ویژهبرنامه «در حلقه رندان» با عنوان «رندان تشنهلب» به مناسبت ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) عصر روز 31 شهریورماه در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد. شاعران در این برنامه با خواندن اشعاری درباره واقعه عاشورا، مظلومیت امام حسین(ع) و خاندانش، صبر حضرت زینت(س) و فرهنگ مقاومت شبی به یاد ماندنی را رقم زدند.
در این برنامه اسماعیل امینی، حسن شعبانی (بانی)، عباس احمدی، محمدعلی بخشایش، احمد بابایی، نغمه مستشار نظامی، سعید حدادیان، امید مهدی نژاد، سید حمیدرضا برقعی، یوسفعلی میرشکاک و مریم جلوداریان اشعار خود را در مدح اهل بیت(ع) خواندند. در ابتدای این برنامه اسماعیل امینی ضمن ذکر یاد و خاطره زندهیاد ابوالفضل زرویی نصرآباد گفت: زرویی نصرآباد مرد بزرگی بود که دفتر طنز حوزه هنری را راهاندازی کرد و بانیِ جلسه در حلقه رندان بود. او در محرم و صفر «رندان تشنه لب» را برگزار کرد و قصیده بلند بالای خود را در وصف حضرت عباس(ع) از کتاب “ماه به روایت آه” را خواند. این مجلس پر نور یادگاری بزرگی از این انسان شریف است.
حجتالاسلام و المسلمین شهاب مرادی نیز به عنوان میهمان ویژه این برنامه حاضر شد و درباره آسیبشناسی مجالس عزای امام حسین(ع) به بیان نکاتی پرداخت. وی در اینباره گفت: متأسفانه در ابتدای ماه محرم و با شروع عزاداریها عدهای به جای استفاده از ظرفیت عظیم محرم و عاشورا مدام به بحث آسیبشناسی میپردازند. عدهای منتقد بالفطره از همه کس و همه چیز ایراد میگیرند؛ به عنوان مثال میگویند عزادار حسین(ع) باید آزاده باشد، انسان پاکی باشد، اهل گناه نباشد و… این خوب است که کسی گناه نکند، اما چرا مدام در پی این هستیم که دایره عاشقان حسین(ع) را تنگتر کنیم و به جای حقیقت با سلیقه خودمان معیارتراشی کنیم.
وی ادامه داد: هر کس که بگوید حسین(ع) حق است و یزید باطل، در زمره یاران حسین(ع) است، ما در دستگاه اهل بیت(ع) نوع سومی نداریم، تماشاچی نداریم، هر کس که بر مظلومیت حسین(ع) صحه بگذارد از یاران و طرفداران اهل بیت(ع) است، متأسفانه انتظارات را به اندازهای بالا میبریم که هیچکس در تعریف و معیار ما جا نمیشود.
این فعال فرهنگی به راهپیمایی اربعین اشاره کرد و گفت: راهپیمایی اربعین، بساط عزاداری حسین(ع) را رونقی دوچندان بخشید. امروز به برکت خون شهدای ما، خون شهدا و مجاهدین عراقی که در انتفاضه در مجاورت حرم امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و هزاران ایثارگر، میتوانیم آزادانه به راهپیمایی اربعین برویم. امام حسین(ع) عازم کوفه بود ولی مدام راهش را به سمت بیابان تغییر دادند که در خلوت خونش را بریزند، او را دفن نکردند که اثری از پیکرش نماند، اما در حقیقت حسین(ع) بر یزید پیروز شد و نام و راه او تا ابد جاودانه ماند.
