امام حسين عليه السلام سالهاي نخستين عمر خويش را، زير نظر مقام نبوت و رسالت و در دامان مقام عصمت و طهارت سپري كرد. در اين دوران، حسين عليه السلام افزون بر بهره مندي از مهر و عطوفت پدر و مادر، از عنايت ويژة جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز برخوردار بود. اين توجه خاص پيامبر نسبت به نور ديدة خويش، از همان آغازين روزهاي ولادت، به صورت هاي مختلف، نمايان بود. اذان و اقامه گفتن در گوش راست و چپ، نامگذاري حضرت به «حسين»، عقيقه كردن، خواندن تعويذ،[1] قرار دادن زبان يا انگشت خود در دهان او و مكيدن آن، و خبر دادن از اين موضوع كه خداوند مقام امامت را تنها در نسل حسين عليه السلام قرار داده است[2] و… حاكي از آن بود كه پيامبر به نوهاش، عشق و علاقهاي خاص داشته است.
يكي از حوادث مهم تاريخ زندگاني حسينبنعلي عليه السلام در سال هاي پاياني عمر پيامبر، شركت حضرت در «مباهلة» جدش با گروهي از مسيحيان نجران است كه وقتي اُسقف آنان ديد پيامبر با خاندانش، يعني علي عليه السلام ، حضرت زهرا سلام الله عليها، حسن عليه السلام و حسين عليه السلام براي مباهله آمدهاند، از مباهله خودداري كرد.[3] از عايشه نقل شده[4] كه رسول خدا صلي الله عليه و آله در روز مباهله، علي عليه السلام ، زهرا سلام الله عليها و حسنين عليهم السلام را زير عباي مشكيرنگ خطدار خويش جمع كرده، اين آيه را تلاوت فرمود: إنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكمُ الرِّجْسَ أهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّرَكمْ تَطْهِيراً؛[5] «همانا خداوند ميخواهد از شما خاندان [پيامبر] پليدي را ببرد و به شما پاكي كامل ارزاني دارد».
حضور امام حسين عليه السلام همراه برادر در اين حادثة تاريخي و قرار گرفتن آن دو در زمرة «اصحاب كساء»، نشان ديگري بر بزرگي، اعتبار و حقانيت آنان بود. درواقع رسول خدا صلي الله عليه و آله خواست در اين برهه از مصاف حق و باطل، اوصياي خويش را كه هميشه مدار و محور حق و حقيقت هستند، به مسلمانان و مسيحيان بشناساند.
منبع:
[1]. ابنسعد، «ترجمة الحسين ومقتله»، تراثنا، ش10، ص139؛ سيدمرتضي حسيني فيروزآبادي، فضائل الخمسة مِنَ الصِّحاح السِّتة، تحقيق المجمع العالمي لأهل البيت، ج3، ص203 به بعد.
[2]. ابنشهرآشوب، مناقب آل ابي طالب، تحقيق يوسف البقاعي، ج4، ص57.
[3]. ابنسعد، «ترجمة الحسين ومقتله»، فصلنامة تراثنا، ش10، ص139ـ140؛ يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص82ـ83؛ شيخ مفيد، الإرشاد، تحقيق مؤسسة آلالبيت، ج1، ص166ـ168.
[4]. مسلمبنحَجّاج القُشَيْري، صحيح مسلم، تحقيق احمد عمر هاشم و موسي شاهين لاشين، ج5، ص37؛ قندوزي حنفي، ينابيع المودّة، ج1، ص319 و ج2، ص41، 226.
[5]. احزاب (33)، 33.
با فرا رسیدن ماه شعبان - که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) آن را اینگونه تعریف کرده است «شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود»- اعمالی برای مسلمانان تعریف میشود که از آن جمله میتوان به روزه سه روز اول این ماه اشاره کرد.
در خصوص روزه روز اول ماه شعبان از امام صادق (علیه السلام) چنین روایت شده است که «هر که روز اول شعبان را روزه بگیرد، بى تردید بهشت بر او واجب میشود.»
