بيانگر آن است كه نماز از جايگاهي ويژه برخوردار است و در روز قيامت اول به نماز نگاه مي شود اگر پذيرفته شود يعني با شرايط آن از جمله اعتقاد به ولايت و ديگر چيزهايي كه در آن شرط است انجام شده باشد ما بقي اعمال نيز به مانند آن است و نياز به دقت در آن نيست چون آن اعمال هم به مانند نماز عمل عبادي است و اگر نماز كه راس اعمال عبادي است مشكل اساسي داشته باشد قطعا ديگر اعمال نيز دچار مشكل است و به عنوان يك عمل عبادي به حساب نمي آيد.
مثلا اگر كسي از روي عناد ولايت و محبت علي عليه السلام و اهل بيت ان حضرت را منکر شود بنا به آنچه در روايات آمده نمازش مورد قبول نخواهد بود چون يك حقيقت مسلم اسلام را انكار كرده و شرط قبولي نماز را ندارد چنين شخصي ساير اعمال او نيز همانند نماز مورد قبول نيست چون نزد خداوند خير محسوب نمي شود و در حقيقت عمل او شر محض است كما اينكه در روايات اهل بيت عليهم السلام اعمال نيك ناصب و دشمن اهل بيت عليهم السلام با اعمال قبيح او هيچ فرقي گذاشته نشده است. حضرت صادق عليه السّلام مي فرمايد:« إِنَّ النَّاصِبَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُبَالِي صَامَ أَمْ صَلَّى زَنَى أَمْ سَرَقَ إِنَّهُ فِي النَّارِ إِنَّهُ فِي النَّار»[2]؛« دشمن و ناصب اهل بيت فرقى ندارد روزه بدارد يا نماز بخواند، زنا كند يا دزدى نمايد او در آتش است او در آتش است.»
پي نوشت :
[1] (الكافي، ج 3، ص 268، باب من حافظ على صلاته أو ضيعها ….)
[2] - بحارالأنوار،ج 27، ص 235
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)