محمدعلی مجاهدی نیز ضمن بیان نکاتی درباب شاعران آیینی گفت: شاعر آیینی همانند یک مجاهد که در میدان جنگ با شمشیرش از دین دفاع میکند، با زبانش از حقیقت و حقانیت دین دفاع می کند. کسانی که در دستگاه اهل بیت(ع) فعالیت میکنند و در جایگاه شاعری قرار دارند، تجربههای قدسی فراوانی را درک کردهاند، نور عظیمی بر قلبشان میتابد، شاعران با بیان واقعه عاشورا نسلهای بعدی را تربیت میکنند و همچون یک مربی نمیگذارند کوچک و بزرگ راه درست را گم کنند، شاعر همانند یک رسانه تأثیرگذار است؛ پیامبر اکرم(ص) در مجلسی که قرار بود شعری در وصف دین خوانده شود، جمعیت را ساکت کردند تا همه توجهات به شعر باشد، تا این حد شعر آیینی محترم و مهم است.
از جملات گوهربار حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام، این جملهٔ تاریخی است که در حکمت 208 نهجالبلاغه آمده است «فی تَقَلُّبِ الأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ» یعنی در تحولات روزگاران است که باطن اشخاص نمایان میشود.
بسیاری از ما انسانها در شرایط عادی، ظاهر پسندیدهای داریم؛ خود را آمادهٔ مجاهدت و اقدام نشان میدهیم اما شرایط ویژه و گذرگاههای حساس زمانه است که ثابت خواهد کرد به چه میزان، صداقت در این ادعاها بوده است.
یکی از مصادیق این سخن رفیع، ابنملجممرادی است که لقب “اشقیالاشقیا” را به نام خود کرد؛ او همان کسی است که در کشور شیعهٔ یمن، نمایندهٔ برتر و سخنگوی شیعیان یمن در ملاقات با امیر مؤمنان شد، اما در کشاکش فتنهٔ حکمیت، باطنش را بروز داد و از پستترینها شد.
در این میان، پرسشی محوری قابل طرح است و آن اینکه چه عامل و ویژگی است که میتواند در کشاکش تحولات روزگار، سبب عاقبتبخیری انسان شود؟ پاسخ این پرسش را از حلقهٔ وصل یاران گوناگون کربلایی امام حسین علیهالسلام دریافت خواهیم کرد: با بررسی ویژگیهای مختلف یاران حسین علیهالسلام در طول تاریخ، به اوصاف مختلفی برمیخوریم که در ظاهر، وجه اشتراکی با یکدیگر ندارند.
“زهیر بن قین کوفی” از خونخواهان عثمان بود و پس از بازگشت از مکه به کوفه، تلاش میکرد که با فرزند علیبنابیطالب علیهالسلام مواجه نشود، اما دقایقی حضور در کنار رحمت و منطق اباعبدالله الحسین، او را منقلب کرد و جزو حسینیان شد؛ “حرّ بن یزید ریاحی” فرمانده سپاهی است که سدّ راه کاروان حسینی را صورت دادند، اما با تنگشدن عرصه بر امام، به خود آمد و جبههاش را تغییر داد.
“سعد بن حارث” و “ابوالحتوف بن حارث” هر دو از خوارج و برای جنگ با امام حسین(علیه السلام) به وادی کربلا آمده بودند؛ بعد از شهادت یاران امام هنگامی که صدای زنان و کودکان آل رسول را شنیدند، ناگهان منقلب شده، به سپاه عمرسعد حمله بردند و آنقدر مبارزه کردند تا به شهادت رسیدند.
در روزگار خودمان نیز “شیخ زکزاکی” عالم و اندیشمند اهل نیجریه که عمری را خارج از مکتب اهلبیت سپری کرده بود، ساعاتی از حضور مقتدای امت، خمینی کبیر (ره) بهره برد و جانش معطر به شمیم ولایت علوی و مهدوی و منشأ تشیع میلیونها مسلمان اهل نیجریه شد.
یک نخ تسبیح، همهٔ این شخصیتهای رنگارنگ را به هم ربط میدهد، و آن عبارت از "خضوع و عدم تکبر در برابر حق" است؛ باید در طول زندگی خویش، این ویژگی را تمرین کنیم و هرگاه در برابر حق قرار گرفتیم، به هر شکل ممکن و در هر وضعیتی در مقابلش تعظیم کنیم و چنانچه گاهی از سر غفلت یا عمد، از حق تخلف کردیم، عمدا بر ابراز پشیمانی اصرار بورزیم؛ امید است که در لحظات حساس و در نقاط عطف زندگی، شرمندهٔ حقیقت نشویم.