همچنین سید بن طاووس از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله ثواب بسیارى را براى کسى که سه روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و در شب هاى آن، دو رکعت نماز بجاى آورد، با این ترتیب که در هر رکعت سوره «حمد» یک بار، و سوره «قل هو اللّه احد» یازده بار خوانده شود روایت کرده است.
شایان ذکر است در تفسیر امام حسن عسگرى (علیه السلام) نیز روایتى در فضیلت ماه شعبان و روز اول آن ذکر شده که فواید بسیاری در آن شمرده شده و ثقة الاسلام نورى آن روایت را ترجمه کرده و در پایان کتاب «کلمه طیّبه» آورده است. در این خبر چنین آمده است که «حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام در روز اول شعبان به جماعتى برخورد که در مسجد نشسته بودند و درباره قدر و امثال آن گفتوگو میکردند تا آنکه لجاجت و جدالشان و فریاد و صدایشان سخت بلند شد. حضرت ایستاد و بر آنها سلام کرد، پاسخ سلام را دادند و به احترام حضرت از جاى برخاستند و درخواست کردند کنار آنان بنشیند. ایشان توجّهى به دعوت آنان نکردند و در همان حالت ایستاده فرمودند: اى گروهى که سخن میگویید در مسئلهای که سودى نمیرساند، آیا ندانستید که خداى تعالى را بندگانى است که آنان را از هراس ساکت نموده بى آنکه لال باشند، یا از سخن گفتن عاجز باشند. اینان هرگاه عظمت خدا را به خاطر مىآورند، زبانهایشان شکسته و دلهایشان از جا کنده میشود و عقلشان از سر میرود و دچار بهت و حیرت میگردند، این همه به خاطر بلنداى عزت و شوکت و بزرگداشت خداست! هرگاه از این حالت به خود آیند با کردارهاى پاکیزه به سوى خدا رو میکنند و وجود خود را در شمار ستمکاران و خطاکاران به حساب میآورند. درحالیکه از تقصیر و کوتاهى پاکند، اینان براى خدا به کردار اندک راضى نمیشوند و عمل زیاد را براى او بسیار نمیشمارند، پیوسته به کار شایسته و عمل نیک مشغولند. اینان چنانند که هرگاه به ایشان بنگرى، ترسان و هراسان و در بیم و اضطراب به عبادت ایستاده اند. اى گروه تازه کاران شما کجا و ایشان کجا، آیا ندانستید که داناترین مردم به «قدر» ساکتترین ایشانند در سخن از آن، و نادانترین مردم به «قدر» سخنگوترین آنانند نسبت به آن. اى تازه کارها امروز غرّه شعبان کریم است، پروردگار آن را شعبان نامیده به خاطر انشعاب یافتن و پراکنده شدن خیرات در آن، همانا پروردگار شما در شعبان درهاى حسنات را باز کرده، و قصرها و خیراتش را به شما جلوه داد. به قیمتى ارزان و کارهایى آسان.
پس در مقام خرید برآیید، ابلیس دور از رحمت خدا شاخه هاى شرور و بلاهاى خود را براى شما آراسته و شما پیوسته در گمراهى و سرکشى میکوشید و به شاخه هاى ابلیس تمسّک مىجویید و از شاخه هاى خیرات که درهایش برای شما باز شده روى میگردانید و این غرّه ماه شعبان است و شاخه هاى خیراتش عبارت است از:
نماز، روزه، زکات، امر به معروف، نهى از منکر، نیکى به پدر و مادر و خویشان و همسایگان، ایجاد صلح و صفا بین مردم و صدقه دادن به فقرا و مساکین.
در چیزى که مسئولیّتش از شما برداشته شده به خود زحمت و مشقّت می دهید و آن مسأله قضا و قدر است. خود را در سختى مى اندازید در چیزی که از ژرفاندیشى و تحقیق در آن نهى شدهاید و آن کشف اسرار الهى است که هرکه از آنها تفتیش کند، از تباهشدگان است. بدانید که اگر شما بر آنچه پروردگار برای مطیعان از بندگانش در امروز آماده نموده آگاه شوید، هرآینه خود را از آنچه بدان پرداختید بازخواهید داشت، و در آنچه به آن فرمان دادند وارد خواهید شد.
