بوی بهشت از فاطمه (س)
نخستين سنگ بناى وجود انسان، انعقاد نطفه اوست، چرا كه به هر حال نطفه است كه قسمت مهمى از ارزش هاى وجودى انسان را در بر دارد، و به همين دليل در روايات اسلامى دستورهاى زيادى وارد شده كه اين سنگ زير بنا درست نهاده شود. هنگامى كه به تاريخ زندگى بانوى اسلام فاطمه زهرا(عليها السلام) مراجعه مى كنيم مى بينيم او در اين زمينه يك وضع استثنائى دارد كه در تاريخ شخصيت هاى بزرگ جهان اعم از مرد و زن بى نظير است، بهتر است اين سخن را از زبان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بشنويم:
1ـ ابن عباس مى گويد: پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) زياد فاطمه را مى بوسيد، روزى عايشه عرض كرد: شما زياد فاطمه را مى بوسيد؟
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: (اين دليلى دارد) در شب معراج هنگامى كه جبرئيل مرا وارد بهشت كرد، از تمام ميوه هاى بهشتى به من داد، و از عصاره آنها نطفه فاطمه در رحم خديجه منعقد شد.
«فَاِذَا اشْتَقْتُ لِتِلْكَ الثِّمارِ قَبَّلْتُ فاطِمَةَ فَاَصَبْتُ مِنْ رائِحَتِها جَمِيعَ تِلْكَ الثِّمارِ الَّتي اَكَلْتُها»(1); (هنگامى كه مشتاق آن ميوه هاى بهشتى مى شوم، فاطمه را مى بوسم و از بوى او بوى تمام آن ميوه ها را كه در آن شب خوردم استشمام مى كنم).
2ـ اين در حالى است كه در بعضى از روايات تعبير به خصوص «سيب» بهشتى شده، چنانكه در كتاب «ذخائر العقبى» در حديثى از گروهى از صحابه نقل شده كه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «جبرئيل سيبى از بهشت براى من آورد و خوردم و نطفه فاطمه از آن منعقد شد».(2)
3ـ در حديث ديگرى اين ميوه «سفرجل» يعنى «به» معرفى شده است، چنانكه در «مستدرك الصحيحين» از «سعد بن مالك» از پيغمبراكرم(صلى الله عليه وآله) اين معنا آمده است.(3)
4ـ باز در حديث ديگرى اين ميوه بهشتى به عنوان يك ميوه ناشناخته براى ما مردم دنيا، اما ميوه اى بسيار زيبا و خوشبو و جذاب، معرفى شده، چنانكه دانشمند معروف «سيوطى» از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند:
«لَمّا اُسْرِيَ بِي اِلَى السَّماءِ اُدْخِلْتُ الجَنَّةَ فَوَقَفْتُ عَلى شَجَرَة مِنْ اَشْجارِ الجَنَّةِ لَمْ اَرَ فِي الجَنَّةِ اَحْسَنَ مِنْها وَ لا اَبْيَضَ وَرَقاً وَ لاَ اَطْيَبَ ثَمَرَةً، فَتَناوَلْتُ ثَمَرَةً مِنْ ثَمَرَتِها، فَاَكَلْتُها فَصارَتْ نُطْفَةً فِي صُلْبِي، فَلَمّا هَبَطْتُ اِلَى الاَْرْضِ وَاقَعْتُ خَدِيجَةَ، فَحَمَلَتْ بِفاطِمَةَ، فاِذا اَنَا اشْتَقْتُ اِلى رِيحِ الجَنَّةِ شَمَمْتُ رِيحَ فاطِمَةَ»(4); (در شب معراج مرا وارد بهشت كردند، و در برابر درختى از درختان بهشتى ايستادم كه در تمام بهشت از آن زيباتر و برگ هايى از برگ هاى آن سفيدتر، و ميوه اى از ميوه آن خوشبوتر نديدم، يكى از ميوه هاى آن را برگرفتم، و تناول كردم، و نطفه اى در صلب من تشكيل شد، و بعد از آن كه به زمين هبوط كردم و با خديجه همبستر شدم نطفه فاطمه(عليها السلام) منعقد شد، لذا هنگامى كه اشتياق بوى بهشت پيدا مى كنم بوى فاطمه را استشمام مى كنم).
در واقع همان حديث اوّل، مجموع اين احاديث را تفسير مى كند، چرا كه بر طبق آن، پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ازتمام ميوه هاى بهشتى تناول كرده، و نطفه فاطمه از عصاره همه آنها تشكيل شده است، از اين گذشته عالم بهشت با جهانى كه ما در آن زندگى مى كنيم به قدرى تفاوت و فاصله دارد كه الفاظ ما قادر بر بيان حقايق آن نيست، و آنچه مى گوييم اشارات مختصرى به آنهاست، به هر حال يك بانوى بهشتى كه داراى خلق و خوى بهشتى است، بايد نطفه او را عصاره ميوه هاى بهشتى تشكيل دهد، و اين امتيازى است كه اين بانو بر همه زنان جهان دارد. او يك زن بهشتى بود، خلق و خويش بهشتى، قلب و جانش بهشتى، رنگ و رويش بهشتى، گفتار و سخنانش بهشتى، خلاصه سر تا پا بهشتى بود.(5)
(1) . ذخائر العقبى، صفحه 36 .
(2) . ذخائر العقبى، صفحه 44.
(3) . مستدرك الصحيحين، جلد 3، صفحه 156 .
(4) . تفسير درّ المنثور، ذيل آيه 17 سوره اسراء.
(5) . گردآوري از: كتاب زهرا(س) برترين بانوي جهان، حضرت آيت الله مكارم شيرازي، ص 67.