خضوع در مقابل حق را میتوان اصلیترین عامل عاقبتبخیری اصحاب حسینی و محوریترین طناب برای پناهجویی به کشتی نجات اباعبدالله الحسین علیهالسلام دانست، هرچند پیش از آن، در کجراهههای عثمانی و یزیدی گرفتار بوده باشیم.
*نویسنده: حجت الاسلام دکتر سید احمد غفاری قره باغی (عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
آیت الله محمد علی ناصری دولت آبادی در جمع اقشار مردم در اصفهان پیرامون ویژگی های امام حسین (ع) اظهار کرد: در روایت دارد که خداوند در ازای شهادت امام حسین(ع) چهار خصلت در این دنیا به ایشان عطا کرد.
وی بیان کرد: استجابت دعا را در زیر قبه حضرت قرار داد؛ یعنی هر کس زیر قبه امام حسین علیه السلام دعا کند دعایش مستجاب است، دوم اینکه شفای بیماری ها را در تربت ایشان قرار داد و سوم اینکه امامان بعدی را از نسل ایشان قرار داد و چهارم اینکه زایٔران او ایامی که زائر ایشان هستند از عمرشان محسوب نمی شود.
استاد اخلاق حوزه عنوان کرد: در حدیث میفرمایند «هرگاه ملائکه به زمین نازل میشوند، حورالعین از آنها خواهش میکنند تا تسبیح و تربت قبر حسین را برای آنها هدیه ببرند.
وی افزود: در روایت دیگری امام رضا علیه السلام می فرمایند «کسی که با تسبیح تربت حضرت سیدالشهدا ذکر «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» را بگوید، در مقابل هر عدد از دانههای تسبیح، شش هزار حسنه برای او نوشته میشود و شش هزار گناه از او بخشیده میگردد و شش هزار درجه بر درجات او افزوده میشود.
آیت الله ناصری در توضیح فضیلت سجده بر تربت امام حسین علیه السلام و تسبیح تربت اذعان کرد: زمانی که به تربت امام حسین(ع) سجده میکنی، حجابها عقب میرود و در صورتی که شرایط دیگرش را داشته باشی، میتوانی عالم ملکوت را ببینی.
وی افزود: یکی دیگر از اختصاصات حضرت، ثواب و برکاتی است که در تسبیح تربت قرار داده شده است، حضرت بقیة الله روحی له الفداء فرمودند «مِنْ فَضْلِه، أنَّ الرَّجُلَ یَنْسی التَّسْبیحَ وَ یُدیرُ السُّبْحَهَ فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ(یعنی از فضایل تربت حضرت سیّدالشهدا علیه السلام آن است که چنانچه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود، ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گر چه دعایی هم خوانده نشود.
استاد اخلاق تصریح کرد: از جمله چیزهایی که بلا را دفع میکند و ایمان ما به اهلبیت علیهم السلام را حفظ مینماید، برپایی مجالس امام حسین علیه السلام و شرکت در آن است.
وی افزود: در روایت دارد که اگر کسی یک دینار برای اقامه عزای حضرت ابا عبدالله علیه السلام خرج کند؛ خداوند به اندازه هفتاد دینار به مال او برکت می دهد و او را میبخشد و بهشت را بر او واجب میکند.
عقیق/فضیلت سجده بر تربت امام حسین (علیه السلام)/کدخبر:108392/تاریخ انتشار:25شهریور1398
پیرغلامان و ذاکران قدیمی اهلبیت علیهم السلام تجربههای ارزشمندی برای انتقال به مداحان نسل جوان و حتی مردمی دارند که در هیئتها و مجالس عزاداری ائمه اطهار علیهم السلام شرکت میکنند؛ تجربههایی که هر کدام میتواند مسیر را برای عرض ارادت مخلصانه و بندگی صحیح فراهم و مسیر سلوک را هموار کند.