گفتند: یا امیر المؤمنین آنچه را خدا در این روز براى مطیعان خود مهیّا نموده چیست؟
حضرت داستان آن لشگرى را که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله براى جهاد با کافران فرستاده بود و سپاه دشمن به هنگام شب بر آنها شبیخون زدند را نقل کرد و فرمود: شبى تاریک و فرورفته در سیاهى بود. مسلمانان در خواب و کسى از آنان جز زید بن حارث و عبد اللّه بن رواحه و قتاده بن نعمان و قیس بن عاصم منقرى بیدار نبود، هریک از آنان در جانبى از لشگر مشغول نماز و خواندن دعا بود، دشمنان با شبیخون خویش در آن شب تاریخ، مسلمانان را آماج تیرهاى خود ساختند و مسلمانان به خاطر سیاهى شب از دیدن دشمنان عاجز بودند و راهى براى حفظ خویش نداشتند. به این خاطر نزدیک بود هلاک شوند، ناگهان از دهان این چند نفر انوارى درخشید که اردوگاه را روشن ساخت و باعث قوّت دل و دلیرى مسلمانان شد. پس شمشیر کشیده و همه دشمنان را کشته و زخمى و اسیر نمودند. پس از بازگشت از جهاد داستان خود را براى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نقل کردند. حضرت فرمود: این انوار به خاطر اعمال برادران شما در آغاز ماه شعبان است، پس حضرت یک یک آن اعمال را نقل کردند تا آنکه فرمودند:
چون روز اوّل شعبان میرسد، ابلیس سپاه خویش را در اطراف زمین و کرانههاى آن پراکنده میکند و به ایشان مى گوید: امروز در کشاندن بعضى از بندگان خدا به سوى خود بکوشید، و خدا (عزّ و جلّ) فرشتگان را در اطراف و آفاق زمین پراکنده میکند و به آنان مىفرماید: بندگانم را به راستى و درستی نگاه دارید و آنان را ارشاد کنید، همه بندگانم سعادتمند مىشوند جز آن که از قبول حق امتناع ورزد و به راه سرکشى رود که او در شمار حزب ابلیس و سپاهیان او محسوب میشود. چون روز اوّل ماه شعبان شود، خدا (عزّ و جلّ) به باز شدن درهاى بهشت امر میکند، پس باز میشوند، و به درخت طوبى [درختى است در بهشت] فرمان میدهد تا شاخه هاى خود را به دنیا نزدیک کند. آنگاه منادى پروردگار (عزّ و جلّ) ندا سر میدهد: اى بندگان خدا این شاخه هاى درخت طوبى است، پس به آن درآویزید که شما را به سوى بهشت برافروزد. و این شاخه هاى درخت زقّوم است [درختى است از درختان دوزخ که در سوره مبارکه واقعه از آن یاد شده است] از آن دورى کنید تا شما را به جانب دوزخ نبرد.
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمودند:
سوگند به آن که مرا به راستى مبعوث به رسالت نمود، هر که در این روز درى از خیر و نیکى را فراگیرد به تحقیق به شاخه اى از شاخههاى درخت طوبى در آویخته که او را به سوى بهشت میکشاند و هرکه در امروز دری از شرّ و بدى را فراگیرد به یقین به شاخه اى از شاخه هاى زقّوم درآویخته که او را کشاننده به سوى آتش است.
سپس رسول خدا صلى اللّه علیه و آله اعمالى که هریک باعث درآویخته شدن به شاخه اى از شاخه هاى طوبى است، به این صورت بیان فرمودند:
امروز هرکس براى خدا نماز مستحبى بجا آورد و هرکه در این روز روزه بدارد و هرکه میان زنى با همسرش یا پدرى با فرزندش یا خویشاوندان یا زن و شوهر بیگانه اى صلح دهد و کسى که تخفیف دهد پریشانى را از طلبى که از او دارد یا از طلبش از عهده مدیون بکاهد و کسی که در حساب خود نظر کند و قرض کهنه اى را بر عهده خود ببیند که طلبکارش از به دست آوردنش مأیوس شده پس آن را به صاحبش برگرداند و کسى که یتیمى را سرپرستى نماید و کسى که سفیهى را از ضربه زدن به آبرو و عرض مؤمنى بازدارد و کسى که قرآن یا بخشى از آن را بخواند و کسى که خدا را یاد کند و نعمت هایش را بر شمارد و اقدام به شکر نماید و کسی که از بیمارى عیادت کند و کسى که به پدر و مادر یا یکى از آنها نیکى ورزد و آن که پیش از رسیدن روز اوّل شعبان پدر و مادر خویش را به خشم آورده بود و در این روز خشنودشان ساخت و هرکه جنازه اى را تشییع کند و هرکه در این روز مصیبت زدهاى را تسلّى بخشد و هرکس در این روز چیزى از ابواب خیر را بجا آورد، از آویختگان به درخت طوبى است.
