امام راحل؛ پیراهن یوسف
آیت الله حائری شیرازی:
چه جاذبهای جوانان را به سمت جبهه میکشید؟ چه اتفاقی افتاده که در صد سال پیش یک شهید نداشتیم، حالا بیش از دویست هزار شهید داریم؟
هزار سال شهرهایمان بدون شهید بود، حالا نگاه به بهشتزهرای خودتان کنید!
اینها از محبت بود که اتفاق افتاد.
اینها عاشق امام شدند. وقتی امام میگفت بروید جبهه، سر از پا نمیشناختند.
شما میگویی فرق امام با مراجع تقلید قبل از خودش چه بود؟ جاذبهای که در امام بود چرا در بقیه نبود؟
یک اتفاقی افتاد. یعقوب(ع) از دوری یوسف(ع) کور شده بود. از بس غصه خورده بود و گریه کرده بود چشمانش سفید شده بود.
یوسف(ع) میخواست که یعقوب(ع) به مصر بیاید. چه کرد؟ یعقوب(ع) با چشم نابینا که نمیتوانست به سمت مصرِ یوسف برود؟
یوسف(ع) لباس و پیراهنش را به برادرانش داد که به پدر بدهند و بعد دست جمعی پیشاش بازگردند.
در این جا امام زمان(عج)، یوسف(ع) است. امت که عاشق امام است، یعقوب(ع) است. همانها که هزار سال گریه کردهاند و میخواهند چشمانشان بینا شود و سراغ امام زمانشان بروند.
خُب، امام زمان(عج) چکار میکند؟
امام راحل را کرد پیراهن خودش، فرستاد برای امت! امام خمینی(ره) پیراهن امام زمان(عج) بود. به چشم هرکه افتاد بینا شد. وقتی امت بینا شدند، به سمت امام زمان(عج) حرکت میکنند.
امام زمان آمد به سمت مردم یا مردم میروند به سمت امام زمان(عج)؟
مردم میروند.
اما چگونه؟ اول بصیر میشوند بعد میروند.
این پیراهن میافتد روی چشمهایشان و بینا میشوند و میروند سمت امام زمان خودشان.
محبت یعنی همین!