امام جعفر صادق (علیه السلام ) مى فرمایند:
«من روى على مؤمن روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الشیطان ، فلا یقبله الشیطان».
اگر کسى سخنى را بر ضد مومنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.
منبع:
اصول کافى ، ص 358، ح 1.
(بنده يك دوست و هم اتاقي دارم كه نماز نمي خواند؛ سوال من اين است كه با وجود اين كه تقريبا به يك اندازه در درس خواندن تلاش مي كنيم ولي او به مراتب از من در كسب نمره موفق تر است و بسيار خوش شانس و خوش اقبال بوده و هميشه با غرور مي گويد: خدا با من است. حال سوال من اين است؛ چگونه اين فردي كه نه مقيد به نماز است، نه مقيد به روزه و واجبات است و از ارتكاب بعضي معاصي كه بنده مرتكب نمي شوم ابايي ندارد. پس چرا از من موفق تر است؟)
در اين باره گفتني است؛ موفقيت تحصيلي و پيشرفت هاي مادي به طور معمول مرهون تلاش و استعداد انسان است. چه بسا اين فرد از استعداد و دقت بيش تري بهره مند باشد. بنابراين در هنگام مقايسه بايد توجه داشته باشيم كه در شرايط مساوي با بهره هوشي مساوي و وقت كاري يكسان به نتيجه گيري اقدام كنيم.
بديهي است كه هرگاه دو نفر با بهره هوشي و دقت و زمان يكسان، تلاشي را آغاز كنند به طور بديهي فردي كه از عوامل معنوي نيز بهره مند باشد از شرايط مناسب تر و آرامش بيش تر نيز برخوردار خواهد بود. متاسّفانه گاهي در هنگام مقايسه يك نفر با هوش بيش تر و با تلاشي بيش تر با يك نفر ديگر كه مذهبي است اما هوش و تلاش كم تري دارد مقايسه مي شود، در حالي كه اگر امكانات و شرايط مساوي باشد به طور حتم جوانان مؤمن، با انگيزه و پشتكار بيش تر خواهند بود و موفقيت هاي آن ها چشمگير است چنان كه اكنون در برخي پروژه هاي جهاد دانشگاهي يا صنايع مختلف هسته اي، هوا-فضا و …، نمونه هاي فراواني از جوانان مذهبي و تحصيل كرده و داراي رتبه هاي خوب علمي و تخصصي ديده مي شود.
علاوه بر اين كه در زندگي بايد به ادامه و پايان راه نيز انديشيد. كساني كه موقعيت دارند اگر آلوده به گناه شوند به طور معمول رفته رفته موفقيت هاي آن ها كم مي شود، امّا كساني كه علاوه بر تحصيل و تلاش زندگي پاك دارند روند رو به رشد را طي مي كنند. خداوند متعال مي فرمايد:«إنّ اكرمكم عند الله أتقيكم» تقوا، عمق دين است. اگر تقوا داشته باشيد رستگار خواهيد شد. اين يك قانون تخلف ناپذير است. خداوند در سوره شمس 11 بار قسم ياد مي كند تا بفرمايد كه« قد أفلح من زكّيها» همانا كسي كه تزكيه (و تقوا)[پيشه] كرد رستگار مي شود. مفهوم آن اين است كه انسان بي تقوا كه اهل غيبت، بد دهاني و…. است، نماز نمي خواند و روزه نمي گيرد، قطعاً رستگار نخواهد شد مگر اين كه از اين مسير اشتباه برگردد.
علاوه بر اين موفّقيّت هاي دنيوي نشانه محبوب بودن نزد خداوند نيست. در سوره«زخرف» به تمامي كساني كه ممكن است موفقيت هاي مادي را به عنوان معيار دوري و نزديكي افراد به خدا قرار دهند چنين پاسخ مي دهد:
«وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ * وَزُخْرُفًا ۚ وَإِنْ كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ * وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»؛
«اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادي) سبب نميشد كه همه مردم امت واحد [در جهت گمراهي] شوند، ما براي كساني كه به (خداوند) رحمان كافر ميشدند خانههايي قرار ميداديم با سقف هايي از نقره و نردبان هايي كه از آن بالا روند! * و براى خانه هاى آن ها درها و تخت هايى (زيبا و نقره گون) قرار مى داديم كه بر آن تكيه كنند.* و انواع وسائل تجملى، ولى تمام اين ها متاع زندگـى دنياست و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است. * هر كس از ياد خدا روي گـردان شود شيطانى را به سراغ او مى فرستيم تا همواره قرين او باشد.* و آن ها (شياطين) اين گروه را از راه خدا باز مى دارند، در حالى كه گمان مى كنند هدايت يافتگان حقيقى آن ها هستند.»[1]
پي نوشت :
[1]- زخرف (43)، آيات 33 تا 37:
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)
امام صادق(ع) می فرمایند:
عَلَیکَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى کُلِّ خَیرٍ.
جوانان را دریاب، زیرا که آنان سریعتر به کارهاى خیر روى می آورند.
کافى، ج 8، ص 93، ح66
همسر شهید جمران:
وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می شد،
طاقت نمی آوردم و می گفتم: “بسه دیگه! استراحت کن خسته شدی”
او می گفت:” تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست می شود باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد، ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست می شویم.“
اما من که خیلی شب ها با گریه مصطفی بیدار می شدم کوتاه نمی آمدم و می گفتم:
اگر این ها که اینقدر از شما می ترسند بفهمند اینطور گریه می کنید….
مگر شما چه معصیتی دارید چه گناهی دارید؟؟!!
خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند می شوید خود یک توفیق است.
آنوقت مصطفی گریه اش هق هق می شد و میگفت:”آیا به خاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم!”
سفید، زرد، آبی، قرمز، سیاه؛ پس از مدت ها تلاش برای رسیدن به موفقیت، به آخرش که می رسی، برترین رنگ کمربند مصیبت می شود: مشکی.
کلی کیف می کنی، جشن می گیری، دوستان و آشنااین را پیامک [sms] باران کنی! برای رو کم کنی بعضی ها هم که شده، مراسمی میگیری. با چشمان قلمبه، ابرو های شیب درا و لب و لوچه ی وارفته می پرسند: حالا چه کمربندی گرفتی؟ با افتخار می گویی: مشکی!!
یعنی مهم و با ارزش شدی، قوی شدی، از این به بعد همه باید حواس شان را جمع می کنند؛ چون با کوچک ترین حرکت اضافی، حسابی حالشان را می گیری!
باورکن سیاهی چادر هم همین کار کرد هارا دارد، با دهها قابلیت و توانایی دیگر! کسی جرات نمی کند دنبالت راه بیفتد، متلک بگوید، ماشینها برایت بوق بزنند و تعارف کنند؛ چون شکوه و ابهت چادرت به همه می فهماند که تو مهم و با ارزشی و شرافت خود را فدای چند لحظه لبخند و شوخی های شیطانی آنان نمی نمایی.
با چادر همه روی تو حساب ویژه باز می کنند و حساب کار دستشان می آید.
کتاب دختر باید خانوم باشد / ص 40