در گفتوگویی با حاج اکبر بازوبند، پیرغلام و ذاکر قدیمی اهلبیت علیهم السلام به بررسی عوامل مؤثر بر مداحی موفق پرداختیم. آن طور که این ذاکر امام حسین علیه السلام توضیح میدهد، یکی از مسئولیتهای اصلی مداح توجه به همین موضوع است که شعرهای غنی بخواند که از وهن و توهین و خرافات دور باشد. البته گاهی در بعضی از مجالس دیده میشود که مداحان تازهکار شعرهایی را میخوانند که با شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه السلام منافات دارد. مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود. بلکه باید شأن اهلبیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
این پیرغلام حضرت سیدالشهدا علیه السلام از مجالس روضه و هیئتهای قدیم یاد میکند و میگوید: در قدیم این طور بود که در جلسه جامعه مداحان به یک پیرمردی که سالها ذاکری اهلبیت علیهم السلام را کرده بود، میگفتند که او بخواند و بقیه گریه میکردند و سینه میزدند. او هم با چشمان گریان مداحی میکرد و در این کار اخلاص داشتند. البته امروز هم مداحان بسیار خوبی داریم. بعضی مداحان هستند که بدون وضو مداحی نمیکنند، این در حالی است که برای مداحی داشتن وضو ضروری نیست. اما آنها ادب را رعایت میکنند تا در کارشان اخلاص داشته باشند که این خیلی خوب است.
با روضه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام قد کشیدیم
بهعنوان پیرغلام اهلبیت علیهم السلام و کسی که عمر خود را صرف ذاکری و مداحی امام حسین علیه السلام کرده، فکر میکنید اصالت دینی و فرهنگ اسلامی در خانواده تا چهاندازه میتواند در گرایش نسلهای جدید به فرهنگ حسینی مؤثر باشد؟
برای اینکه یک کودکی در بزرگسالی عاشق امام حسین علیه السلام و نوکر این خانواده گرامی باشد، چند عامل اثر دارد: لقمه حلال و خانواده مؤمن و حسینی. هرچند که عوامل بیرون از خانه هم در تربیت بچههای ما مؤثر است اما اگر لقمهای که بچه در خانواده میخورد، پاک و حلال باشد و خانواده مؤمن و اهل هیئت و دین باشند، تأثیر زیادی در گرایش نسل جدید به هیئت و مسجد دارد.
خود شما که متولد و بزرگشده شهر یزد هستید، در چهفضایی رشد کردید؟
مردم یزد از قدیم مردم متدینی بودند. من در خانواده باایمان و معتقدی به دنیا آمدم و فضایی که در آن بزرگ شدم، فضای حسینی بود. مردم یزد بهشدت پایبند اعتقادات و فرهنگ دینی و حسینی هستند. اکثر آنها آنقدر عاشق امام حسین علیه السلام هستند که باید در تمام طول سال هر از گاهی و بعضی مردم هر روز به مجلس روضه بروند. خیلی از آنها صبح خود را با روضه امام حسین علیه السلام شروع میکنند، تا برای امام حسین علیه السلام اشک نریزند، چای روضه را نخورند، سلام بر امام شهید خود ندهند، کسب و کار و زندگی خود را شروع نمیکنند. برکت زندگیها هم از همین حسینی بودن است.
اصلاً چای صبحانه خیلیها همان چای روضه است که بعد از سلام بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و اشک چشم در عزای آن حضرت صرف میکنند.
ما هم در چنین فضایی به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم. یادم هست وقتی کمسنوسال بودیم با بچههای همسنوسال خودمان به پشتبام خانهها میرفتیم، پارچه سیاهی که معمولاً چادر مشکی مادرمان بود آویزان میکردیم تا جایی مثل هیئت داشته باشیم. یکی از ما روضه میخواند و بقیه سینه میزدند. درواقع عشق به امام حسین علیه السلام را در همان بازیهای بچهگانه و بلکه عاشقانه تمرین میکردیم.
