امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس زیارت عاشورا بخواند ، شب اول قبر در آغوش امام حسین علیه السلام قرار خواهد گرفت.
کامل الزیارات ، ص 75
?اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ?
اللهـم اجعنـــا من الـــذیـــن بذلوا مهجهمــ دون الحسينــــ عليه السلامـــــ
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
انتشار برای اولین بار
وصیت من به برادران و فرماندهان و همکاران عزیزم این است که شما را به خدا قسم می دهم که در شناخت وظیفه تان قصور و در انجام آن کوتاهی نکنید.
و در ایثار و گذشت دریغ نکنید و حق را فدای مصلحت نکنید که حق باقی است و مصلحت زود بگذرد.
شهید_حمید_محمدرضایی?
ولادت : ۱۳۵۰/۷/۱ شال ، قزوین
شهادت : ۱۳۹۴/۲/۲۴ تدمر ، سوریه
دیپلم برق را با معدل 18 از هنرستان آیت الله سعیدی گرفت که رشته خیلی سختی هم بود و تعداد بسیار کمی می توانستند در این رشته درس بخوانند در حالی که بعضی وقتها سر کلاس درس حاضر نمی شد و کسی آنگونه که باید،او را در حال درس خواندن نمی دید؛اما چون آدم بسیار باهوش و با استعدادی بود با نمرات خیلی خوبی هم قبول می شد.
سردارشهید_مسعود_پیشبهار?
?آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم دشمن پشت دیوار اتاق است.
?فاصله ما تنها یک دیوار 30، 40 سانتی متری بود. تکفیری ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی وحشت زده و خشن گفتند: «مین؟ مین؟» به زبان عربی یعنی (تو کی هستی؟) می خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه؟
?حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخل حفره دیوار پرت کرد و گفت: «شیعه علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (ع)» نارنجک با صدایی بلند منفجر شد. ناله تکفیری ها به گوش می رسید.
شهید_حسن_قاسمی_دانا?
سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۶۳/۶/۲ مشهد
شهادت : ۱۳۹۳/۲/۱۹ حلب ، سوریه
هوا تازه روشن شده بود که حاج_قاسم آمد توی مقر و خواست برویم نزدیڪ عراقےها و منطقه را شناسایی ڪنیم. چون شب قبل تا صبح، نزدیڪ همان جایی را ڪه حاجی گفته بود شناسایی ڪرده و خیلی خسته بودم، اول مخالفت کردم؛ اما محمدتقے بلند شد و گفت: برویم!!
گفتم: نه، توی روز روشن ڪجا برویم؟ توی دل عراقی ها،، تازه اونجا هم جاییه که لو رفته!
محمدتقی ڪه بلند شد، مهدی جمهری هم بلند شد و ایستاد که برود برای شناسایی. آمدم مخالفت ڪنم که تقے دستم را گرفت و گفت: میگم بریم..
راه افتادیم، همانطور ڪه می رفتیم، محمدتقی گفت: وقتی حاج قاسم میگه بریم، بریم.
محمدتقی نشست روی موتور، من هم نشستم پشت سرش، داشتیم می رفتیم به طرف منطقهای که قرار بود شناسایی کنیم. سرم را بردم نزدیڪش و گفتم: تقی.. امروز ڪوتاه بیا! امروز از اینجا زنده برنمیگردی..
همانطور ڪه به موتور گاز می داد، گفت: امام گفته حرف فرماندهها را باید اجرا کنیم، حالا هم فرمانده گفته.
خندیدم و گفتم : ما که با حاج قاسم رفیقیم، با حاجی این حرفها را نداریم، بعداً میرویم..
گفت: نه! حاجی فرمانده است، باید اطاعت کنیم!!
?فرازی از وصیتنامه
مرا هرگز شهید خطاب نکنید و اگر جسدم به دست نیامد، هرگز من را تشییع نکنید و در مزار پاک شهیدان اسلام دفن نکنید؛ بلکه در جایی دفن کنید که زودتر به دست فراموشی سپرده شوم تا اسمی از این بنده گناهکار نباشد.
شهید_محمدتقی_ابوسعیدی ?
سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۲ کرمان
شهادت : ۱۳۶۱/۲/۱۷ دب حردان ، عملیات بیتالمقدس