سپس رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمودند: سوگند به آن که مرا به راستى به رسالت برانگیخت، هرکس در این روز درى از شرّ و گناه را فراگیرد، به تحقیق به شاخه اى از شاخه هاى درخت زقّوم درآویخته، و آن شاخه کشاننده اوست به سوى آتش. آنگاه اعمالى که هریک باعث درآویخته شدن به شاخه اى از شاخه هاى زقّوم است را به این صورت بیان فرمودند:
سوگند به آن که مرا به راستى به پیامبرى فرستاد، هرکس در این روز نسبت به نماز واجب خود کوتاهى کند و آن را تباه نماید و هرکس فقیرى درمانده نزد او آید که بدى حالش را مى داند و بدون اینکه ضررى متوجه وى گردد، قدرت بر تغییر حال او را دارد و کس دیگرى هم نیست که به جاى او مشکل فقیر را حل کند. پس فقیر را به حال خود واگذارد و دست او را نگیرد تا از بین رفته و هلاک گردد و کسی که خطاکارى از او عذرخواهى کند، پس عذر او را نپذیرد؛ علاوه بر این بیش از اندازه اى که بدى کرده او را عقوبت نماید و کسی که جدایى اندازد میان شوهرى با همسرش یا پدری با فرزندش یا برادرى با برادرش یا خویشى با خویشش یا میان دو همسایه یا میان دو رفیق یا دو خواهر و کسى که بر انسان تنگدستى سخت بگیرد، درحالى که تنگدستى او را میداند، پس بر خشم و بلاى او بیفزاید و کسی که مدیون باشد و آن را بر صاحبش انکار کند و بر او ستم ورزد تا دین او را باطل نماید. آن که بر یتیمى جفا کند و به او آزار رساند و مال او را تباه کن و کسی که به آبرو و عرض برادر مؤمنى هجوم برد و مردم را هم بر آن وا دارد و کسی که آوازه خوانى کند، به صورتی که مردم را در آن آوازه خوانى بر انجام گناه تحریک کند؛ و کسی که کارهاى زشت و قبیح خود را در جنگها و انواع ستم خود را بر بندگان خدا بر شمارد و به آن اعمال افتخار نماید و کسی که همسایه اش بیمار شده و به جهت سبک شمردن از او عیادت نکرده آویخته به شاخه اى از شاخه هاى زقّوم است.
سوگند به آن که مرا به راستى به پیامبرى برگزید که در آویختگان به شاخه هاى درخت طوبى با آن شاخهها به سوى بهشت بلند میشوند.آنگاه رسول خدا صلى اللّه علیه و آله اندکى نظر خود را به جانب آسمان بلند کرد و میخندید و مسرور بود، سپس نظر مبارک را به سوى زمین به زیر انداخت، پس پیشانى مبارک را درهم کشید و روى مبارک عبوس گشت، آنگاه رو به اصحاب خود کرد و فرمود:
سوگند به آن که محمّد را به راستى به پیامبرى برگزید به تحقیق دیدم درخت طوبى را که بلند میشد، و بلند مىکرد آنان را که به او درآویخته بودند به سوى بهشت، و دیدم از ایشان را که درآویخته بودند به یک شاخه از آن، و بعضى به دو شاخه، یا به چند شاخه، برحسب پاى بندیشان بر طاعات؛ و هرآینه زید بن حارثه را میبینم که در آویخته به بیشتر شاخه هاى آن و آن شاخهها بلند میکنند او را به اعلا علیّین [بالاترین مرتبه]بهشت، از این جهت خندیدم و خوشحال شدم.