مداحی از دوران کودکی
از همان کودکی مداحی میکردید؟
تقریباً دهساله بودم که مداحی کردم. خانهای بود که به خانه قنادها مشهور بود و من اولین بار در آنجا خواندم. وقتی وارد خانه شدم بهسمت حوض وسط حیاط رفتم و بچهها دورم را گرفته بودند. یک ظرف برداشتم از آب حوض پر کردم و گفتم «یا حسین علیه السلام! بچههای تو تشنه بودند.»، نمیدانم با همین دو سه کلمه که خدا بر دهان من گذاشت چطور مجلس گرم شد و همه به گریه افتادند و شور حسینی را درک کردند.
این شور را تا جوانی هم حفظ کردید؟
بله. سال 42 من در خدمت سربازی بودم و شلوغیهای آن سال با عاشورا و ماه محرم مصادف شده بود. بهیاد دارم که بچههای گردان از من خواستند مداحی کنم تا بقیه هم سینه بزنند. حدود چهل نفری بودیم و بچهها میخواستند با نظم برویم، اما من گفتم “این نوع نظم را رها کنید". کفشها را درآوردیم و با پای برهنه راه افتادیم و روضه میخواندیم. همین طور در خیابان میرفتیم و میخواندیم که «مهلاً مهلاً یابنالزهرا» همان چهل نفر بودیم ولی وقتی به میدان رسیدیم، حدود پنج شش هزار نفر شده بودیم. همه مردم به ما پیوسته بودند و با ما تکرار میکردند و میخواندند و اشک میریختند.
همان شب در خواب، یکی از سیدهای محلمان را دیدم که گفت “تو آزادی، برو". حدود دو ماه خدمت کرده بودم که افسر صدایم زد و گفت “حکم معافیات آمده است".
اخلاص، شرط اصلی نوکری امام حسین علیهالسلام است
در این مداحیها و روضهخوانیها از شخص خاصی پیروی میکردید؟
معمولاً حاج نادعلی کربلایی برایم الگو بود. او را میشناختم، روضههایش را گوش میدادم و خیلی چیزها از او آموختم. اما این روزها بیشتر شعرها را از کتاب خزائن الاشعار میخوانم که یک کتاب قدیمی است ولی قصیدههای بسیار پرمفهومی دارد.
پس این طور شد که مداح و پیرغلام امام حسین علیه السلام شدید.
ما خودمان را به پیرغلامان اصیل چسباندهایم و سعی میکنیم از آن ذاکران مخلص درس بگیریم. مداحی قدیمی بود که سالها قبل از دنیا رفت بهنام حاج کریم ابراهیمی. یک بار در بقیع به زیارت رفته بودم که دیدم ایشان در گوشهای تنها نشسته و برای دل خودش میخواند و اشک میریزد.
آنقدر مسن بود که تعجب کردم آیا همین مرد بود که در هیئتهای قدیم بدون بلندگو میان انبوه جمعیت روی چارپایه میرفت و مداحی میکرد؟! به او گفتم “حاج کریم! یک عمر برای مردم خواندهای و مردم فیض بردهاند. امروز میخواهم من بخوانم و تو گریه کنی". چند نفری جمع شده بودند. رو به بقیع کردم و خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها عرض کردم: “این مرد یک عمر برای حسین تو عزاداری کرد و امروز پیرغلام در خانه شما شده، بهخاطر او هم که شده یک نظری به ما بیندازید". مجلس خوبی کنار بقیع داشتیم و از اخلاص او بهره میبردیم. زمانی هم که از دنیا رفت و میخواستند بدنش را غسل بدهند، من برایش روضه خواندم.
هر جای دنیا که باشیم وقتی منصب و موقعیت شغلی را از پزشک و مهندس و قاضی بگیرند، دیگر هیچ ندارد ولی در خانه امام حسین علیه السلام این طور نیست. اگر برای ارباب یک عمر نوکری کنی، تازه زمان جان دادن مدرک مهمی در دست داری و بهعنوان نوکر پذیرفته میشوی، البته اگر نوکر بااخلاصی بوده باشی، این آبرویی است که از هر آبرویی بالاتر و باعزتتر است.
