" اخلاق کاگزاران از نگاه امام علی (علیه السلام)...!"
رفتار شايسته و برخورد نيك مأموران حكومتي با مردم، نقش مهمي درايجاد محبوبيت براي حكومتها و جلب خشنودي عمومي دارد. كارگزارانِحكومت در خدمت مردم هستند و بايد با مهرباني به نيازهاي مردم رسيدگيكنند. حُسن خُلق در برخورد با مردم و زيردستان از دستورهاي اكيد اسلاماست. برخورد خشن با مردم و تحكم و تكبر در برابر آنان و پاسخ منفي بهدرخواستهاي مشروعشان، از اخلاق اسلامي به دور است. اسلام، حاكم و كارگزار را پدري مهربان ميداند كه بايد با فرزندانخويش، محبتآميز رفتار كند.
حكومت، امانتي در دست كارگزار است كه بايد به خوبي آن را پاس داشتهو ابزاري براي گسترش عدل و حق قرار دهد، نه آن كه وسيلهاي براي تسلط برمردم و غارت اموال عمومي قرار گيرد، و اين، در صورتي ميسر است كهكارگزاران حكومت از سيرت و اخلاق شايسته و پسنديده برخوردار باشند. اخلاق كارگزاران از نگاه امام علی (علیه السلام)عبارتند از:
1-تقوا : نخستين سفارش اميرمؤمنان(علیه السلام)به كارگزاران خود، تقوا است. در آغازعهدنامه مالك اشتر ميخوانيم: او را فرمان ميدهد به تقواي الاهي و گزينش طاعت او و پيروي آن چهدر كتاب خود فرموده از واجبات و سنتهايش كه كسي جز با پيروي آن،راه نيك بختي را نپويد و جز با انكار و تباه كردن آن، بدبخت نشود.
2ـ امانتداري :از ويژگيهاي ضروري كارگزار، امانتداري است. كارمند بايد در انجامدادن وظايفي كه بر عهده دارد، بكوشد و از هرگونه كوتاهي و بيتوجهيبپرهيزد. كارگزار، امانتدار خليفه مسلمانان است و بايد پاسخگوي امام خودباشد. از اين جهت در سخنان امام علي (علیه السلام) حكومت به امانت تعبير شده است. در نامهاي خطاب به اشعث بن قيس، حاكم آذربايجان ميفرمايد: كار تو برايت طعمه نيست؛ بلكه امانتي در گردن تو است. از اين بخش كلام حضرت استفاده ميشود كه كارگزار، امانتدار رهبر وپيشواي مسلمانان بوده و در برابر او پاسخگو است. در نامهاي به يكي ازمأموران جمع آوري زكات او را از سستي در اداي امانت نهي ميكند، و درمقابل، از كارگزارش در بحرين، به سبب حُسن حكومت و اداي امانت تجليلمينمايد. و از آنجا كه حكومت، امانت است، شخصي مانند معاويه راشايسته و امين بر خون، احكام، ناموس و اموال مردم نميداند.
3-حق گرایی: امام علي (علیه السلام) در گفتوگويي با ابن عباس، هدف خود را از پذيرشحكومت، برپايي حق ميداند و ميگويد: حكومت از اين كفش بيارزش، براي من بياهميتتر است؛ مگر اينكه حقي را به پا دارم يا باطلي را دفع كنم. مراعات حق در مسائل اقتصادي نيز مانند ديگر حقوق است. حضرت بهقيس بن سعد، استاندار آذربايجان مينويسد: خراجت را به حق بگير. يعني از آنچه تعيين شده، بيشتر و كمتر نگير و همين سفارش را بهحذيفه، حاكم مداين دارد. در عهدنامه مالك اشتر، وقتي او را از همكاري باهمكاران حاكمان فاسد پيشين نهي ميكند، دستور ميدهد كسي را به همكاريبرگزيند كه همواره حق را با وجود تلخي آن به او يادآور شود.
۴ ـ عدل گرايي :اجراي عدالت از وظايف مهم كارگزاران حكومتي است. شناخت عدل باعمل به حق و قانون شرع و جلوگيري از ستم افراد به يكديگر و كيفرمتجاوزان به حقوق ديگران ميسر ميشود. امام علي (علیه السلام) هميشه كارگزارانخود را به اين امر مهم سفارش، و آنان را به عدل و انصاف فرا ميخواند. ازنظر حضرت، «بهترين سياستها عدل است» و «شهره[به چيزي] مانند عدلآباد نميشود» و «عدل حيات احكام است» و با عدالت، «قوام و تواناييرعيت حفظ ميشود».* در عهدنامه مالك اشتر ميخوانيم: بايد محبوبترين كارها نزد تو آن باشد كه به حق نزديكتر و عدل درآن گستردهتر است… آنچه بيشتر از همه، ديده كارگزاران حكومت راروشن ميكند، برقراري عدالت در شهرها و پيدايش دوستي ميان مردماست. *اميرمؤمنان (علیه السلام) نه تنها كارگزاران خود را به عدل با مردم مسلمان دعوتميكرد، بلكه از آنان ميخواست تا با غير مسلمان نيز رفتاري عادلانه داشتهباشند. در عهد نامهاي كه به محمدبن ابيبكر نوشته است ميخوانيم: واو را فرمان داد به نرمي با مسلمان و خشونت با تبهكار و عدل با اهلذمه و انصاف با ستم ديده و سختگيري بر ستمكار و گذشت ازمردم.
۵ ـ اطاعت از امام و رهبري: :كارگزاران، امانتدار حاكمند و طبيعي است كه براي ادايدرست اين امانت بايد از دستورهاي امام و رهبر پيروي كنند؛ زيرا اوسياستهاي كلي نظام اسلامي را اعلام ميكند و بسياري از قوانين ودستورالعملهايي كه در جهت بهسازي وضعيت اجتماعي است، از طريق ويـ با واسطه و بيواسطه ـ اعلام و بسياري از رفتارهاي اخلاقي براساس سياستيكه از سوي حاكم تعيين ميشود، اعمال ميگردد. هنگامي كه ابن عباس، رأييمخالف علي (علیه السلام) داشت، امام به وي فرمود: اين وظيفه تو است كه هنگام مشورت نظر خود را اعلام داري؛ امّا اگربرخلاف نظر تو عمل كردم، بايد از دستورهاي من پيروي كني.