آنگاه به سوى زمین نگاه کردم و سوگند به آن که مرا به راستى به پیامبرى برانگیخت درخت زقّوم را دیدم که به پایین میرفت شاخه هاى آن و درآویختگان به خود را به سوى دوزخ پایین مى برد؛ و دیدم گروهى از ایشان را درآویخته به شاخه اى، و گروهى به دو شاخه یا چند شاخه بر حسب پافشاریشان بر گناهان؛ و هرآینه بعضى از منافقان را میبینم، که به بیشتر شاخه هاى آن درآویخته اند، و آن شاخهها او را به اسفل درکات [پایینترین مهلکه ها]فرو مى برند. از این جهت روى درهم کشیدم و پیشانى ام گرفت.»
خاطرنشان میشود همچنین در اعمال شب اول ماه شعبان چنین آمده که دوازده رکعت نماز و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و یازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
منبع:
آنچه از موارد استعمال رزق به دست می آید؛ این است که در معناى این کلمه نوعى بخشش و عطا هم خوابیده است. این معناى اصلى و لغوى کلمه بود، ولى بعدها در معناى آن توسعه دادند و هر غذایى را که به آدمى می رسد، چه دهنده اش معلوم باشد و چه نباشد رزق خواندند، گویا رزق بخششى است که به اندازه تلاش و کوشش انسان به او می رسد، هر چند که عطا کننده آن معلوم نباشد. سپس توسعه دیگرى در معناى آن داده و آن را شامل هر سودى که به انسان برسد نمودهاند، هر چند که غذا نباشد، و به این اعتبار، همه مزایاى زندگى اعم از مال، مقام، فامیل، یاوران، زیبایی، علم و… را رزق خواندند. [المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 12]
در قرآن کریم هم به این اعتبار آیاتى وارد شده است؛ مانند: «و مگر از ایشان مزد می خواهى مزد پروردگارت بهتر است و او بهترین رازقین است.» [مؤمنون، 72]
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان !
اگر کسی عقیده دارد که خدا روزی دهنده است به این معنی که به همگان روزی زیاد می دهد، عقیده اش نادرست است. خود خدای متعال، تصریح نموده که به برخی ها زیاد می دهد و به برخی ها کم می دهد
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان. هم زیادی روزی از اوست هم کمی روزی. لذا اگر کسی پنداشته که خدا به همه روزی زیاد می دهد، اشتباه از خود اوست که چنین اعتقاد نادرستی پیدا کرده است؛ خدای متعال هیچ گاه در قرآنش نگفته که ما به همه روزی زیاد می دهیم؛ بلکه بر عکس فرموده است: «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ:
صفحات: 1· 2
*ناامید نباشید از رحمت خدا که همانا ناامید نمی شود کسی از رحمت خدا ؛ مگر مردمانی که کافرند به خدا.
(یوسف آیه 87
* شخصی از امام علی(ع) پرسید: بزرگترین گناه کبیره کدام است؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: مایوس و ناامید شدن از رحمت الهی.
(میزان الحکمه جلد 3صفحه 462
* رسول خدا(ص): اگر آنقدر خطا کنید که خطاهایتان به آسمان رسد و سپس توبه کنید، خداوند توبه شما را می پذیرد؛ از درگاه او ناامید نباشید.
( نهج الفصاحه صفحه 231
* رسول خدا(ص): گناهکاری که به رحمت خدا امیدوار است از عابد مایوس به درگاه خدا نزدیکتر است.
(نهج الفصاحه صفحه 477
* رسول خدا(ص): خداوند به داود نبی وحی فرمود: ای داود همانطور که کسی نمی تواند جلوی نورافشانی خورشید را بگیرد، همانطور هم کسی نمی تواند جلوی رحمت وسیع من را به بندگانم بگیرد.
