"سعی همیشگی دشمن بر تحقیر مقام والای امامت و ولایت...!"
زمین تنها 41 سال توانست از وجود حضرت امام هادی علیه السلام بهرمند باشد و از این مدت 33 سال آن را دوران امامت ایشان تشکیل می دهد. این دوران مصادف با حکومت شش سلطان از سلاطین عباسی است. معتصم (حدود 5سال)، واثق (5سال و 7ماه)، متوکل (14سال)، منتصر (6ماه)، مستعین(2سال و 9 ماه) و معتزّ (8 سال و نیم). دوران طولانی حکومت متوکل، دشمنی بسیار شدید او نسبت به سایر عباسیان با اهل بیت علیهم السلام و شیعیان، شهوترانی بی حد او در مقایسه با باقی حکام، اسراف گسترده ی بیت المال و تشویق بیش از حد شاعران درباری ویژگیهایی است که دوران حکومت این حاکم ظالم عباسی را از سایرین ممتاز کرده است.
1- یکی از ترفندهای متوکل برای فشار بر امام و جلوگیری از گسترش روزافزون جایگاه ایشان حتی در بین درباریان تحقیر امام است این برخورد بیانگر این واقعیت است که متوکل تلاش دارد جایگاه اجتماعی امام را در بین اطرافیان ایشان مخدوش کرده، حتی به گمان خود ضربه ای روحی به شخص امام نیز وارد کند
متوکل برای تسلط بیشتر بر تحرکات امام هادی (علیه السلام) باید ایشان را به مرکز حکومت می آورد. اما جایگاه امام در بین شیعیان و قدرت اجتماعی ای که شیعه در طی سالیان بعد از عاشورا با تلاش های سازمان یافته ی ائمه (علیهم السلام) به دست آورده بودند او را مجبور می کرد برای این کار از راههای به ظاهر مسالمت آمیز استفاده کند!
2- از دیگر اعمالی که متوکل برای خراب کردن موقعیت امام و تحقیر ایشان انجام داد، دعوت امام به مجلس شراب است.
تعارف کردن جام شراب به امام با اینکه شراب نوشیدن از گناهان کبیره و مسلم است، تلاشی برای شکستن حرمت امام هادی (علیه السلام) است.
این نشان می دهد تلاش و مبازره امام هادی (علیه السلام) در برابر حکومت غاصب در عین اینکه همراه با دقت و ظرافت بوده و بهانه های آشکار به دست دشمنان نمی داده است آنقدر تاثیرگذار بوده که حکومت ظلم را وادار به انواع آزارها و فشارها بر ایشان می کرد تا شاید بتوانند جلوی فعالیت های آن بزرگوار را بگیرند.به عنوان مثال در نامه ای به امام نوشت:
«امیر المۆمنین (علیه السلام) دلتنگ شماست. اگر دوست دارید که به دیدن او و ماندن نزد او بیایید، هر زمان که خواستید با هر کس از خاندان و دوستان و از هر راهی که میل خودتان بود به سمت ما حرکت کنید
هر چند این نامه ظاهری آراسته دارد اما منظور متوکل از دعوت امام به نزد خود، اکرام ایشان یا رفع دلتنگی خود نسبت به او نبوده است. متوکل از قدرت گرفتن و تثبیت شدن موقعیت اجتماعی امام در بین مردم خصوصا اهل مدینه بیم دارد زیرا می داند این خاندان، حکومت بنی العباس را غاصبانه دانسته، از تلاش برای بازگرداندن جامعه به مسیر صحیح کوتاهی نمی کنند. با این حال موقعیت امام به متوکل اجازه درگیری آشکار با امام را نیز نمی دهد….
( امروز هم الگوی همیشگی دشمن بر تحقیر مقام والای امامت و ولایت ریشه درامثال متوکل های عباسی دارد….مراقب باشیم!)