? در يك مرحله نياز انسان اين است كه تمام ماه رمضان را
? كنار بزرگي باشد كه هم سؤال از او بشود
? و هم سؤال بكند و ببيند كه چه هست و چه بايد بكند؟

? و در يك مرحله به حدي مي‌رسد كه بايد
? در تنهايي و در محاسبه‌هاي خودش باشد،
? و ببيند كه تا حالا چه كرده و با چه كسي بوده است؟

⭐️ و در يك مرحله هم وقتي كه محاسبه‌ها تمام شد،
⭐️ ديگر بايد حركت كند،
⭐️ پولي به دست بياورد و خرج كند تا بخلش برود
⭐️ و يا باري بكشد تا كهولت اش برود

‏Ⓜ️ و در يك لحظه‌هايي از شب هم كه بايد با او باشد،
‏Ⓜ️ كه توجه و محاسبه اي باشد
‏Ⓜ️ و يا نجوا و گفت و گويي و
‏Ⓜ️ يا عمل و حركتي، نمازي، ذكري، توجهي

✅ بايد ببيند به چه چيزي نياز دارد و خودش را عادتي بار نياورد

? گاهي مي‌بيند به جز قرآن، هر آنچه كه بخواند غلط است؛
چون كه كسري و كمبود او عدم تسلط بر قرآن است،
لذا بايد همين را تأمين كند?

? گاهي هم براي آزاد شدن خود بايد قدمي بردارد
? مي‌بيند كه آزادي اش در ضربه خوردن‌ها است،
? بايد ضربه‌ها را طلب كند و رنج‌ها را بخواهد تا بندها پاره بشود

? علي صفايي، بهار رويش، ص ۱۱۲
??