(کلیات حدیث قدسی صفحه 189
«نیتی که باعث بخشیدن گناهان میشود»
قائم مقام ستاد اعتکاف با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) مبنی بر اینکه « آنکه از روی اخلاص برای رضای خدا معتکف شود، همین نیت سبب بخشیده شدن گناهانش میشود»، تصریح کرد: خداوند متعال در اعتکاف زمینه سلوک معنوی انسان را مهیا کرده است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر تکیهای در گفتوگو با ایسنا پیرامون فلسفه اعتکاف عنوان کرد: اعتکاف در لغت از عکوف و به معنای حبس و توقف در یک مکان است، به تعبیر مقام معظم رهبری عکف در اعتکاف اینست که انسان برای رضای خدا حداقل 3 روز در مسجد متوقف شود.
اعتکاف «ام العبادات» است
وی با بیان اینکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله) پایهگذار سنت اعتکاف در اسلام بودهاند، ادامه داد: اعتکاف سنت محمدی(صلی الله علیه و اله) است و رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) مقید به این سنت بودند، حتی سالی که به دلیل جهاد نتوانستند اعتکاف بجا بیاورند در سال بعد جبران کردند، در سیرهی اهل بیت(علیها السلام) نیز تقید و علاقه به این سنت ناب وجود دارد و این نشان از اهمیت بالای اعتکاف دارد.
قائم مقام ستاد اعتکاف گفت: آیت الله جوادی آملی معتقدند، اعتکاف از آنجا که سایر عبادات نظیر مسجدنشینی(که خود مسجدنشینی واجبات و محرماتی دارد که مترتب بر مسجد است)، قرآن خواندن، نماز بجا آوردن، راز و نیاز و مناجات، شب زندهداری و … را در خود دارد، «ام العبادات» است.
حجت الاسلام تکیهای با بیان اینکه مقام معظم رهبری تاکید داشتهاند که در طول این سه روز تمام توجه مومنین به ذات اقدس اله و خلوت با پروردگار باشد، افزود: لازم است که مسئولین اجرایی اعتکاف در کنار برنامههای فرهنگی به ایجاد این فرصت خلوت برای معتکفین اهتمام داشته باشند، چراکه الویت خلوت با خداوند متعال است.
خلوت در جمع؛ تفاوت اعتکاف با رهبانیت
وی در ادامه به تفاوت اعتکاف با عبادات دیگر نظیر رهبانیت در مسحیت اشاره کرد و گفت: در اسلام رهبانیت نداریم «لا رهبانیة فی الإسلام»؛ رهبانیت ازلت نشینی و کنارهگیری از مردم و مبین نوعی از انزوا است در حالی که پایه دیم اسلام بر اجتماع، جامعه و امت اسلامی است، لذا گفتهاند که اعتکاف در مسجد جامع یعنی مسجدی که محل تردد عموم مردم شهر است، برگزار شود و در عین حال که معتکف باید توقفش برای رضای خدا باشد اما در مسجدی برود که محل تردد است؛ یعنی خلوت در جمع.
اعتکاف عبادت ناب است
قائم مقام ستاد اعتکاف با بیان اینکه اعتکاف عبادت ناب است، اظهار داشت: دشمن تلاش دارد با گسترش و فعالیت فرقهها و عرفانهای کاذب آنها را سد و معارضی در برابر عرفان ناب اسلامی قرار دهد، اما اعتکاف عبادت ناب است، هیچ انحراف و کجی در آن راه ندارد و همه اعمال در آن مقدس و توحیدی است.
حجت الاسلام تکیهای با اشاره به آیهی 125 سوره بقره « وَ عَهِدْنا إِلی إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» عنوان کرد: اعتکاف عبادتی است که خداوند متعال با ابراهیم خلیل الله، امام الانبیاء و فرزندش اسماعیل ذبیح الله عهد میکند و عهد بالاتر از امر است که خانه کعبه را برای طواف کنندهها، اعتکاف کنندهها و نمازگزاران پاکیزه و مطهر و مهیا کنند و این امر نشان از جایگاه و اهمی و ارزش اعتکاف دارد.
وی با تاکید بر جایگاه بالای اعتکاف تصریح کرد: همه کسانی که دست اندرکار اعتکاف و خدمتگزار معتکفین هستند، آگاه باشند که به تبعیت از ابراهیم خلیل(علیه السلام) مساجد را آماده میکنند و همچنین وظیفه خود را خطیر بدانند و کوتاهی نکنند چراکه خادم اعتکاف باید خود را در قد و قواره ابراهیم نبی ببیند.