ضرورت استفاده از اشعار غنی
به شعرهایی که در مجالس عزاداری و هیئتها خوانده میشود، اشاره کردید. مداح و ذاکر اهلبیت علیهم السلام تا چهاندازه مسئولیت دارد در انتخاب اشعار و مضامین آموزشی و معرفتی در هیئتها دقت داشته باشد؟
یکی از مسئولیتهای اصلی مداح توجه به همین موضوع است که شعرهای غنی بخواند که از وهن و توهین و خرافات دور باشد. البته گاهی در بعضی از مجالس دیده میشود که مداحان تازهکار شعرهایی را میخوانند که با شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه السلام منافات دارد. مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود، بلکه باید شأن اهل بیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
اینکه امام حسین علیه السلام به برادرش حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام میگوید “جانم به قربانت"، بهدلیل نسبت برادری نیست، بلکه بهعلت جانفشانی و اوج معرفت آن حضرت است. حتی جانفشانیهای حضرت زینب سلام الله علیها همین طور است. هرچند که امام حسین علیه السلام برادر آن حضرت بوده اما ولایتپذیری و دفاع حضرت زینب سلام الله علیها از امام زمان خود سرمشق ماست و باید در جلسات برای مردم عنوان شود.
در گذشته معمول بوده که مداحان و ذاکران اهلبیت علیهم السلام وقتی میخواستند شعری را در هیئت و مقابل مردم بخوانند، آن را حفظ میکردند.
من هنوز هم شعرها را حفظ میکنم. البته گاهی پیش میآید مداحانی شعرها را از روی کاغذ میخوانند و این کار هم اشکالی ندارد، چون گاهی حجم اشعار و مفاهیمی که میخواهند در هیئت بخوانند زیاد است و مداح باید چند ساعت شعرهای متنوع و پرمفهوم بخواند، در این صورت ناچار است از روی کاغذ بخواند، هرچند بهنظر میرسد از حفظ خواندن بهتر است و تأثیر بیشتری بر مخاطب دارد.
تحول در هیئتها و مجالس عزاداری در طول سالها
البته من قبلاً این را نمیگفتم ولی یک بار در محضر مقام معظم رهبری بودیم که ایشان فرمودند: آقای فلسفی سالها قبل یک تکه کاغذ از جیب خود درآوردند و حدیثی را از روی کاغذ خواندند و سنت غلط را شکستند. از رو خواندن حدیث باعث میشود که گوینده کمتر خطا کند و مطلب را درست و بدون نقص بخواند.
البته بعضی مداحان قدیمی معتقد هستند که باید شعر را از حفظ خواند، نه از روی کاغذ. ولی به هر حال بعضی از مداحان جوان از روی کاغذ میخوانند. در قدیم حتی بد میدانستند که مداح حرف بزند، بلکه میگفتند مداح باید از اول تا آخر هیئت باید شعر بخواند و آن هم از حفظ.
با این توضیحات، هیئتهای امروز چقدر با هیئتهای قدیمی تفاوت دارد؟
در قدیم این طور بود که در جلسه جامعه مداحان به یک پیرمردی که سالها ذاکری اهلبیت علیهم السلام را کرده بود میگفتند که او بخواند و بقیه گریه میکردند و سینه میزدند. او هم با چشمان گریان مداحی میکرد و در این کار اخلاص داشتند. البته امروز هم مداحان بسیار خوبی داریم. بعضی مداحان هستند که بدون وضو مداحی نمیکنند. این در حالی است که برای مداحی داشتن وضو ضروری نیست. اما آنها ادب را رعایت میکنند تا در کارشان اخلاص داشته باشند که این خیلی خوب است.
به همین دلیل است که میبینیم نفس بعضی مداحان این اندازه سوز دارد. در قدیم گاهی یک مداح یک مصراع یا یک بیت میخواند و کل مجلس با همان یک بیت شعر اشک میریخت و مطلب را درک میکرد. حاج حسن ذوالفقاری این طور میخواند. اما امروز میبینیم گاهی مداح ساعتها روضهخوانی میکند اما تأثیری در مخاطب ندارد، این هم بهدلیل خلوص مداح است که سوزش و نفسش این اندازه اثر دارد.
