آخرين ستاره
19 مهر 1391
فكر من خواب،و تو در فكر مني،آقايم!
من ز تو دورم و تو همين جايي،آقايم!
ترس دارم كه به چشمم نظري،نندازي!
چون كه من غرق گنه،آمده ام آقايم!
تو چنان منتظري،تا كه بيايم از در
ولي من گمشده ام ،كدام در را بزنم،آقايم !
من دعا نكردم تا تو بيايي از در
ولي تو دست به دعايي برايم،آقايم!
اشك چشمم كه مثل سيل شد و جاري شد؛
كاش در سيل جنونم،تو نجاتم بدهي؛آقايم!!
طلبه پايه ششم:خانم سحرفرشادمراد