ریشه اعتکاف شیعه همراهی با امام است
قائم مقام ستاد اعتکاف در ادامه با بیان اینکه تفاوت اعتکاف شیعه و اهل سنت این است که اعتکاف شیعه اصل و ریشهاش « کن مع الامام» است، اظهار داشت: سردمدار اعتکاف ما شیعیان امام است؛ بر اساس اعتقاد و باور دقیق شیعه عالم امام زندهای دارد که سررشته عالم را به دست گرفته است و اعتکاف ما دنباله روی از آن امام است.
حجت الاسلام تکیهای با بیان اینکه گشایش همه امور با فرج است، افزود: سر رشته عبادات و بندگی و شرط مقبولیت عمل به دست امام و معصوم است، و لحظههای ناب اعتکاف همانا لحظات توسل به حضرت حجت است.
وی در خصوص اینکه در سه روز اعتکاف به چه اموری باید بیشتر توجه شود، گفت: مقام معظم رهبری تاکید دارند که در این زمان و خلوت ایام اعتکاف به راز و نیازهای امام سجاد(علیه السلام) امام العابدین با حضرت محبوب توجه ویژهای شود، که دعاهای صحیفه سجادیه قلههای بندگی و اوج راز و نیاز با خداوند متعال است.
قائم مقام ستاد اعتکاف نکته دیگر را توجه و انس با قرآن کریم دانست و اضافه کرد: در این ایام به قرائت و تامل در مضامین قرآن کریم که گفتگوی حضرت حق با بندهاش است، توجه شود، همچنین همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند در این سه روز ارتباط خوب و برخورد حسنه اسلامی نصب العین معتکفین باشد و تلاش کنند اخلاق محمدی(صلی الله علیه و اله) را در این مدت تمرین کنند و ان شاءالله در ادامه سال متخلق به اخلاق اسلامی باشند.
وی با تصریح بر اینکه اعتکاف از رویشهای معنوی انقلاب اسلامی است، گفت: امروز بحمدلله در تمام شهرها به دلیل استقبال و درخواست مردم با کمبود فضای اعتکاف مواجه هستیم که این امر از طرفی مایه مباهات است و از طرف دیگر مسئولیت را بالا میبرد.
حجت الاسلام تکیهای با اشاره به اینکه ایام اعتکاف برابر با زمانی بالغ بر 69 ساعت میباشد گفت: معتکفین با برنامه ریزی وارد این فضا شوند و برای لحظه لحظه این ساعات برنامه داشته باشند که حداکثر بهره را ببرند، هر ساعت از عمر، اصل سرمایه ماست که دارد از دستمان میرود، اعتکاف زمان آن است که توجه به وقت و عمر در گذر داشته باشیم.
اعتکاف متبرک به نام و نور ولایت امیرالمومنین است
قائم مقام ستاد اعتکاف با بیان اینکه در رشد اخلاقی اولین گام توبه است، عنوان کرد: شب اول اعتکاف که شب مولود مولا علی(علیه السلام) است، فرصتی برای ورود به توبه است، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) فرمودند « آنکه از روی اخلاص برای رضای خدا معتکف شود همین نیت سبب بخشیده شدن گناهانش میشود» یعنی خداوند متعال زمینه سلوک معنوی را مهیا کرده است.
وی با تاکید بر اینکه اعتکاف متبرک به نام و نور ولایت امیرالمومنین است، اظهار داشت: سرمایه عمر ما ولایت امیرالمومنین است، مرحله بعد از معرفت و تبعیت از امیرالمومنین عمل به واجبات و ترک محرمات میباشد.
حجت الاسلام تکیه ای در پایان اظهار داشت: روز آخر اعتکاف به نام حضرت زینب(سلام الله علیها) ام المصائب میباشد و معتکف با توسل به امام حسین(علیه السلام) که کشتی نجات است ان شاءالله نجات مییابد و جزء یاران امام حسین(علیه السلام ) نامشان نوشته میشود که این بالاترین فیض در اعتکاف و همه عمر خواهد بود.