منبع:تسنیم
خاطره ای از رهبر معظم انقلاب به مناسبت فرارسیدن روز عرفه تقدیم می شود:
یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول می کشد.
اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع می شود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب - روزهای نه چندان بلند - به طول می انجامد.
آن وقت من یادم است که با مادرم - چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّی بود – می رفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود - منزل ما حیاط کوچکی داشت - آنجا فرش پهن می کردیم - چون مستحب است که زیر آسمان باشد - هوا گرم بود؛ آن سال هایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه می نشستیم و ساعتهای متمادی، اعمال روز عرفه را انجام می دادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم می خواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، می خواندیم. دوره جوانی و نوجوانی من اینگونه بود؛ دوره اُنس با معنویات و با دعا و نیایش.
البته ما آن وقت از یک امتیاز برخوردار بودیم که اگر آن امتیاز، امروز در جوانی باشد، دعا و ذکر و نماز برای او شیرین خواهد بود و مطلقاً خسته کننده نخواهد شد؛ و آن توجّه به معانی است. ببینید؛ هر کس که از نماز خسته میشود، یا معنای نماز را نمی داند، یا توجّه نمی کند، والّا اگر کسی معنای نماز را بداند و به نماز هم توجّه کند، امکان ندارد از نماز خسته شود؛ اصلاً امکان ندارد.
اگر کسی معنای دعا، مثلاً دعای ابی حمزه ثمالی، یا دعای امام حسین علیهالسّلام در روز عرفه را بفهمد و توجّه کند - که هر دو خیلی طولانی هستند و چون گاهی انسان معنا را هم می داند، اما توجّه نمی کند، ذهنش جاهای دیگر میرود - امکان ندارد از این دعای به این بلندی خسته شود. یعنی این گفتگویی که در این دعا انجام گرفته، بین آن بنده برگزیده و شایسته و بامعرفت و خدا، اینقدر پُرجاذبه و نافذ و حقیقی است - یعنی بیان کننده آن خواسته های فطری انسان است - که امکان ندارد کسی هیچ وقت از آن خسته شود.
من توصیهام به جوانان این است که عبادت را با توجّه انجام دهند. من اصرار نمی کنم که زیاد عبادت کنید؛ نه. شما خواستید زیاد عبادت کنید، خواستید کم عبادت کنید؛ ولی آنچه انجام می دهید با توجّه باشد. البته همه باید عبادت واجب را انجام دهند؛ آنکه قابل اغماض و اینها نیست. هر کسی باید عبادت واجبش را انجام دهد. عبادات واجب، چیزی هم نیست، فقط هفده رکعت نماز در شبانهروز، عبادت واجب ماست که این چیز زیادی نمی شود.
هفده تا یک دقیقه، یا حداکثر هفده تا دو دقیقه چیزی نمی شود. من نمی گویم جوانان عبادات مستحبّه - مثل دعا خواندن، تلاوت قرآن، یا نمازهای مستحبی - را زیاد انجام دهند؛ اما می گویم همان مقداری که انجام می دهند با توجّه باشد. اگر با توجّه انجام دادند، بهره می برند؛ حقیقتاً از آن چیزی که می خوانند، استفاده می کنند. حالا ممکن است بعضی عربی بلد نباشند، ترجمه های خوبی شده است؛ من بعضی از ترجمههای دعاها را دیدهام، واقعاً خوب است. بد نیست شما این را بدانید. من با دید ادبی که به این دعاها نگاه می کنم، جزو زیباترین سخنان زبان عربی است. همین دعای کمیل، یا دعای امام حسین علیهالسّلام در عرفه، یا همین دعای ابی حمزه، یا آن مناجات شعبانّیه، اینها در زبان عرب، جزو زیباترین متنهای ادبی است؛ خیلی زیباست؛ البته این دعاها متنهای قدیمی است.
گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان - ۱۳۷۶/۱۱/۱۴