«فَعِنْدَهَا يُذَابُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِي جَوْفِهِ كَمَا يُذَابُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ مِمَّا يَرَى مِنَ الْمُنْكَرِ فَلَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُغَيِّرَهُ.»

امام علی (علیه السّلام) فرمود: در آن هنگام (آخرالزّمان) دل مؤمن در درونش گداخته و آب میشود، مانند نمك كه در آب حل میگردد، بخاطر منكراتى كه میبيند و نمیتواند تغيير داده و اصـلاح كند.

(تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، ج ۱۵، ص ۳۴۸)

✍️ ضمن توجه به نظرات کارشناسی در مورد تخلیه کردن شهرهای شلوغ مثل تهران برای کم کردن آسیب زلزله و آموزش های امدادی ایمنی از زلزله و استحکام بخشی فنی به ساختمان های شهرها گرچه خداوند فرموده در برج های مرتفع و استوار هم جان افراد گرفته میشه
(أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ..)

و اینکه می گویند؛ کجا پناه بگیریم و چطور فرار کنیم؟
(یَقُولُ ٱلۡإِنسَـٰنُ یَوۡمَىِٕذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ)

پیشنهاد داده میشه ، ضمن ترک کردن گناهامون و نترسیدن، به سمت_خدا_فرار_کنیم و نگران نباشیم …
(فَفِرُّوۤا۟ إِلَى ٱللَّهِۖ )

?جلسه میزارن برای کم کردن آسیب های زلزله..
خب؛ دستورات خدا رو بیشتر رعایت کنیم تا زلزله ای نیاد ، اگه مومن هستیم …
( وَأَطِیعُوا۟ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۤ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِینَ)

اگر ایمان داریم به خدا، دنبال دوای اصلی باشیم ، لقمه رو دور سرمون نچرخونیم ، بجای دوستی با خدا دنبال جنگ با خدا نباشیم …
(فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُوا۟ فَأۡذَنُوا۟ بِحَرۡبࣲ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِه)

اهل کدام دین و آیینی؟؟؟
فرقی نمیکند …
(لَاۤ إِكۡرَاهَ فِی ٱلدِّینِۖ)

مهم این است 
?ففِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ

پس به سوى خداوند فرار کنید. من شما را از جانب او بيم‌دهنده‌اى آشكارم

✍️حاج قاسم نقل می‌کند یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سال‌ها دنبالش بودیم هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می‌کرد و هم تعداد زیادی از بچّه‌های ما را شهید کرده بود را با روش‌های پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آن‌ها او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم.

در جلسه‌ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس‌العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند! من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلاً متوجه نمی‌شوم که چرا باید این کار را می‌کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» رهبری گفتند: «مگر نمی‌گویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد.

البته ایشان فرمودند:«حتماً دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را که دعوت می‌کنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.

?منبع: کتاب «ذوالفقار»

✍️یهو میومد می‌گفت: “چرا شماها بیکارید؟!”
می‌گفتیم: “حاجی! نمی‌بینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟!” می‌گفت: “نه .. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر! .. همی‌نطور که نشستی، هر کاری که می‌کنی ذکر هم بگو".. وقتی هم کنار فرودگاه بغداد زدنش تو ماشینش کتاب دعا و قرآنش بود ..

شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی

? اى دل از دست رفته! چه مى‏خواهى؟
? اين فرصت…
? و اين هم، آغوش باز…
? و اين هم، انتظار بازگشت:

❇️ لوْ عَلِمَ الْمُدْبِرُونَ عَنّى كَيْفَ انْتِظَارِى لَهُمْ وَ اشْتِيَاقِى الَى تَرْكِ مَعَاصِيهِمْ لَمَاتُوا شَوْقاً بِىْ وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالَهُمْ عَنْ مَوَدَّتِى

⭐️ اگر اينها كه به من پشت كرده‌اند و از من بريده‌اند،
⭐️ مي‌دانستند كه چگونه در انتظارشان هستم…
⭐️ و چگونه مشتاق بازگشت شان هستم…
⭐️ و چگونه مي‌خواهم كه عصيان‌ها را رها كنند،
⭐️ از شوق من مي‌مردند…
⭐️ و رگ‌هاي گردنشان از فشار عشق من
⭐️ پاره پاره مي‌شد.
⭐️ ﴿جامع السعادات، ج ٣، ص ١٠٣﴾

? استاد علی صفایی حائری ﴿عين صاد﴾، بهار رویش، ص ۱۸